صفحه 455 از 555 نخستنخست ... 355405445453454455456457465505 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 4,541 به 4,550 از 5544

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #4541

    Mr. & Mrs. hatami آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    طهران
    نوشته ها
    1,098
    تشکر
    6,964
    14,822 بار در 1,159 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 34 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    عرض ادب و احترام
    یک فیلم برای روز تعطیل.
    نام فیلم:لوسی

    https://www.aparat.com/v/kqc8m
    اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
    موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)

    در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)

    و خداوند امینو را آفرید...


  2. 13 کاربر برای این پست سودمند از Mr. & Mrs. hatami عزیز تشکر کرده اند:


  3. #4542

    ehsan1hzq آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2021
    نوشته ها
    662
    تشکر
    3,014
    2,693 بار در 648 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 30 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط richman نمایش پست ها
    به نام خدا
    (
    لطفا، اگر سن زیر 18 سال داری این پیام رو نخون، شاید روت اثر بزاره. )
    سلام به همه دوستان گل و دوست داشتنی.
    یه سوال روانشناسی دارم روی کل زندگیم اثر گذاشته ممنون میشم اگر میتونید راهنماییم کنید.
    فارغ التحصیل شدم و 8 ماهی خونه بودم و ترید میکردم ( بازی فراوانی و کتاب های روانشناسی و مقالات آمینو میخوندم) .
    بعدش ذهنم به این نتیجه رسید که دنیا پوچ هست. و در ادامه اش رفتم سربازی و الان سرباز هستم.
    تا وقتی که سرم شلوغ هست یا خودم رو مشغول نگه میدارم و خسته میشم اصلا تو فکر پوچی دنیا نمیرم. ولی یک دفعه اتفاق میوفته و به فکر مرگ و این چیز ها میرسم. یا مثلا به پدر و مادرم فکر میکنم که یک زمانی میرسه که اون ها دیگه نیستن ، بعد حالم بد میشه.
    از نظر مالی و شرایط زندگی متوسط و روبه رشد هستم و خداروشکر دغدغه کار ندارم. خواسته هام چیز های دست یافتنی هستن که فقط باید به تلاش و برنامه ام پایبند باشم.
    فقط حس اینکه چرا تایم بیشتری با افرادی که دوستشون دارم نمیگزرونم یکم بهم میریزتم.
    یکی از تایم هاش همین الان هست که دارم برای شما انسان های فرهیخته و دارای آگاهی و اندیشه نیک پیام میزارم.
    موفق و شاد باشید.
    سلام و عرض ادب دوست من.
    من سال قبل دقیقا به این حس پوچی رسیده بودم و اینکه پول رو میخوای چیکار و... به ذهنم میومدن. تا اینکه یاد حرفای استاد امینو افتادم که بارها و بارها فرمودن در مراحل رشد یک مرحله ای هست که در اون همه چیز به یکباره بهم میریزه و تو بخاطر ترس از ادامه این وضعیت، عقب نشینی میکنی و یک مثال فوق العاده در این مورد بیان کردن اونم اینکه وقتی میخوای یک استخر رو که سالها آب توی اون راکد مونده و کلی جلبک اینا بوجود اومده، تمیزش کنی در لحظات اول که داری آب استخر رو خالی میکنی گل و لای همشون به سطح آب میان و آب خیلی کثیف و کدر دیده میشه ولی شما دست از اینکار نمیکشی چون میدونییییییییی که برای داشتن یک استخر با آب تمیز اول باید آب استخر رو بهم بزنی تا تمام گل و لای ها بالا بیان و تخلیه بشن و بعدش آب تمیز وارد استخر بشه. حالا این استخر، ذهن ماست. بهم که ریخت یعنی داره تخلیه میشه به شرطی که ادامه بدی تا آب تمیز جاش رو بگیره. حالا میخوام یک روش عملی بهت پیشنهاد بدم که خودم ازش استفاده کردم و دارم میکنم، این روش عملی اسمش ذهن آگاهیه. یک سلاح نرم اما بشدت برنده. در موردش تحقیق کن و کتاب هم در این مورد هست حتما بخون. خیلی خلاصش این میشه که از دست افکار و احساساتت فرار نکن چون قوی تر میشن. مثل محمد علی کلی با صلابت وایسا و بهشون بگو بهم مشت بزنین. قبولشون کن و به ذهنت نگاه کن. اولش شاید یکم سخت باشه اما در ادامه آرامشی وصف نشدنی به همراه داره چون بعد از کلی مشت خوردن میبینی تو سرپا وایسادی ولی اون افکار و احساسات زمین خوردن و دیگه نیستن. اینا تجربیات من بود امیدوارم تونسته باشم کمکی کنم. فقط میتونم بگم ادامه بده رفیق...
    "کسی که در زندگی اش چرایی برای انجام دادن دارد، میتواند از پس هر چگونگی بربیاید" نیچه

