سلام ارادت
در جاهای مختلفی عنوان شده که شطرنج و یادگیری اون برای یک تریدر میتونه مفید باشه و دید خوبی بهش بده از چند بعدی فکر کردن که در ترید هم بهش کمک میکنه.
خواستم ببینم کسی از دوستان تجربه ای داره یا امتحان کرده؟ارزش داره بریم یاد بگیریم؟
سلام ارادت
در جاهای مختلفی عنوان شده که شطرنج و یادگیری اون برای یک تریدر میتونه مفید باشه و دید خوبی بهش بده از چند بعدی فکر کردن که در ترید هم بهش کمک میکنه.
خواستم ببینم کسی از دوستان تجربه ای داره یا امتحان کرده؟ارزش داره بریم یاد بگیریم؟
in all chaos there is calculation
تشکر فراوان از شما دوستان عزیزم. واقعا نکات فوق العاده ای رو گفتین❤️❤️
ممنونم
سروش جان خیلی خوشحال شدم شما هم گفتین تجربتون رو. برای من خیلی ارزشمنده ❤️
این جهان کوه است و فعل ما ندا، سوی ما آید ندا هارا صدا
عرض ادب و احترام
کتاب:بخواهید تا به شما داده شود.
استر هیکس
فصل دهم
3 گام به سوی هر انچه که میخواهید باشید،
هر کاری که میخواهید انجام دهید و
هرچیزی که میخواهید داشته باشید
فرایند خلاقانه از نظر مفهومی فرایندی ساده است.
تنها سه مرحله دارد.
1.مرحله ای اول (که وظیفه ی شماست):در خواست می کنید.
2.مرحله ای دوم(که وظیفه ای شما نیست):به شما پاسخ داده میشود.
3.مرحله ای سوم(که وظیفه ای شماست):پاسخ داده شده را باید دریافت کنید و به ان اجازه دهید که وارد شود.
مرحله ای یک : درخواست میکنید
همه چیز از تمایلات ظریف و ناخوداگاه شما تا خواسته های شفاف،دقیق و روشن تان ناشی از تجارب متضاد زندگی روزمره ی شما هستند.درخواست کردن محصول جانبی طبیعی قرار گرفتن شما در معرض این محیط پر از تنوع و تضاد فوق العاده هستند و بنابراین،مرخله ای یک به صورت طبیعی انجام می شود.
مرحله ای دو:جهان پاسخ میدهد
برای شما مرحله ای ساده ای است،چون اصلا وضیفه ای شما نیست.این مرحله کار نیروی غیر فیزیکی و نتیجه ای نیروی خالق است.تمام انچه که درخواست میکنید ،بزرگ یا کوچک،بلافاصله و بدون استثنا،درک و به صورت کامل به شما داده میشود.اما علت اینکه بسیاری با این حقیقت جدل میکنند و نمونه هایی از ارزوهای تحقق نیافته در تجارب زندگی خود را مثال میزنند با این دلیل است که مرحله ای بسیار مهم سوم را هنوز کامل درک نکرده اند.
مرحله ای سوم:به ان اجازه دهید وارد شود
مرحله ای سوم به کار گیری قانون فرصت دادن است.در حقیقت،علت وجود سیستم راهنمای شما همین است.مرحله ایست که به وسیله ای ان فرکانس ارتعاشی وجود خود را با فرکانس ارتعاشی خواسته ی خود هماهنگ میکنید.به همان صورتی که برای دریافت فرکانس ایستگاه رادیویی که می خواهید بشنوید،باید گیرنده ی رادیویی خود را با ان تنظیم کنیدفرکانس ارتعاشی وجودتان هم باید با فرکانس خاص ان هماهنگ باشد.پس زمانی که ارتعاش شما هماهنگ نباشد،به ان اجازه ظهور نمیدهید.
هر موضوعی دو جنبه دارد:مطلوب و نامطلوب
هر موضوعی دو جنبه دارد:چیزی که شما میخواهید و نبود ان.اغلب وقتی باور دارید به چیزی فکر می کنید که می خواهید،در واقع دارید به نقطه ی کاملا متقابل خواسته تان فکر می کنید.به بیان دیگر(میخواهم حالم خوب باشد،نمی خواهم مریض باشم،میخواهم امنیت مالی داشته باشم،نمی خواهم کمبود پول را تجربه کنم)بهتر است بتوانید قبل از رسیدن به مقصدتان ببینید که در چه جهتی حرکت می کنید.زمانی که احساسات خود و پیام های مهم انها را درک کنید،لازم نیست صبر کنید تا چیزی در زندگی تان ظهور پیدا کند و ان را تجربه کنید تا درک کنید که پیام ارتعاشی تان چه بوده است.با احساس خود دقیقا می توانید ببینید که به چه سمتی پیش می روید.علت اینکه همیشه اگاه نیستید که به خواسته هایتان پاسخ داده شده است این است که اغلب بین درخواست کردن(مرحله ای1)و (اجازه دادن مرحله ای 3 )فاصله ای زمانی وجود دارد.اغلب به جای اینکه کاملا به خود ارزو توجه کنید،به موقعیت مخالف ان که باعث ایجاد ارزو شده است توجه میکنید.با این کار،ارتعاشتان بیشتر مربوط به علتی است که باعث ارزو شده است و نه خود ان ارزو.
