امواج مغزی
M.T.z.jpg
امواج مغزی نشان دهنده فعالیت الکتریکی تولید شده توسط مغز شما هستند. هنگامی که گروهی از نورون ها پالس های الکتریکی را به گروه دیگری از نورون ها می فرستند، الگویی شبیه به موج ایجاد میشود. این امواج با استفاده از حسگرهایی که روی پوست سر قرار داده میشوند، شناسایی میشوند.
امواج مغزی بر اساس فرکانس یا بسامد به چند نوع تقسیم بندی میشوند که برای هرکدام یک نام قراردادی مشخص شده است. هر یک از امواج مغزی مسئول کنترل و اثرگذاری بر بخشی از عملکردهای ذهنی، هیجانی و رفتاری انسان هستند.
امواج مغزی به پنج نوع اصلی تقسیم میشوند:
امواج گاما: امواج مغزی گاما، سیگنال های مغزی با فرکانس بالا هستند که نرخ فرکانس آنها در محدوده ۲۵ تا ۱۰۰ هرتز قرار دارد. این امواج با ورودی های حسی و همچنین حافظه و توجه مرتبط هستند.
امواج گاما زمانی تولید میشوند که مغز در حال یادگیری چیز جدیدی باشد، یا روی یک موضوعی به شدت تمرکز کرده باشد یا در حال ذخیره و طبقه بندی اطلاعات در حافظه باشد. این امواج نشان دهنده حداکثر تمرکز مغز هستند.
امواج گاما در فعالیت های پیچیده ذهنی مثل حفظ کردن اطلاعات و یا چیزهایی که به نهایت تمرکز نیاز دارند دیده می*شوند. افرادی که قصد دارند میزان ظهور امواج گاما را افزایش دهند لازم است که به طور مرتب مدیتیشن کنند و یا از راه های تحریک نورونی استفاده کنند.
عدم تعادل در تولید امواج مغزی گاما در مغز می تواند موجب بروز برخی از اختلالات روانی همچون اسکیزوفرنی ، افسردگی شدید، دو قطبی و بیماری هایی چون صرع و آلزایمر شود.
بهترین عملکرد مغز زمانی است که امواج گاما ظاهر شوند زیرا نشان دهنده این است که بیشتر سلول های عصبی به طور هماهنگ با یکدیگر فعالیت می کنند و تمامی حواس با هم در ارتباط هستند.
متاسفانه امواج گاما در مغز انسان های عادی، ضعیف تر و کمتر نمودار می شود ولی کسانی که به طور حرفه ای مراقبه می کنند مانند راهبان، تمرین کنندگان هنرهای رزمی، افراد پیشرفته ماورایی و کسانی که درجه روحی بالایی کسب کرده اند می توانند امواج مغزی خود را راحت تر به این سطح برسانند.
امواج بتا: امواج مغزی بتا نوسان های عصبی مغزی هستند که دامنه فرکانسی آن ها بین ۱۲٫۵ تا ۳۰ هرتز (۱۲٫۵ تا ۳۰ چرخه در هر ثانیه) است. این امواج می توانند به سه قسمت تقسیم شوند: امواج بتا ضعیف (۱۲٫۵ تا ۱۶ هرتز)، امواج بتا (۱۶٫۵ تا ۲۰ هرتز) و امواج بتا قوی (۲۰٫۵ تا ۲۸ هرتز).
امواج بتا حالتی در مغز هستند که در هوشیاری معمول اتفاق می افتند. این امواج توسط یک روانشناس آلمانی به نام هانس برگر کشف و نام گذاری شد. برگر موج با دامنه بالاتر و فرکانس پایین تر را که در قسمت پشتی سر و در زمانی که چشمان فرد مورد آزمایش بسته بود آلفا نامید. وی دامنه پایین تر و فرکانس بالاتر را زمانی که فرد چشمانش را باز می کرد، موج بتا نام گذاری کرد.
عملکرد بتا با دامنه پایین و فرکانس متغیر اغلب با فعالیت شدید مغزی و تمرکز زیاد ذهنی مرتبط است. در قشر حرکتی مغز امواج بتا که در حرکات ایزوتونیک اتفاق می افتند و مانع تغییرات حرکات در طول و هم چنین قبل آن می شوند، با انقباضات ماهیچه ای مرتبط است. تولید فعالیت بتا با قوی تر شدن فیدبک حسی در کنترل استاتیکی قشر حرکتی و کاهش آن هنگام تغییر حرکات، در ارتباط است.