  4. 16 کاربر برای این پست سودمند از ehsan1hzq عزیز تشکر کرده اند:


  5. #4543

    Mahdi_Javan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2022
    محل سکونت
    تبریز
    نوشته ها
    519
    تشکر
    1,369
    2,203 بار در 492 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 35 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط richman نمایش پست ها
    به نام خدا
    (
    لطفا، اگر سن زیر 18 سال داری این پیام رو نخون، شاید روت اثر بزاره. )
    سلام به همه دوستان گل و دوست داشتنی.
    یه سوال روانشناسی دارم روی کل زندگیم اثر گذاشته ممنون میشم اگر میتونید راهنماییم کنید.
    فارغ التحصیل شدم و 8 ماهی خونه بودم و ترید میکردم ( بازی فراوانی و کتاب های روانشناسی و مقالات آمینو میخوندم) .
    بعدش ذهنم به این نتیجه رسید که دنیا پوچ هست. و در ادامه اش رفتم سربازی و الان سرباز هستم.
    تا وقتی که سرم شلوغ هست یا خودم رو مشغول نگه میدارم و خسته میشم اصلا تو فکر پوچی دنیا نمیرم. ولی یک دفعه اتفاق میوفته و به فکر مرگ و این چیز ها میرسم. یا مثلا به پدر و مادرم فکر میکنم که یک زمانی میرسه که اون ها دیگه نیستن ، بعد حالم بد میشه.
    از نظر مالی و شرایط زندگی متوسط و روبه رشد هستم و خداروشکر دغدغه کار ندارم. خواسته هام چیز های دست یافتنی هستن که فقط باید به تلاش و برنامه ام پایبند باشم.
    فقط حس اینکه چرا تایم بیشتری با افرادی که دوستشون دارم نمیگزرونم یکم بهم میریزتم.
    یکی از تایم هاش همین الان هست که دارم برای شما انسان های فرهیخته و دارای آگاهی و اندیشه نیک پیام میزارم.
    موفق و شاد باشید.
    سلام دوست من. امیدوارم خوب و خوش باشید.
    وقتی 25 سالم بود به قدری مذهبی و معتقد به آخرت و حساب و کتاب و بهشت و جهنم بودم که تا دم حوزه علمیه تبریز رفته بودم و کم مونده بود روحانی اسلام بشم، تا اینکه یه شب با یکی از دوستان به طور شانسی تو یوتیوب یه مباحثه با یه آتئیست و یه مسلمان دیدیم و از اون روز تحقیق ما شروع شد. در مورد مغز، تکامل، زیست شناسی، فیزیک کوانتوم، فلسفه غرب و شرق، ریاضیات و ... تحقیق کردیم و یه روزی چشم باز کردیم دیدیم نه تنها به خدا و آخرت و ... اعتقادی نداریم، بلکه حتی به تعاریف قراردادی انسانی مثل عقل، منطق، تعادل و ... هم کوچکترین اعتقادی نداریم. و بعد با فیلم ها و کتاب ها و بازی های پوچگرایانه این عیش رو تکمیل کردیم! من 6 ماه شب ها نمیتونستم بخوابم. همش کابوس و خیال زلزله و ... همش فکر اینکه بعد از مرگ دیگه خبری نیست. اگه پدر و مادرم نباشن چی؟ وقتی که میگی "یه زمانی میرسه که اون ها دیگه نیستن" واقعا میفهمم چی میگی چون خودم هم درگیرش بودم (و هنوز هم تا حدی هستم).

    حالا در تایید حرفاتون که دنیا پوچ هستش حرف زیادی نمیزنم چون نمیخوام روی دوستان تاثیر بزاره (در این حد بگم که موافقم). ولی مواردی که به شخصه به خود من کمک میکنه رو عرض میکنم شاید به شما هم کمک کرد.