حالا کلید افریدن تمام ارزوهایتان را در دست دارید
زمانی که درک کنید افکار شما معادل نقطه ای جذب تان هستند و احساس تان نشان می دهد که چقدر اجازه می دهید یا مقاومت میکنید،کلید هر چه را که دوست دارید در دست دارید.
ویرایش توسط Mr. & Mrs. hatami : 12-16-2023 در ساعت 12:03
اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)
در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)
و خداوند امینو را آفرید...
مراحل تغییر
سلام دوستان امیدوارم عالی باشید
من برای تغییر تلاش زیادی کردم و برنامه ریزی هایی که هر بار برنامه می ریختم عملی نمی شد و عادات جدیدی ایجاد می کردم که بعد از 21 روز هم باز به حالت قبل بر میگشتم چون به باور و نوع ذهنیت و احساس نسبت به یک عادت هیچ توجهی نداشتم و هیج آگاهی ای از مقاومت های ذهنی نداشتم پس از طی مراحل زیر توانستم تغییرات را ایجاد کنم
1-مطالعه کتاب اثر مرکب : (متوجه عادات شدن)
به خاطر آشنایی با اینکه عادت چی هست و چه عملکردی روی ما می گذارد و با انجام تمرینات آن و با فهم ثر تدوام در کارها ی کوچک و مسائل دیگر متوجه کلیت عادت شدم
در این مرحله گفتم دیگه تمام هست با این کتاب تغییر میکنم کل کارهای کتاب را انجام دادم و هر بار در ایجاد عادات و برنامه ها شکست خوردم
2-مطالعه کتاب دعوت به تمرین ذن و قدرت نیروی حال (پذیرش خود و مشاهده درون)
با خواندن این کتاب ها توانستم درون خودم را مشاهده کنیم وچیزی که هستم ببینم نه چیزی که دوست دارم ببینم و بقیه از من تعریف کنند توانستم ببینم چقدر بی نظم هستم و چقدر تدوام در کارم هایم نیست و چقدر عجول هستم وبسیاری از موارد دیگر که فکرش را نمی کردم
بعد با شروع مدیتیشن دیدم ذهنم چقدر شلوغ است با انجام مدیتیشن به مرور بدون توجه به این که تمرکز من زیاد شود هرچه ذهن من خلوت تر میشد تمرکز من زیاد می شد
بعد کم کم با مشاهده توانستم کل گذشته ام را ببینم و بپذیرم که درد بسیاری داشت و خیلی خیلی سخت بود
حالا آدمی شده بودم که حداقل می توانستم بگم نیاز به تغییر ذهنیت و باورها دارم
گفتم اینبار دیگه تغییر میکنم دوباره کارهای قبل خودم را انجام دادم اثر مثبت داشت اما تداوم نداشت
3-مطالعه کتاب قدرت انضباظ شخصی (روتین و مقاومت های ذهنی)
با خواندن این کتاب متوجه اهمیت داشتن روتین و مقاومت های ذهنی شدم باورم نمیشد که چه گنجی پیدا کردم گفتم اینبار می شود
گفتم از عادات متوجه هستم و می توانم خودم را بپذیرم و اینبار با مقاومت ذهنی خودم آشنا شدم پس موفق می شوم بعد متوجه این شدم برای انجام یک کار مقاومت ذهنی زیادی فعال می شود
مثلا همین بازی فروانی همزمان باید صبر تدوام ذهنیت مالی نظم و...را داشته باشم تا بتوانم این بازی را انجام بدهم خلاصه چندین بار هی شکست خوردم و به روز اول رسیدم گفتم برم یک کتاب در مورد صبر و یک کتاب در مورد نظم و...بخوانم
بعد گفتم مثلا بیا یک عادت ایجاد کن مثلا ورزش هر روز تمام این ها را در آن اعمال کن و بعد متوجه شدم خود یک کار یا عادت جدید دوباره به مقاومت های ذهنی قبلی اضافه میکند مثلا نوع تغذیه ورزش ، خستگی بدن و....گفتم فعلا عادتی ایجاد نکن و این نکته را متوجه شدم:
دقیقا همان عاداتی که در تغذیه ،رانندگی،مطالعه،قدم زدن،حمام رفتن و.....داری سعی کن در همگی نظم و صبر و..را دشته باشی با اینکار مقاومت جدیدی ایجاد نمی کنی و راحت تر می توانی اعمال کنی
4-مطالعه روانشناسی تصویر ذهنی اثر ماکسول مالتز
تا جایی که توانستم خیلی خوب پیش رفتم اما هنوزیک جای کار مشکل داست من که از عاداتم آگاه هستم و خود واقعیم را توانسته ام مشاهده کنم و بپذیرم و بعد متوجه شدم مقاومت ذهنی چی هست و همان باعث می شود نتوانم عادت جدید ایجاد کنم،پشت تمام این ها یک چیز وجود داشت که من با مشاهده هم نمی دیدم تا کتاب روانشناسی تصویر ذهنی را خواندم و آن این بود که من با اینکه می دانستم که می دانم اما واقعا کور بودم و نمی دیدم که تصویر ذهنی ای که برای خودم ساختم چقدر می تواند قوی باشد