فعالیت بتا وقتی که حرکات رو به ساکن شدن دارند و در صورت وجود تغییرات در جابه جایی ، این تغییرات رو به کاهش باشد، افزایش می یابد. القا مصنوعی از امواج بتا تقویت شده در طول قشر حرکتی مغز از طریق یک شکل خاصی از تحریک الکتریکی که تحریک متقابل ترانس کرانانی نامیده می شود و ارتباط آن با انقباض هم توان، باعث تولید حرکات موتوری ضعیف تری می شود.
امواج بتا اغلب به عنوان مهارکننده انتقالات حرکتی در قشر مغز به واسطه گاما آمینوبوتیریک اسید در نظر گرفته می شوند که اساس مهارکنندگی در انتقال عصبی در سیستم عصبی پستانداران می باشد. بنزودیازپین ها، داروهایی هستند که گیرنده های گابا نوع یک را که شامل امواج بتا استخراج شده در ثبت های الکتروانسفالوگرافی از انسان ها و موش ها هستند، مدوله می کنند.
امواج آلفا: امواج مغزی الفا نوسان*های عصبی مغزی هستند که دامنه فرکانسی آن ها بین ۸ تا ۱۳ هرتز است1. این امواج معمولاً در حین افکار بدون سر و صدا و در بعضی از حالت های مدیتیشن غالب هستند.
امواج الفا زمانی تولید می شوند که شما در حالت هوشیاری هستید ولی روی هیچ چیزی تمرکز ندارید. در این حالت، مغز شما در حالت استراحت قرار دارد و این امواج به هماهنگی ذهنی کلی، آرامش، هشیاری، یکپارچگی ذهن و بدن، و یادگیری کمک می کنند.
امواج الفا در مغز حالتی بین تفکر هوشیارانه و غیر هوشیارانه است. وقتی بیدار هستید ولی روی هیچ چیزی تمرکز ندارید، این امواج تولید می*شوند. همچنین برای افزایش سطح تولید امواج مغزی الفا، می توانید تمرکز خود بر روی یک کار را متوقف کرده و ریلکس باشید.
امواج الفا در اختیار محدوده ناخودآگاهی ما قرار دارد، و مرز بین دو نیمکره مغز بشمار می آید. این امواج، ولتاژ های الکتریکی را در مغز به نوسان درمی آورند اما ولتاژ آنها بسیار پایین است.
امواج الفا یکی از چهار موج اصلی مغز (دلتا، تتا، الفا و بتا) است که در دستگاه ثبت امواج مغز به چشم می خورد. این امواج نشان دهنده حداکثر تمرکز مغز هستند.
امواج الفا توسط روانشناسی به نام هانس برگر در حدود سال ۱۹۰۸ کشف شد. برگر موج با دامنه بالاتر و فرکانس پایین تر را که در قسمت پشتی سر و در زمانی که چشمان فرد مورد آزمایش بسته بود آلفا نامید.
امواج الفا در مغز انسان برای داشتن الهامات خلاق باید قادر به ایجاد مقدار زیادی امواج الفا، عمدتاً در ناحیه چپ مغز باشد. این افراد می توانند برای حل مسائلی که با آن برخورد می کنند، امواج الفای تولید شده را به کار گیرند.
امواج تتا: امواج تتا در مغز چیست؟ امواج تتا در بازه بین ۳٫۵ و ۷ هرتز می توانند فعالیت کنند1. حرکت این امواج آرام و آهسته است و در زمان خواب و آرامش ذهنی و فیزیکی به وجود می آید. برای مثال این امواج در زمان انجام یوگا یا مدیتیشن تولید می شوند. این امواج یکی از پیچیده ترین حالت های مغزی است.
امواج تتا در مدیتیشن ها و عمیق ترین مراقبه ها رخ می دهد و باعث بروز خلاقیت بالایی خواهد شد. وقتی مغز وارد فاز تتا می شود، ارتباط انسان با عالم مادی و فیزیکی قطع شده و دیگر شخص محدوده زمان و مکانی نمی شناسد. پس در حالت خارج از امواج تتا شخص دچار بی خوابی خواهد شد. در این موج شخص خواب های شفاف می بیند و احتمالا آن*ها را به خوبی به یاد خواهد آورد.
امواج دلتا: امواج مغزی دلتا نمونه ای از امواج مغزی با دامنه بالا هستند، که بسامدی بین ۰٫۵ تا ۴ هرتز دارند. این امواج معمولاً با مرحله سوم خواب عمیق، یعنی مرحله حرکت آرام چشم در خواب (nrem) یا همان مرحله خواب امواج آهسته (sws) ارتباط دارد. این امواج در شناسایی عمق خواب کمک می کند.