    1- افزایش آگاهی: وقتی احساسات بد سراغتون اومد، از این حقیقت آگاه باشید که این احساسات یک دلیل دارند و اون دلیل کاملا فیزیکی (بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی) در داخل مغز هستش و "احساس" فقط نمود خارجی اون فعل و انفعالات داخل مغز هستش. مثل اینکه یک لیوانی بیافته و بشکنه و ما به جای توجه به لیوان، فقط به صداش توجه کنیم و حتی بعد از اتمام فرآیند شکست، فقط زوم کنیم روی صداش. صدا تموم شد و رفت! اصلا باید ببینیم لیوان چرا شکست؟ از کجا افتاد؟ ارتفاعش چقدر بود؟ تکه شیشه ها الان کجا هستند؟ صدا فقط محصول این شکست بود. احساسات صدای فعالیت های مغز هستند دوست من

    2- خدمت به عزیزان: همونطور که گفتم منم درگیر این مسائل هستم. یکی دو هفته پیش برای مادرم یک گوشی خریدم. خیلی خوشحال شد و من اون شب خیلی راحت خوابیدم و به این فکر میکردم که بالاخره یک قدم مثبتی برای پدر و مادرم برداشتم و اگه خدای نکرده روزی نباشن، من این ذهنیت رو نخواهم داشت که هیچ کار براشون نکردم. حالا خدمت به والدین حتما قرار نیست مالی باشه. میتونه شاد کردنشون با یه اتفاق خیر دیگه باشه. هر وقت که پدر و مادرتون رو میبینید، بهشون لبخند بزنید و با گشاده رویی و شادی باهاشون حرف بزنید. قول میدم این مورد جواب بده!

    3- توجه به ذات هستی: زندگی همینه که هست. پدر و مادرِ پدربزرگ ها و مادربزرگ های ما هم رفتند. شاید پدربزرگ و مادربزرگی هم مرحوم شدند. شاید عزیزی پدر و مادری رو هم از دست داده، خود ما خواهیم رفت. بچه ها و نوه های ما هم خواهند رفت. هیچ کس از 2500 سال پیش زنده نیست! در حالی که 2500 سال پیش هم یک پسر مهربان و دلواپس مثل شما، فکرش این بود که اگه پدر و مادرم نباشن چی میشه؟ در حالی که الان نه تنها خودش، بلکه ده ها نسل بعد از خودش هم نیستن در مورد حیات تحقیق کنید. در مورد سایر جانداران، سلسله مراتب اجتماعی بین اونها، زندگی و مرگ و جوامعشون (مخصوصا پستاندارانی مثل گرگ ها و فیل ها و دلفین ها که جوامع خیلی پیچیده ای دارند)، ببینید تمام موجودات زنده دارند یک مسیر رو طی میکنند.

    4- قدردانی: هر روز در یک ورق کاغذ، چیزهایی در زندگی که نسبت بهشون قدردان هستید رو بنویسید. حتما بالای هزار مورد میتونید بنویسید اگه با دقت فکر کنید! تاثیر ناخودآگاه این عمل یه جورایی باعث میشه که گذر زمان آهسته تر به نظر باید و شما نسبت به اطرافیان و چیزهایی که دارید قدردان تر باشید و در کل از زندگی بیشتر زجر ببرید.

    5- مدیتیشن: مدیتیشن در دراز مدت به شما اجازه دستیابی به ناخودآگاهتون رو میده. پس از دستیابی به ناخودآگاهتون خواهید تونست بعضی از احساسات و خصوصیاتی رو که در مورد خودتون نمیپسندید تغییر بدید

    و در پایان خواهش میکنم کتاب "دعوت به تمرین ذن" رو 40 بار بخونید

    موفق و در آرامش باشید
    مشتاقِ گل از سرزنشِ خار نترسد...!

  6. 13 کاربر برای این پست سودمند از Mahdi_Javan عزیز تشکر کرده اند:


