سلام آرمین جان امیدوارم حالتون عالی باشه
ی مطلبی رو اتفاقا داشتم دیروز در همین کتاب روانشناسی تصویر ذهنی میخوندم ک به نظرم مرتبط هست
توی فکر میکنم فصل 5 مطلبی رو میگه راجع به اینکه اگه میخواید ی عادت بد رو کنار بزارید اگه سعی کنید به عمد این کار رو انجام بدین نتیجه عکس میده یعنی یک عادت بدی شما دارید و الان آگاهانه میخواید از بین ببریدش
منظورش رو جلوتر بیشتر توصیح میده میگه ک تا زمانی ک اون عادت در ذهن شما حل نشه از بین بردنش خیلی سخته راهکاری ک میده به این صورت هست ک شما باید تصویر سازی ذهنی انجام بدید از نتیجه اینکه وقتی اون عادت رو برداشتید چ اتفاق خوبی براتون میوفته اون اتفاق خوب رو تو ذهنتون تصور کنید و شوق بیدا کنید ک به اون تصور برسید اینطوری مکانیزم هایی ک در شما وجود داره میره به سمتی ک شما رو به اون تصویر ذهنی برسونه
و یک نکته دیگه ای هم ک در ادامه میگه اینه ک عادت خوب دیگه ای رو جایگزینش کنید این قسمت دوم رو هنوز کامل نخوندم اما بیشنهاد میکنم اگه کتاب در دسترستون هست فصل 5 رو بخونید بهتون میتونه کمک کنه
در ابتدا سخت , در میانه آشفته , در انتها زیبا
سلام دوست عزی امیدوارم حالتون عالی باشه
حقیقتش اینه ک من تجربه شما رو ندارم بس شاید کامل نتونم درک کنم شما رو
اما این تجربه شما به نظرم هم میتونه براتون خوب باشه هم بد بستگی داره چطوری تفسیرش کنید شاید اگه بتونید قبول کنید اشتباهتون رو این حس امیدواری الکی در ترید زدن رو از شما بگیره و شما کاملا طبق چک لیست عمل کنید اما اگه اینقدر از این اتفاق ترسیده باشید ک ذهنتون نزاره نزدیک ترید بشید این حالت خوبی نیست
خب به نظر هم میرسه ک ترس اتفاق خیلی خیلی طبیعی ای هست ک توی ذهنتون به وجود امده باشه منظورم توی ناخودآگاهتون ک باعث میشه شما وقتی به ترید نزدیک میشید جلوتون رو بگیره بس در این حالت ترید real اصلا نمیتونه اتفاق خوبی باشه و باز هم مسائل روانشناسی براتون به وجود میاره
به نظرم شما باید قدم به قدم به ناخودآگاهتون ثابت کنید ک ترید زدن حس خوبی در شما به وجود میاره چجوری ؟ اول اینکه اون تمرین های استاد ک میگن 100 مورد در گذشته مارکت بررسی کنید رو شما 1000 مورد بررسی کنید اینقدر ک براتون مسجل بشه ک مثلا در 80 درصد مواقع اگر فلان اتفاق ها بیوفته قیمت برمیگرده دوم اینکه توی این بررسی ها مثلا شب ها قبل خواب توی ذهنتون تصور کنید اون تمرین رو و چارت رو تصور کنید ک وقتی اون اتفاق ها و قوانین اجرا میشن قیمت داره بر میگرده سوم اینکه وقتی به تابیک ترید رسیدید این تو ذهنتون هم باشه ک کلا دمو کار میخواید بکنید و با کمترین حجم ممکنه مثلا با 0.01 صدم حجم ترید بزنید ک به هیچ وجهی رقمی ک کم و زیاد میشه براتون اهمیتی نداشته باشه و صرفا تمرین ترید و مباحث دوره اس و حالا بعدش شروع میکنید به جورنال کردن ترید هاتون و اشتباهاتی ک در هر ترید انجام میدید رو مینویسید و اون اشتباهات رو هر بار مرور میکنید تا کاملا مسلط بشید به خودتون ک توی ترید ها چ مواردی رو رعایت نکردید ک اونها رو تکرار نکنید در حقیقت دارید ذهنتون رو تربیت میکنید
اینقدر اینکار رو ادامه بدید تا یک گراف خوب توی دمو به دست بیارید ذهن شما آروم آروم قبول میکنه ک شما هم توانایی انجامش رو دارید و هم اینکه انجامش دادید
این چیزی هست ک به ذهنم میرسه امیدوارم بتونه کمکتون کنه
ویرایش توسط rezajaryan : 02-15-2022 در ساعت 14:09
در ابتدا سخت , در میانه آشفته , در انتها زیبا
سلام وقت بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه
مطالب دوستان عالی بود.منم نظرم را خدمتتون عرض میکنم
برعکس تصور عمومی این انگیزه نیست که باعث موفقیت میشه بلکه ارادس.باید از قبل این آگاهی را داشته باشید که انگیزه ممکنه یه روز باشه و یه روز نباشه و در هر صورت باید به مسیر ادامه بدین.چند وقت پیش یکی از استاد پرسیده بود اون چیزی که باعث میشد شما در زمانهای شکست و بخاطر طولانی بودن مسیر متوقف نشید چیه ؟ استاد جواب دادن من هیچ راهی به جز موفقیت نداشتم ،یا باید موفق میشدم یا میمردم.در مورد این در فایلهای اشتیاق سوزان استاد مفصل توضیح میدن.حتما ببینید
درمورد رنج ضررهای گذشته که مانع ادامه کار میشه مشکل از زاویه دید شما به موضوعه.کلا هر رنجی که میکشیم بخاطر یه نقص در واقعیت ذهنی و اشکال در زاویه دیده. دیدگاه بهتر اینه که بپذیرید اون پول هایی که دادین هزینه ای بوده که بازار برای رسوندن شما به آگاهی ازتون دریافت کرده .اگر اون پول از شما گرفته نمیشد خیلی از دانش و آگاهی که الان دارید را به دست نمی آوردید و شاید الان اینجا نبودین پس اون پول به باد نرفته وفقط هزینه رشد شما شده.حالا وظیفه شما اینه که از آگاهی های به دست اومده و آگاهی هایی که باید بازم به دست بیارید برای به دست آوردن چندین برابر اون هزینه استاده کنید.در غیر این صورت اون زمان پول شما به باد رفته و واقعا ضرر کردین.