سرکوب موج دلتا منجر به عدم توانایی جوانسازی و تجدید قوای بدن، عدم احیای مجدد مغز و خواب بی کیفیت و نامناسب می شود. این تصویر فعالیت مغزی یک بیمار در مرحله سوم خواب را نشان می دهد.
امواج دلتا برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ توسط ویلیام گری والتر توصیف شد که دستگاه الکتروانسفالوگرافی (eeg) هانس برگر را بهبود بخشید تا بتواند موج*های آلفا و دلتا را تشخیص دهد. امواج دلتا با استفاده از دستگاه الکتروانسفالوگرافی کمی (qeeg) قابل اندازه گیری است.
امواج دلتا در مرحله ۳ خواب شروع به ظاهر شدن می کند، اما دیگر در مرحله ۴ تقریباً به موج غالب امواج مغزی تبدیل می شود. مرحله ۳ خواب یعنی مرحله*ای از خواب که موج دلتا کمتر از ۵۰٪ فعالیت داشته باشد، در حالی که در مرحله ۴ خواب، فعالیت موج دلتا بیش از ۵۰٪ است. این دو مرحله به تازگی ادغام شده و به*طور کلی به عنوان مرحله n3 خواب امواج آهسته (n3 sws) نامیده می شود.
امواج دلتا در همه پستانداران و به طور بالقوه همه حیوانات نیز وجود دارد. امواج دلتا اغلب با یکی دیگر از پدیده های eeg به نام مجموعه کی مرتبط هستند. نشان داده شده است که مجموعه کی بلافاصله قبل از امواج دلتا در مرحله خواب امواج آهسته رخ می دهد.
هرگاه که فکر، حرکت یا حس می*کنیم یا چیزی را به خاطر می آوریم، نورون های ما کار می کنند. وقتی این سلول های عصبی فعال می شوند، پالس های الکتریکی تولید می کنند. این فعالیت الکتریکی هماهنگ منجر به “موج مغزی” می شود. هنگامی که بسیاری از سلول های عصبی به طور همزمان به این روش تعامل می کنند، این فعالیت به حدی قوی است که حتی در خارج از مغز نیز قابل تشخیص است.
مغز ما دارای تعداد بسیار زیادی سلول عصبی به نام نورون است و هر نورون به هزاران نورون دیگر متصل می شود. وظیفه ارتباط مغز با سایر قسمتهای بدن توسط این سلولها و پیامهای عصبی آنها صورت می گیرد. ارتباط بین آنها از طریق جریان های الکتریکی کوچکی اتفاق می افتد. که در امتداد نورون ها و در شبکه های عظیم مدارهای مغزی حرکت می کنند. ماهیت این پیامهای عصبی به صورت جریان الکتریکی و دربین دو سلول به صورت نوروترانسمیتر می باشد. فعالیت الکتریکی نورونها باعث شکل گیری امواج مغزی میشوند که در حالات گوناگون دارای فرکانسهای مختلف با کارآیی متفاوت می باشند.
با قرار دادن الکترودها روی پوست سر، می توان این فعالیت را تقویت، تجزیه و تحلیل کرد و به تصویر کشید. ابزار این کار الکتروانسفالوگرافی یا eeg است.
مغز انسان در واقع یک فرستنده و گیرنده است. اطلاعاتی که از طریق سیستم عصبی منتقل می شود در امتداد شبکه های سلولی به نام نورون حرکت می کند. این نورون ها فقط می توانند اطلاعات را یک طرفه ارسال کنند. آن هایی که به مغز منتقل می شوند نورون های حسی هستند. آنهایی که از مغز منتقل می شوند به عنوان نورون های حرکتی شناخته می شوند.
در نهایت، مغز انسان یک فرستنده و گیرنده پیچیده است که اطلاعات را از بدن و محیط اطراف دریافت، پردازش، و سپس دستورالعمل های مناسب را به بدن ارسال می کند. این اطلاعات می توانند شامل حس های فیزیکی مانند درد یا دمای بدن، یا اطلاعات حسی مانند بوها، صداها، یا تصاویر باشند. مغز سپس این اطلاعات را پردازش می کند و بر اساس آنها تصمیماتی را اتخاذ می کند که به بدن دستور می دهد چه کاری انجام دهد. این می تواند شامل حرکات فیزیکی مانند راه رفتن یا دست زدن، یا پاسخ های عاطفی مانند خنده یا گریه باشد.