  7. #4544

    richman آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2021
    محل سکونت
    فعلا shiraz
    نوشته ها
    162
    تشکر
    639
    696 بار در 157 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط hamidrezaa نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز بنده از دریچه ی ذهنی خودم جواب می دهم
    1-اولین گام آگاهی به هیچ رسیدن هست همین مرحله ای که شما هستین
    وقتی شما به هیچ می رسید یک حس عجیبی هست یک جمله استاد گفتند که وقتی آدما چیزی برای از دست دادن نداشته باشند با خودشان صادق می شوند وقتی به هیچ میرسیم دیگر دنبال هویت شدگی ها نیستیم (مثل بدن من ،ماشین من ، خانه ی من و شغل من و...)و تمام چیزهایی که ما در این دنیا با آن ها به خودمان هویت می دهیم وبا آن حس بودن و هیچ نبودن داریم به عبارتی به خود شناسی میرسید این مرحله اسمشو هر چی نمیخواید بزارید روح یا انرژِی یا معنویت یا..... به عبارتی به اصل خود برگشتن و شروع به تغییر میکنید و خودتان را یک منبع نامحدودی و با پتانسیل بالا می بینید که به یک منبع نامحدود وصل هستید وقتی به این مرحله از آگاهی برسید رنج نمیکشید و آرمش بهتری دارید و مرگ دیگر اذیتتان نمی کنند چون می دانید به کجا و چه چیزی وصل هستید و از عملکردتان آگاهید و خونسرد و آرام می شوید ودریچه قلب و ذهنتان باز می شود
    بعد این مرحله شروع به تغییر باورها و رفتار ها و عادات میکنید
    درواقع دنیا پوچ نیست ما به عدم و پوچی میرسیم (لحظه حال ،لحظه ای که ذهن آزاد از افکار هست)
    شما در مسیری درستی هستید توضیح بیشتر ممکنه حرف های من قابل باور نباشید باید سیر تکاملی را طی کنید و مطمئن باشید در جای درستی هستید
    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan1hzq نمایش پست ها
    سلام و عرض ادب دوست من.
    من سال قبل دقیقا به این حس پوچی رسیده بودم و اینکه پول رو میخوای چیکار و... به ذهنم میومدن. تا اینکه یاد حرفای استاد امینو افتادم که بارها و بارها فرمودن در مراحل رشد یک مرحله ای هست که در اون همه چیز به یکباره بهم میریزه و تو بخاطر ترس از ادامه این وضعیت، عقب نشینی میکنی و یک مثال فوق العاده در این مورد بیان کردن اونم اینکه وقتی میخوای یک استخر رو که سالها آب توی اون راکد مونده و کلی جلبک اینا بوجود اومده، تمیزش کنی در لحظات اول که داری آب استخر رو خالی میکنی گل و لای همشون به سطح آب میان و آب خیلی کثیف و کدر دیده میشه ولی شما دست از اینکار نمیکشی چون میدونییییییییی که برای داشتن یک استخر با آب تمیز اول باید آب استخر رو بهم بزنی تا تمام گل و لای ها بالا بیان و تخلیه بشن و بعدش آب تمیز وارد استخر بشه. حالا این استخر، ذهن ماست. بهم که ریخت یعنی داره تخلیه میشه به شرطی که ادامه بدی تا آب تمیز جاش رو بگیره. حالا میخوام یک روش عملی بهت پیشنهاد بدم که خودم ازش استفاده کردم و دارم میکنم، این روش عملی اسمش ذهن آگاهیه. یک سلاح نرم اما بشدت برنده. در موردش تحقیق کن و کتاب هم در این مورد هست حتما بخون. خیلی خلاصش این میشه که از دست افکار و احساساتت فرار نکن چون قوی تر میشن. مثل محمد علی کلی با صلابت وایسا و بهشون بگو بهم مشت بزنین. قبولشون کن و به ذهنت نگاه کن. اولش شاید یکم سخت باشه اما در ادامه آرامشی وصف نشدنی به همراه داره چون بعد از کلی مشت خوردن میبینی تو سرپا وایسادی ولی اون افکار و احساسات زمین خوردن و دیگه نیستن. اینا تجربیات من بود امیدوارم تونسته باشم کمکی کنم. فقط میتونم بگم ادامه بده رفیق...
    نقل قول نوشته اصلی توسط masoud salehi نمایش پست ها
    سلام وقت بخیر

    در ابتدا باید بگم دوست من شما دچار نوعی وسواس ذهنی شدید / نقل میکنم یکی از فیلسوفان قدیمی رواقی (یادم نیست اپیکتتوس بود یا سنکا یا مارکوس اورلیوس ) : شما تنها چیزی که متعلق به شماست خودتان هستید ... شما نمیتوانید نگران زندگی دیگران یا چیزی که متعلق به دیگران هست رو کنترل کنید ..تنها چیزی رو که میتونید در این دنیا کنترل کنید خودتان هستید نه هیچ چیز دیگر
    1: هدفمند نیستید یا اینکه تصور میکنید که هدفمند هستید
    2: هدفی رو که برای خودتون گذاشتید بسیار سخت هست و تابحال کسی رو ندیدید(به صورت واقعی) که به این هدف رسیده باشه
    3:هدف شما .خواسته های شما رو ارضا نمیکنه
    4:دایره روابط اجتماعی شما ضعیفه . به طور مثال فوق العاده تفریح کمی دارید یا اینکه دوستی رو ندارید که باهاش وقت بگذرونید و اینکه اوقات فراغت اکثرا توی خونه و پای سیستم هستید
    5:در گذشته یا آینده ی خودتون گیر کردید ! خیلی از افراد معمولا در گذشته خودشون گیر میکنند و دایما درحال درجا زدن هستند درحالی که تنها راه موفقیت هرشخص عبور از گذشته و عبرت از اون هست برای ساخت اینده ای بهتر