این دیدگاه منطقی هست که میتونه به شما کمک کنه .در سطح احساسات میتونید از هر روشی که دوست دارید(مثلا ای اف تی)برای تغییر باور و احساساتتون در سطح ناخودآگاه استفاده کنید.توجه کنید که اون منطق سرش نمیشه و احتمالا میگه برو بابا دلت خوشه پولم رفته و پوستم کنده شدهپس باید به روش های دیگه ای درش تغییر ایجاد کنید
امیدوارم موفق باشید
با تشکر از متن عالی و تاثیرگزار
سلام دوست عزیز
ممنون بابت نظر ارزشمندتون
دوتا موضوع میخواستم عرض کنم یکی اینکه من به خودم همه اینارو قبولوندم و همون اول هم عرض کردم که بعد یک ماه با خودم کنار اومدم و دوباره شروع کردم به آموزش دیدن و از اون ماجرا تا الان یک و نیم ساله که دارم تلاش میکنم
انگیزمم از دست ندادم فقط احساس میکردم ناخودآگاهم داره سنگ میندازه جلو پام
البته الان خیلی خیلی بهتر از چند هفته قبل هستم و دارم تلاش میکنم
هر روز هم بهتر میشه قضیه
کار خاصی هم نکردم فقط دوتا کار یکی اینکه یک هفته به خودم استراحت دادم دومین کارم هم اینه که دارم مطالب روانشناسی میخونم و ویدیو و فیلم انگیزشی میبینم هر روز
یه سوالم خدمتتون داشتم این روش اف تی که فرمودین چیه؟ اگه منبع یا لینک مقاله ای چیزی هست در این مورد برام بفرستین بیزحمت
بازم ممنونم از همه دوستانی که نظر میدن و راهنمایی میکنن
سلام دوستان وقت بخیر
برای ورزش کردن منظم چه ایده هایی روانجام دادین که مفید بودن ؟
اهمیت هرچیز نه به خاطر ما که به خاطر خود اوست، ای کاش نگاه تو همان باشد که به آن می نگری. ناتانائیل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد نه در آنچه بدان می نگری...
سلام مجدد خدواروشکر امیدوارم هر روز بهتر باشین.ای اف تی را من اولین از زبون خود استاد شنیدم.ایشون کتابهای انگشتان ثروت ساز و شفای زندگی را معرفی کردن.منابع ای اف تی ضربه ای و اپتیمال ای اف تی را میتونید از سایت آقای فرهاد فروغمند دریافت کنید.فیلمهای قسمت رایگان بخش استاندارد طلایی را ببینید که با موضوع آشنا بشید.54 تا کلیپه که میتونه خیلی مفید باشه.فکر کنم از بس اینو گفتم کم کم به جرم تبلیغات بیش از حد از انجمن اخراج بشم:d.راه های معروف دیگه ای که برای تغییر ذهن به خصوص ناخودآگاه وجود داره ان ال پی و هیپنوتیزم هس که اونها هم میتونه موثر باشه .
موفق باشید
حاکمی از یک «استاد چای» پرسید: «اَسرار هنرت را به من بگو!»
استاد پاسخ داد:
«در زمستان باید اتاق را طوری بیارایی که گرم به نظر برسد و در تابستان خُنک. باید آب را به اندازه* مناسبی بجوشانی تا مزه چای درست و خوشایند شود.»
حاکم به تمسخر گفت:
«این چیزها را که همه می دانند.»
استاد گفت:
«اگر کسی را یافتی که نه تنها این چیزها را می داند، بلکه می داند چطور آنها را به کار ببندد، من می روم تا بر پایش سر بنهم و شاگردش شوم.»
«معامله گری نیز یک هنر است.»
بازار به همه فرصت میده فقط باید صبر کنیم تا نوبتمون برسه
در حال حاضر 68 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 68 مهمان ها)