تصویر ذهنی که با توجه به عادات و تجربه گذشته تعریف شده بود و من هر بار بدون توجه به آن تمام مراحل بالا را انجام می دادم اما با توجه به تصویر سازی ذهنیم تا یک جا می توانستم رشد کنم و بعد به پله قبل برمی گشتم
شما مهم نیست چقدر مثبت فکر کنید یا چقدرمطالعه کنید یا چقدر مهارت داشته باشید وقتی تصویر ذهنی شما یک بازنده باشد که با توجه به شکست ها و تجربیات خودتان را آدمی بی نظم و عجول وترسو و با اعتماد بنفس پایین و...مشاهده می کنید باز هم نتیجه نخواهید گرفت .در صورتی که من هم صبورو هم نظم و هم شهامت در تمام کارهایم بود و فکر می کردم تغییر کردم اما غافل از این که از آن تصویر ذهنی آگاهی ای نداشتم
شما بدون آگاهی از این تصویر ذهنی خودتان خیلی کارها میکنید که خودتان می دانید چقدر مهارت دارید و چقدر پتانسیل اما وقتی در یک مبلغ در ترید درجا میزنید متوجه تصویر ذهنی نسبت به پول می شوید و با تغییر آن مقاومت شکسته می شود و مشکل از مهارت و عادات شما نیست از تصویر ذهنی شماست
برای ناخودآگاه اصلا اهمیت ندارد شما چقدر تغییر کرده اید و چقدر مهارت دارید وقتی شما با یک معامله مشابه که در گذشته ضرر کردید رو به رو می شوید سیستم دفاعی فعال می شود که آن معامله استرس و ترس ایجاد کرد و این معامله را باز نکن در صورتی که اصالت هر دو متفاوت است شما با تجربه گذشته یک تصویر ذهنی از خودتان ساخته اید که مانع شما می شود و ربطی به مهارت و عادت شما ندارد
من این مسیر را طی کردم و فکر میکنم همین چند کتاب برای تغییر و رشد کافی است و می شود یک چهارچوب شخصیتی عالی ساخت و برای تکمیل این شخصیت در آینده می توان کتاب های زیادی خواند و فعلا تا رسیدن به درامد فارکس همین ها کافی است
و متوجه شدم که چرا طبق متود آموزشی پیش نرفتم و من چون نسبت به خودم و این مطالب ناآگاه بودم نه تنها در آکادمی بلکه در زندگی هم مسیر اشتباه میرفتم که خداروشکر متوجه آن شدم
دوستان نمی دانم شاید مرحله ای دیگر باشد که طی نکردم دوستان با تجربه اگر چیز جدیدی می دانند که کمک کند ممنون میشوم راهنمایی کنند تا بتوانم در جهت رشد خودم از آن استفاده کنم
@Ali97 @Mehrdad az @Erfanalk @wolflord @benxa @Mr. & Mrs. hatami @imani @amin64 @Mohammad @mohammad76 @@mohammad-zrm@shahab0905@Mir Tohid@@Brian@Mohammad.Parsi
از بقیه دوستان عزیز هم اگر تجربه خوبی دارید ممنون میشیم راهنمایی کنید
ویرایش توسط hamidrezaa : 12-16-2023 در ساعت 11:42
تمرین و ممارست به کمال رهنمون میکند اما کمال نباید هدف نهایی باشد. هدف نهایی باید تمرین باشد
باران باش ببار!نپرس پیاله های خالی از آن کیست...
عرض ادب و احترام
جناب آقای حمید رضا امیدوارم حالتون عالی باشه.
پست شما بسیار خوب بود و نشان دهنده ای این موضوع هست که در مسیر درست قرار دارید.اموزش های استاد کاملا لایه به لایه هست،و استاد هم به این موضوع اشاره کردند.برای این نوع آموزش باید تا آخر عمر قدردان استاد باشیم.
همین طور که شما در پست خودتون اشاره کردید،با خوندن هر کتاب که استاد معرفی کردند یک تیکه از پازل روانشناسی بازار(و کل زندگی ما)حل میشه.به نظر من آخرین تیکه از پازلی که باید تکمیل کنیم,کتاب بخواهید تا به شما داده شود،استر هیکس هستش.نمیدونم شما فایل بازی فراوانی رو مشاهده کردید یا نه؟ولی استاد در این فایل آخرین تیکه از پازل رو به ما میدن.که البته که باید آماده دریافتش باشیم.
موفق هستیم.
اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)
در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)
و خداوند امینو را آفرید...
در حال حاضر 34 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 34 مهمان ها)