    صحبت هام بسیار طولانی شد اما نکات انتهایی این پست :
    لطفا سعی در کنترل چیزی که خارج از کنترل شماست نداشته باشید / مثل زندگی افراد دیگه اعم از پدر یا مادر بجاش یک راه حل بگذارید : مثلا تایم بیشتری برای اونها بگذارید و بیشتر با اونها صحبت کنید
    لطفا قبل از هرگونه واکنش ابتدا از خود بپرسید ایا کار من صحیح است؟ این کار باعث چه پیشرفتی درون من خواهد شد؟ اگر پیشرفت نداشت این کار میتونید به راحتی اونو بزارید کنار و ذهنتونو درگیر نکنید چون فقط خودخوری بیشتری میکنید
    درانتها پیشنهاد میکنم حتما و 100% کتاب دژ درون نوشته آینزل گانگر رو مطالعه کنید ..یک کتاب فوق العاده عالی برای افرادی که اهل تفکر هستند
    هرکدوم از موارد بالا میتونه به نظر شما اشتباه باشه پس لطفا اگر موردی رو احساس میکنید که اشتباهه به سادگی اما با تفکر از کنارش بگذرید
    موفق باشید
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahdi_Javan نمایش پست ها
    سلام دوست من. امیدوارم خوب و خوش باشید.
    وقتی 25 سالم بود به قدری مذهبی و معتقد به آخرت و حساب و کتاب و بهشت و جهنم بودم که تا دم حوزه علمیه تبریز رفته بودم و کم مونده بود روحانی اسلام بشم، تا اینکه یه شب با یکی از دوستان به طور شانسی تو یوتیوب یه مباحثه با یه آتئیست و یه مسلمان دیدیم و از اون روز تحقیق ما شروع شد. در مورد مغز، تکامل، زیست شناسی، فیزیک کوانتوم، فلسفه غرب و شرق، ریاضیات و ... تحقیق کردیم و یه روزی چشم باز کردیم دیدیم نه تنها به خدا و آخرت و ... اعتقادی نداریم، بلکه حتی به تعاریف قراردادی انسانی مثل عقل، منطق، تعادل و ... هم کوچکترین اعتقادی نداریم. و بعد با فیلم ها و کتاب ها و بازی های پوچگرایانه این عیش رو تکمیل کردیم! من 6 ماه شب ها نمیتونستم بخوابم. همش کابوس و خیال زلزله و ... همش فکر اینکه بعد از مرگ دیگه خبری نیست. اگه پدر و مادرم نباشن چی؟ وقتی که میگی "یه زمانی میرسه که اون ها دیگه نیستن" واقعا میفهمم چی میگی چون خودم هم درگیرش بودم (و هنوز هم تا حدی هستم).
    حالا در تایید حرفاتون که دنیا پوچ هستش حرف زیادی نمیزنم چون نمیخوام روی دوستان تاثیر بزاره (در این حد بگم که موافقم). ولی مواردی که به شخصه به خود من کمک میکنه رو عرض میکنم شاید به شما هم کمک کرد.
    1- افزایش آگاهی: وقتی احساسات بد سراغتون اومد، از این حقیقت آگاه باشید که این احساسات یک دلیل دارند و اون دلیل کاملا فیزیکی (بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی) در داخل مغز هستش و "احساس" فقط نمود خارجی اون فعل و انفعالات داخل مغز هستش. مثل اینکه یک لیوانی بیافته و بشکنه و ما به جای توجه به لیوان، فقط به صداش توجه کنیم و حتی بعد از اتمام فرآیند شکست، فقط زوم کنیم روی صداش. صدا تموم شد و رفت! اصلا باید ببینیم لیوان چرا شکست؟ از کجا افتاد؟ ارتفاعش چقدر بود؟ تکه شیشه ها الان کجا هستند؟ صدا فقط محصول این شکست بود. احساسات صدای فعالیت های مغز هستند دوست من
    2- خدمت به عزیزان: همونطور که گفتم منم درگیر این مسائل هستم. یکی دو هفته پیش برای مادرم یک گوشی خریدم. خیلی خوشحال شد و من اون شب خیلی راحت خوابیدم و به این فکر میکردم که بالاخره یک قدم مثبتی برای پدر و مادرم برداشتم و اگه خدای نکرده روزی نباشن، من این ذهنیت رو نخواهم داشت که هیچ کار براشون نکردم. حالا خدمت به والدین حتما قرار نیست مالی باشه. میتونه شاد کردنشون با یه اتفاق خیر دیگه باشه. هر وقت که پدر و مادرتون رو میبینید، بهشون لبخند بزنید و با گشاده رویی و شادی باهاشون حرف بزنید. قول میدم این مورد جواب بده!
    3- توجه به ذات هستی: زندگی همینه که هست. پدر و مادرِ پدربزرگ ها و مادربزرگ های ما هم رفتند. شاید پدربزرگ و مادربزرگی هم مرحوم شدند. شاید عزیزی پدر و مادری رو هم از دست داده، خود ما خواهیم رفت. بچه ها و نوه های ما هم خواهند رفت. هیچ کس از 2500 سال پیش زنده نیست! در حالی که 2500 سال پیش هم یک پسر مهربان و دلواپس مثل شما، فکرش این بود که اگه پدر و مادرم نباشن چی میشه؟ در حالی که الان نه تنها خودش، بلکه ده ها نسل بعد از خودش هم نیستن در مورد حیات تحقیق کنید. در مورد سایر جانداران، سلسله مراتب اجتماعی بین اونها، زندگی و مرگ و جوامعشون (مخصوصا پستاندارانی مثل گرگ ها و فیل ها و دلفین ها که جوامع خیلی پیچیده ای دارند)، ببینید تمام موجودات زنده دارند یک مسیر رو طی میکنند.
    4- قدردانی: هر روز در یک ورق کاغذ، چیزهایی در زندگی که نسبت بهشون قدردان هستید رو بنویسید. حتما بالای هزار مورد میتونید بنویسید اگه با دقت فکر کنید! تاثیر ناخودآگاه این عمل یه جورایی باعث میشه که گذر زمان آهسته تر به نظر باید و شما نسبت به اطرافیان و چیزهایی که دارید قدردان تر باشید و در کل از زندگی بیشتر زجر ببرید.
    5- مدیتیشن: مدیتیشن در دراز مدت به شما اجازه دستیابی به ناخودآگاهتون رو میده. پس از دستیابی به ناخودآگاهتون خواهید تونست بعضی از احساسات و خصوصیاتی رو که در مورد خودتون نمیپسندید تغییر بدید
    و در پایان خواهش میکنم کتاب "دعوت به تمرین ذن" رو 40 بار بخونید
    موفق و در آرامش باشید

    به نام خدا
    سلام دوستان ، روزتون بخیر باشه.
    ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و پیام من رو خوندین و پاسخ دادین. همه پیام هاتون را خوندم .
    تصمیم گرفتم خیلی از نکاتی که گفتین رو انجام بدم چون تستشون کردم و جواب داده:
    قدردانی ، توجه به ذات هستی ، خدمت به عزیزان ، از دست افکار و احساساتت فرار نکن چون قوی تر میشن.

    هدفی رو که برای خودتون گذاشتید بسیار سخت هست و تابحال کسی رو ندیدید(به صورت واقعی) که به این هدف رسیده باشه ، هدف شما .خواسته های شما رو ارضا نمیکنه ، دایره روابط اجتماعی شما ضعیفه :
    در رابطه با این قبلا رفته بودم مشاوره و فهمیدم که خیلی ایده آل گرا بودم.
    درواقع دنیا پوچ نیست ما به عدم و پوچی میرسیم (لحظه حال ،لحظه ای که ذهن آزاد از افکار هست) :
    دقیقا اتفاق که میوفته دوست ندارم زمان بگذره و دوست دارم فقط به افرادی که هستن توجه کنم .
    مرسی از همه شما.
    Perceive the time , Change the life :
    آینده خوب از گذشته خوب میاد ،چطور؟ برای ساختن گذشته باید زمان حال را ساخت .
    آینده به حال پيوست خورده و حال به گذشته میپیوندد .
    گذشته ، آینده را میسازد .
    RICHMAN

  8. 13 کاربر برای این پست سودمند از richman عزیز تشکر کرده اند:


  9. #4545

    shahab0905 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2022
    محل سکونت
    خلیج فارس
    نوشته ها
    1,776
    تشکر
    17,208
    6,439 بار در 1,725 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 914 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط richman نمایش پست ها
    به نام خدا
    (
    لطفا، اگر سن زیر 18 سال داری این پیام رو نخون، شاید روت اثر بزاره. )
    سلام به همه دوستان گل و دوست داشتنی.
    یه سوال روانشناسی دارم روی کل زندگیم اثر گذاشته ممنون میشم اگر میتونید راهنماییم کنید.
    فارغ التحصیل شدم و 8 ماهی خونه بودم و ترید میکردم ( بازی فراوانی و کتاب های روانشناسی و مقالات آمینو میخوندم) .
    بعدش ذهنم به این نتیجه رسید که دنیا پوچ هست. و در ادامه اش رفتم سربازی و الان سرباز هستم.
    تا وقتی که سرم شلوغ هست یا خودم رو مشغول نگه میدارم و خسته میشم اصلا تو فکر پوچی دنیا نمیرم. ولی یک دفعه اتفاق میوفته و به فکر مرگ و این چیز ها میرسم. یا مثلا به پدر و مادرم فکر میکنم که یک زمانی میرسه که اون ها دیگه نیستن ، بعد حالم بد میشه.
    از نظر مالی و شرایط زندگی متوسط و روبه رشد هستم و خداروشکر دغدغه کار ندارم. خواسته هام چیز های دست یافتنی هستن که فقط باید به تلاش و برنامه ام پایبند باشم.
    فقط حس اینکه چرا تایم بیشتری با افرادی که دوستشون دارم نمیگزرونم یکم بهم میریزتم.
    یکی از تایم هاش همین الان هست که دارم برای شما انسان های فرهیخته و دارای آگاهی و اندیشه نیک پیام میزارم.
    موفق و شاد باشید.
    سلام دوست من.
    چقدر هم عالی، از نظر من شما به اصالت و ماهیت زندگی پی بردید.این رو من نمیگم ، این رو نظریه اگزیستانسیالسیم میگه،و جناب آقای اروین یالوم تلاش داره که انسان امروزی رو از این موضوع آگاه کنه.
    در گذشته ادیبان و اندیشمندان ایرانی هم زیاد این موضوع مطرح کردن،که سرآمد این دانشمندان حضرت خیام هست ، بعد از اون حضرت حافظ و حتی از شاعران معاصر جناب آقای سهراب سپهری هم شعرهای بسیار زیادی در این مورد سرودن.
    در این نظریه میگه جهان absurd (پوچ) هست.و کسی که این موضوع رو بدونه زندگی بهتری داره،و از تک تک لحظه هاش نهایت استفاده رو میبره،سر هرچیزی دلخور و ناراحت نمیشه،حسرت نداره و تمام مواردی که بخواد یک نفر رو از اصیل زیستن دور کنه رو ، نمیتونه قبول کنه.چون میدونه که همه اینها پوچ هستن و این من هستم که وجود دارم، خانواده ای که باید بهشون عشق بورزم، انسان ها،حیوانات،طبیعت همه و همه لایق عشق ورزیدن هستن.و غروری باقی نمیمونه برای مصرف نکردن این عشق و نگه داشتنش.مثال معروفِ:باران باش ببار،نپرس پیاله های خالی از آن کیست دقیقا مصداق همین موضوع هست.
    دنیا و زندگی چیزی جز همین الان که داری این پیام رو میخونی نیست،گذشته و آینده متعلق به زمان خودشون هستن و چیزی که به ما تعلق داره لحظه حال و اکنونی هست.
    پس از این آگاهی که داری استفاده کن دوست من دنیا چیزی جز یک مهمانی نیست،یک روز بالاخره هر مهمونی تموم میشه این ما هستیم که چطور از این مهمانی استفاده میکنیم. بدون این تفکر فرصت خوبی برای عامل بودن در انسان زیستن ، و زندگی کردن اصیل هست.

    امروز ترا دسترس فردا نیست
    و اندیشه فردات به جز سودا نیست
    ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
    کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
    ((خیام))

    موفق هستید.
    باران باش ببار!نپرس پیاله های خالی از آن کیست...

  10. 11 کاربر برای این پست سودمند از shahab0905 عزیز تشکر کرده اند:


  11. #4546

    Miad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    182
    تشکر
    410
    1,271 بار در 182 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط richman نمایش پست ها
    به نام خدا
    (
    لطفا، اگر سن زیر 18 سال داری این پیام رو نخون، شاید روت اثر بزاره. )
    سلام به همه دوستان گل و دوست داشتنی.
    یه سوال روانشناسی دارم روی کل زندگیم اثر گذاشته ممنون میشم اگر میتونید راهنماییم کنید.
    فارغ التحصیل شدم و 8 ماهی خونه بودم و ترید میکردم ( بازی فراوانی و کتاب های روانشناسی و مقالات آمینو میخوندم) .
    بعدش ذهنم به این نتیجه رسید که دنیا پوچ هست. و در ادامه اش رفتم سربازی و الان سرباز هستم.
    تا وقتی که سرم شلوغ هست یا خودم رو مشغول نگه میدارم و خسته میشم اصلا تو فکر پوچی دنیا نمیرم. ولی یک دفعه اتفاق میوفته و به فکر مرگ و این چیز ها میرسم. یا مثلا به پدر و مادرم فکر میکنم که یک زمانی میرسه که اون ها دیگه نیستن ، بعد حالم بد میشه.
    از نظر مالی و شرایط زندگی متوسط و روبه رشد هستم و خداروشکر دغدغه کار ندارم. خواسته هام چیز های دست یافتنی هستن که فقط باید به تلاش و برنامه ام پایبند باشم.
    فقط حس اینکه چرا تایم بیشتری با افرادی که دوستشون دارم نمیگزرونم یکم بهم میریزتم.
    یکی از تایم هاش همین الان هست که دارم برای شما انسان های فرهیخته و دارای آگاهی و اندیشه نیک پیام میزارم.
    موفق و شاد باشید.
    درود دوست عزیز
    اولا بهتون تبریک میگم چون این میتوونه یک نقطه عطف توی زندگیتون باشه

    صرفا چون تجربه م بوده براتون کوتاه یک سری موارد رو میگم

    میدونید که این فکری که به ظاهر داره شما رو اذیت میکنه یک مکانیزم و یک پیامی هست که من و شما رو بیدار بکنه (بیداری معنوی )
    بودا با همین فرایند به روشنایی رسید .یک مرده ای رو دید و گفت ایا منم روزی میمیرم؟استارت رهایی تاج و تخت و خانواده ش (پسر خانواده سلطنتی بود)از اونجا خورد

    این اندیشه پوچ گرایی یا برای شما یک حس منفی و یک سری افکار خطرناکی میاره که پیشنهاد میکنم با مشاهده گری بهشون بها ندید

    یا میتونه به شما سوختی بده که به سمت خودشناسی حرکت کنید (جنبه مثبت هستش )

    در اخر این مهم نه با ترک اهداف و دنیا و مسایل مادی نه صرفا دست از دنیا شستن معنا پیدا میکنه

    به قول یک ضرب المثلی که میگه (دل به یار و دست به کار )

    ارادت
    PAIN is the best teacher
    But nobody wants to be a student

  12. 12 کاربر برای این پست سودمند از Miad عزیز تشکر کرده اند:


  13. #4547

    ALI-KT آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2022
    نوشته ها
    778
    تشکر
    687
    4,044 بار در 770 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 148 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    سلام و درود
    وقت بخیر
    معرفی فیلم مخصوصا برای زمانی که یکم انرزیتون بیفته ببینید
    war dogs -wolf of wall street - southpaw -whiplash -troy2004 - fight club
    امیدوارم جذاب باشه براتون .
    دوستان اگر فیلم دیگه ای که تو سبک اینها باشه میشناسن بفرمان
    سپااس

  14. 12 کاربر برای این پست سودمند از ALI-KT عزیز تشکر کرده اند:


  15. #4548

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,455 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    من عمیقا از این کلمه (( واقع گرایانه )) بیزارم ، زیرا مبنای آن چیزی است که سایرین به آن رسیده اند و معتقدند که
    رسیدن به آن ممکن است ، تفکر واقع گرایانه بر مبنای چیزی است که سایرین ممکن میدانند




    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  16. 15 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  17. #4549

    Alireza60 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2022
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    82
    تشکر
    5,793
    735 بار در 90 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad heydari نمایش پست ها
    سلام و درود خدمت تمام دوستانی که باور و ایمان هاشون نسبت به خودشون از بین رفته و یا ضعیف شده ..ماجرای قورباغه ی ناشنوایی که توی چاه گیر کرده بود رو روزی چندین بار بخونین تا یادتون نره برای موفقیت باید ناشنوا باشید…
    فایل پیوست 529270

    شما بهترینید
    سلام وقت بخیر
    با تشکر از پست های زیبای شما و دوستان عزیز
    با اجازه تون یک عکس هم من اضافه میکنم
    60.jpg
    با ارزوی موفقیت تک تک عزیزان
    تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
    تا شب نرود صبح پدیدار نباشد
    (سعدی شیرازی)

  18. 12 کاربر برای این پست سودمند از Alireza60 عزیز تشکر کرده اند:


  19. #4550

    wolflord آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2021
    محل سکونت
    Shiraz
    نوشته ها
    1,118
    تشکر
    2,109
    4,969 بار در 1,127 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 442 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط ALI-KT نمایش پست ها
    سلام و درود
    وقت بخیر
    معرفی فیلم مخصوصا برای زمانی که یکم انرزیتون بیفته ببینید
    war dogs -wolf of wall street - southpaw -whiplash -troy2004 - fight club
    امیدوارم جذاب باشه براتون .
    دوستان اگر فیلم دیگه ای که تو سبک اینها باشه میشناسن بفرمان
    سپااس
    درود مسترعلی
    چه کار خوبی کردی فیلم معرفی کردی منی که فیلم شناس نیستم الان دانلود میکنم میبینم

  20. 7 کاربر برای این پست سودمند از wolflord عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 53 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 53 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •