روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[Ali97]

سلام و وقتتون بخیر دوستان
این مقاله رو میخوندم جالب بود گفتم باهم بخونیمش

ثروت و فراوانی از دیگاه ھیپنوتراپی
مبحث ثروت و فراوانی، موضوعی بسیار پر طرفدار و مجذوب کننده است که بی شک درک صحیحی از آن می تواند تمامی جنبه ھای زندگی شما را سرشار ازثروت و وفور کند. بنابراین اجازه دھید ریشه ی ثروت و فراوانی را مورد بررسی قرار دھیم که در اصل ھمان بخشش و دادن می باشد.
اولین باری که با مفھوم بخشش آشنا شدم، فکر می کردم که این مفھوم، که "تنھا چیزی رو به دست میاری که اون رو ببخشی" چندان معقول و منطقی به نظر نمی رسد. چگونه بخشیدن می تواند مرتبط با به دست آوردن باشد؟ آیا منطقی تر این نیست که ھرچه بیشتر ذخیره و پس انداز کنیم، بیشتر خواھیم داشت؟
مدتی بعد که روی این موضوع کار می کردم مھمترین راز زندگی سرشار از نعمت و فراوانی رو درک کردم که چگونه می توان زندگی ای رو داشت که در اون ھر چیزی رو که بخوای در دسترس داشته باشی. اون راز بخشایش و بخشیدن بود! برای به دست آوردن باید ببخشید. این موضوعی است که در قرآن کریم و احادیث ما ھم به تکرار به آن اشاره شده و ھمچنین یک قانون جھانی نیز ھست. از دیدگاه ھیپنوتراپی ثروت و فراوانی اینگونه کار می کند و به عبارت دیگر اینگونه می توان ثروتمند شد...
وقتی که ما چیزھای مختلف را ذخیره می کنیم و در برخورد با پول، زمان و ... خساست به خرج می دھیم، این رفتارها این پیغام را به ضمیر ناخود آگاه ما می رساند که جھان ھستی مکان امنی نیست و اگر می خواھیم چیزھای مختلف را داشته باشیم باید آنھا را ذخیره کنیم و گرنه مدام در خطر از دست دادن ھستیم.
طی جلسات ھیپنوتراپی ای که با افرادی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کرده اند داشته ام، چیزھای جالبی یاد گرفته ام. افرادی که به شدت با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنند و به طبع آن دچار افسردگی می شوند تا جایی که امکان دارد لوازم و پول و ... خود را در گوشه گوشه خانه شان ذخیره و گرد آوری می کنند چون احساس می کنند که جھان ھستی نمی تواند نیازھای آنھا را به موقع پاسخ گوید و آنچه می خواھند را فراھم کند بنابر این به شدت در برابر خرج کردن و استفاده ی از لوازم شان از خود مقاومت نشان می دھند و سعی می کنند ھمه چیز را برای روز مبادا ذخیره کنند.
این طرز فکر و این رفتار که مدام به آنچه داریم وابسته باشیم، آنھا را برای روز مبادا ذخیره کنیم، نگران از دست دادن آنھا باشیم و ... دقیقا مخالف یک ذھن ثروتمند است.
کائنات ھمیشه آماده است تا به شما بیشتر دھد. در کائنات بی نھایت پول، زمان، لوازم مختلف و فرصت وجود دارد. و اگر دوست دارید زندگی شاد و مرفھی داشته باشید باید این باور را در ذھن خود شکل دھید و مدام در این پارادایم ذھنی باشید که من آن را "زندگی کردن با دستان باز"
می نامم. وقتی که دستان خود را باز می کنید به راحتی می توانید ببخشید و دریافت کنید.__
وقتی که اینگونه زندگی می کنید، نگران از دست دادن و آینده نیستید و بر این باور ھستید که خدا و کاینات ھمیشه زندگی شما را تامین می کند و روز به روز زندگی شما را بھتر می کند و ھنگامی که چنین انتظاری داشته باشید، یک ذھن ثروتمند را در خود پرورش داده اید.
در این حالت شما این سیگنال را به ضمیر ناخود آگاه خود می فرستید که ھمیشه بیش از حد نیاز ھست و بنابراین خود را آماده ی دریافت می کنید. یک دست مشت شده و بسته نه اجازه می دھد آنچه در مشت است خارج شود و نه اجازه می دھد چیز دیگری وارد دست شود. بنابر این برای چنین فردی ھرگز خبری از ثروت و رفاه نیست.
دست خود را باز کنید و آزاد و رھا زندگی کنید. زندگی و کاینات ھمیشه دوست دارد به شما چیزھای بیشتر و بھتری بدھد اما به شرط اینکه آماده ی این دریافت باشید و اجازه دھید این چرخه ی گرفتن و دادن ادامه پیدا کند.
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون

[TheodoreMiller1]

Thank you for sharing this information with us.

LeanBiome Reviews

[m_khosravirad]

سلام خدمت دوستان و همراهان عزیز
دور سوم و در حال انجام ترید لایو و تمرینات هستم فقط جفت ارز یورودلار تمرین میکنم
از دوستان عزیزی که به ترید لایو رسیدند درخواست مشورت دارم
بعضی از روزها من کاملا سوار به بازار هستم و میتونم تمام حرکت ها و های لو های احتمالی با توجه به آموزش های دوره و سطوح پرایس پیش بینی کنم و کاملا حس خوبی نسبت به بازار دارم ولی بعضی روزها اصلا حتی توان تشخیص جهت مارکت ندارم

میخواستم بدونم ایراد کار کجاست و آیا باید در اون روزها از بازار دوری کنم ؟ قطعا تمرین بیشتر به من کمک میکنه اما بهتره روی گذشته بازار دوباره تمرین کنم یا ترید لایو ادامه بدم؟
تشکر از همه

[ARMIN-FX]

سلام درود خدمت شما دوست عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه

ممکنه به خاطر نداشتن برنامه هدف باشه چون درصورتی که برنامه هدف نداشته باشید ممکنه مدت زمان زیادی پای چارت باشید که انرژی زیادی رو از شما میگیره و توان ادامه راه رو ندارید به نظر من شغل تریدری انرژی بسیار زیادی میخواد که باید کنترل بشه منظم. ممکنه همین زیاد نشستن پای چارت تمرکز رو از شما بگیره و ووو هزاران دلیل دیگه که باعث این عملکرد شما میشه که در روز بعد تمرکز کافی رو نداشته باشید

اگر برای تمرین دارید ترید میزنید مشکلی نیست اما باز هم مدت زمانی برای تمرین مشخص کنید الان شما برید باشگاه یا هرکار دیگه ای نمیتونید مدام کار کنید و تمرین کنید اوقاتی رو استراحت میکنید

پیشنهاد میکنم یک برنامه روزانه ساده رو هم بنویسید پیچیدش نکنید مثل ربات باشید یه چیز ساده که هم بتونید بهش برسید و هم توانایی انجامش رو داشته باشید

چون مدت زمانی رو برای رسیدن به موفقیت لازمه در این میان بعضی اوقات خودتون یک پاداشی به خودتون بدید مثل یک روز استراحت یا هر چیزی دیگر

سوار بازار هم نشید باهاش دوست باشید (بازار تشکیل شده جنس بشر)

بهترین هارو براتون آرزومندم

سلام خدمت دوستان و همراهان عزیز
دور سوم و در حال انجام ترید لایو و تمرینات هستم فقط جفت ارز یورودلار تمرین میکنم
از دوستان عزیزی که به ترید لایو رسیدند درخواست مشورت دارم
بعضی از روزها من کاملا سوار به بازار هستم و میتونم تمام حرکت ها و های لو های احتمالی با توجه به آموزش های دوره و سطوح پرایس پیش بینی کنم و کاملا حس خوبی نسبت به بازار دارم ولی بعضی روزها اصلا حتی توان تشخیص جهت مارکت ندارم

میخواستم بدونم ایراد کار کجاست و آیا باید در اون روزها از بازار دوری کنم ؟ قطعا تمرین بیشتر به من کمک میکنه اما بهتره روی گذشته بازار دوباره تمرین کنم یا ترید لایو ادامه بدم؟
تشکر از همه

[Ali97]

سلام خدمت دوستان و همراهان عزیز
دور سوم و در حال انجام ترید لایو و تمرینات هستم فقط جفت ارز یورودلار تمرین میکنم
از دوستان عزیزی که به ترید لایو رسیدند درخواست مشورت دارم
بعضی از روزها من کاملا سوار به بازار هستم و میتونم تمام حرکت ها و های لو های احتمالی با توجه به آموزش های دوره و سطوح پرایس پیش بینی کنم و کاملا حس خوبی نسبت به بازار دارم ولی بعضی روزها اصلا حتی توان تشخیص جهت مارکت ندارم

میخواستم بدونم ایراد کار کجاست و آیا باید در اون روزها از بازار دوری کنم ؟ قطعا تمرین بیشتر به من کمک میکنه اما بهتره روی گذشته بازار دوباره تمرین کنم یا ترید لایو ادامه بدم؟
تشکر از همه

سلام و وقت بخیر جناب خسروی عزیز
امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت
جواب پستتون دو مورد هست :
1- ما بازار رو پیش بینی نمیکنیم ، ما اجازه میدیم بازار شکل بگیره و ما بر اساس اصول خودمون وارد پوزیشن میشیم ، علت این سردرگمی شما پیشبینی کردن بازار هست نه تحلیل و پیاده کردن اصول
2- طبق نقشه راه پیش برید ، تمرین و تسلط بر روی مطالب و در گذشته بازار ، ترید کردن رو بگذارید برا دور پنجم به بعد ، اگر تسلط داشتید مشکلی نداشت و خودتون هم میبینید سردرگم هستید پس اصول هنوز جا نیفتاده یکم تمرین بیشتر میخواد
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون

[yashar_saheb]

سلام یاشار عزیز عجب پستی زدید عاااالی من دوباره دوره میکنم(یادش بخیر براتون خخخ)

سلام لطف داری نصرت جان
مرور پست ها حس عجیبی مثل باز کردن دفترچه خاطرات میمونه

[nosrat]

ترس در معامله گری...

---

سلام و وقت بخیر دوستان
امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت
پست زیر بخشی از فایل پی دی اف ترید های غیر احساسی هست که قبلا براتون لینک دانلود در پستهای قبلی گذاشته بودم ولی متاسفانه ناقص بود ، در زیر براتون لینک دانلود نسخه کامل رو گذاشتم میتونید دانلود کنید و خوندنش خالی از لطف نیست
در بسیاري از اوقات، ما می توانیم معاملات خود را به دلیل ترسمان به معاملاتی ناموفق و یا نه چندان موفق تبدیل نماییم. البته ترس، در موارد زیادي نقش مفید و موثري را در زندگی ما ایفا می کند، ولی در تریدینگ می تواند مضرباشد.
ترس به ما کمک می کند که از موارد تهدیدآمیز موجود در محیط دوري گزینیم. نکته مهم البته در این است که آنچه ما به عنوان تهدید مشاهده می کنیم همیشه تهدیدکننده نیست. ولی از آنجایی که ما آن ها را به عنوان تهدید مشاهده می کنیم، ذهنمان نیز آن ها را تهدیدي واقعی در نظر خواهد گرفت. مثال خوبی در این زمینه کودکی به شدت توسط یک سگ گازگرفته می شود. این کودك پس از آن، تمامی سگ ها را به صورت تهدیدي خطرناك به خاطر سپرده و هرگاه درآینده با سگی روبرو شود، ناخودآگاه ترس و وحشت، وجود او را فرا می گیرد. ترس کودك از همه سگ هاي دیگربجز آن سگی که او را گاز گرفته است نیز، از نظر او کاملا درست و واقعی می باشد. او به هیچ طریقی نمی تواندیک سگ خطرناك و یک سگ بی خطر را از هم تشخیص دهد چرا که تجربه شخصی، او را به این باور رسانده است که تمامی سگ ها خطرناك هستند. اگرچه واقعیت او تمامی آن چیزي نیست که در محیط وجود دارد، ولی این واقعیت او، مربوط به طبیعت محیط است. نه تنها، تمامی سگ ها خطرناك نیستند، بلکه برعکس تعداد کمی از آنها تهدید کننده می باشند.حال، در آینده هر زمانیکه آن کودك با سگی روبرو شود، حالتی از وحشت در او ایجاد می گردد. اگر آن سگ حرکتی هر چند کوچک به سمت کودك نماید، او، آن حرکت را به عنوان حمله اي واقعی در نظر خواهد گرفت،حتی اگر آن سگ براي بازي با کودك به سمت او حرکت کرده باشد. در حقیقت، آن کودك آنقدر از مورد حمله قرار گرفتن می ترسد که اگر نه همه ولی بیشترین توجه خود را به پاییدن محیط اطراف براي دوري از سگ ها جلب می نماید. در نهایت، تمامی حواس او همواره آماده دریافت صدا و یا صحنه دیدن سگ ها بوده و هر زمان صدایی مشابه را می شنود و یا صحنه اي از حضور سگی را می بیند، دوباره وحشت سراسر وجود او را فرا می گیرد و ترس اوهمچنان شدت می یابد. مشکل در اینجاست که آنچه او آموخته است، برداشتی اشتباه از شرایطی است که تمامی سگ ها را خطرناك می داند. آن کودك نادانسته معتقد است که ترس او داخلی نبوده و از محیط اطراف و بیرون ناشی می گردد.می توانید ببینید که ترس این کودك چگونه می تواند مشابه ترسی باشد که ما در هنگام ترید با آن مواجهمی شویم. هنگامی که ما بر روي معاملات زیانده و اشتباهات خود متمرکز می شویم، به ضمیر ناخودآگاه خودد ستورات قدرتمندي را می دهیم. در این حالت، ممکن است که دوباره همان اشتباهات و زیان هایی که قصد دوري از آن ها را داریم، تکرار نماییم همان گونه که در بخش 3 خواهیم آموخت، ضمیر ناخودآگاه ما توجهی به این مساله ندارد که آیا دستوراتی کهبه آن داده شده است بهترین کاري است که می توانیم انجام دهیم. او به سادگی و بدون توجه به مفید بودن و یا نبودنا طلاعات و دستورات داده شده، سعی در دنبال نمودن آن ها می کند. همانند مثال کودك و سگ، آن کودك به ضمیرناخودآگاه خود این دستور را داده بود که همه سگ ها براي او خطرناك هستند. در اینجا دو چیز مهم می باشد. ابتدا این که اطلاعات دریافتی ما همواره صحیح نمی باشند و در این مثال، لزوما تمامی سگ ها خطرناك نمی باشند. درواقع بیشتر سگ ها بی خطر بوده و در پی بازي با افراد هستند. دومین مورد مهم این است که این اطلاعات برايکودك مفید نمی باشد و آشکار است که آن کودك در صورت داشتن روابط دوستانه با تمامی سگ ها به جاي ترس از آن ها، خوشحالتر می بود. هرچند تا جایی که این کودك به آن توجه نموده است، این اطلاعات کاملا درست و واقعی می باشند و تمامی سگ ها خطرناك هستند.ترس، حتی از راه هاي دیگري نیز می تواند مشکلاتی را براي ما در معامله گري ایجاد نماید. به یاد داشته باشیم که ترس می تواند به عنوان یک مکانیزم براي اجتناب از آنچه ما تهدید آمیز می پنداریم عمل نماید. کاري که بسیاري ازمردم می کنند، اجتناب از اطلاعاتی است که تهدید آمیز به نظر رسیده و یا با عقاید فعلی آن ها هم خوانی ندارد. به جاياین که ما بخش هاي مختلف اطلاعاتی را دریافت نماییم که می تواند به ما در اتخاذ تصمیماتی بهتري در معامله گري کمک کند، برعکس عمل می نماییم. ما بخش هاي مهم اطلاعات را که موجب ترسمان می شوند را در نظر نمی گیریم.این موضوع هرگز به ما کمک مفیدي نخواهد کرد و می تواند هنگام معامله گري بسیار خطرناك باشد.هنگامی که ما با ترس معامله می نماییم، به سادگی می توانیم جلوي تمامی اطلاعات بیرونی را سد نماییم. براي مثال، اگر ما در حال انجام معامله اي هستیم و بازار، اطلاعاتی را به ما می دهد که نشان می دهد درست عمل نموده ایم و یا اطلاعاتی که نشانگر اشتباه ما در این معامله می باشد، بر روي کدام یک از این اطلاعات تمرکز بیشتري خواهیم نمود؟ آشکار است که ما بر روي اطلاعاتی تمرکز خواهیم نمود که نشانگر درستی تصمیممان می باشند و دربسیاري موارد، احتمالات دیگر را در نظر نمی گیریم .این نوع طرز فکر می تواند براي معامله گران بسیار خطرناك باشد چرا که پس از مدتی، فشار اطلاعات تهدید آمیز آنچنان زیاد می گردد که ما نمی توانیم آن را به سادگی تحمل نماییم. در این صورت تنها راه آسوده شون از فشار و اضطراب، خارج شدن از آن معامله است.یک معامله موفق می تواند توسط یک تریدر ترسو، به یک معامله نه چندان موفق تبدیل شود. تمرکز او بیشتر برروي ترس از دست دادن سود حاصله است. به خاطر داشته باشید که در یک معامله ناموفق، معامله گر ترسو فقط برروي اطلاعاتی تمرکز خواهد کرد که درستی معامله او را گوشزد می نمایند و دیگر عوامل مغایر با نظر خود را درنظر نخواهد گرفت.این تریدر ترسو ولی در یک معامله موفق، برعکس عمل خواهد نمود. او هر اطلاعاتی را که نشان می دهد معامله او قابلیت افزایش سود دارد رها کرده و بر روي اطلاعاتی تمرکز می نماید که نشان می دهد بازار، سود فعلی او را بازپس خواهد گرفت .در این حالت او با وجود پتانسیل سود هاي بیشتر، به زودي از آن معامله خارج می گردد. اگر دراین حالت، بازار به حرکت خود در جهت معامله قبلی او ادامه دهد، وضع از این نیز بدتر خواهد شد چرا که اوافسوس این را خواهد خورد که چرا مدت بیشتري در این معامله صبر نکرده است. او به درستی نمی تواند تشخیص دهد که آنچه باعث خروج او از این معامله شده، ترس او از، از دست دادن سود حاصل شده می باشد.دلایل عمده اي هستند که نشان می دهد چرا بیشتر تریدرها، سود خود را به سرعت قطع کرده و به زیان هاي خوداجازه افزایش یافتن می دهند. در یک معامله موفق، تریدر ترسو تمرکز خود را بر روي اطلاعاتی از بازار قرار می دهدکه نشان دهد باید سود خود را سریعتر از این معامله دریافت نماید و در یک معامله ناموفق، آن تریدر ترسو بر روي اطلاعاتی متمرکز خواهد بود که نشان می دهد معامله او یک معامله صحیح بوده است.بنابراین، ترس، آشکارا می تواند هر معامله اي را خراب نماید، چرا که شما نمی توانید به بهترین وجه عمل نمایید.براي اجتناب از آن، بایستی یاد بگیریم که بدون ترس، معامله نماییم. براي معامله بدون ترس، ما باید به این اطمینان برسیم که همیشه می توانیم به بهترین وجه عمل نماییم.بنابراین، براي موفقیت نیاز به این داریم که بر خلاف آن چه اکثریت معامله گران انجام می دهند عمل نماییم.اجازه افزایش زیان و قطع سود، کاري است که بیشتر مردم انجام می دهند و ما باید برخلاف آن عمل نماییم. براي این کار ما باید طرز فکر خود را تغییر دهیم. در بخش 3، ما خواهیم آموخت که چگونه اینچنین عمل کنیم.
لینک دانلود : https://s23.picofile.com/d/844935923...ire_ehsasi.pdf
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون @mtaj65

سلام علی جان امیدوارم همیشه سرحال باشی
درمورد مثال سگ دقیقا من همون کودک مورد بحث بودم چطور؟
راستش منو سگ توی روستای زادگاهم دوبار گرفته بود توی 5 یا6سالگی واز اونموقع تا حالا کلا از سگ ترس عجیبی داشتم تا اینکه پسرم یه سگ هاسکی به طریقی سرپرستیشو با وجود مخالفت ما بدست اورد وبعد از مدتی محبت به این سگ وسروکله زدن باهاش وارتباط با اون ترس بچگیم وروبرو شدن مستقیم با اون ترسم باعث شد بکلی ترسم از سگ بریزه والان یکی از دوستداران سگها هستم ومعتقدم یکی از با مهر ومحبت ترین وبا وفاترین جاندار دنیا میتونه همین سگ باشه(البته وحشی هم هستند بعضی هاشون) واما درمعامله گری هم یکی از بزرگترین مشکلات من همین زود بستن پوزیشن درسود هستش که با وجود اینکه دوسالیه روی این موضوع کار میکنم هنوزم بخاطر همین ترس معاملات اسکلپ رو به سویینگیری ترجیح میدم وخداروشکر مدتیه سود مستمر میگیرم اما به این نکته رسیدم که فقط مواجه شدن با ترس میتونه منو شجاعتر از قبل بکنه بنابراین برای خودم چالش میگذارم ومعامله هامو نمیبندم ورها میکنم ببینم چی میشه وفقط نگاهش میکنم واین در لایو مارکت سخته(البته اینو توی دمو فقط باید انجام داد) وبعد از مدتی متوجه شدم خیلی پیشرفت خوبی داشتم وکم کم ترسم از باز بودن ونبستن معامله بهتر شده
امیدوارم همیشه حساباتون پراز دلار باشه

[nosrat]

خشکی نزدیک هست ...

---

پیش از اینکه کریستف کلمب به آمریکا برسد ، پرندکان و درختان را دید که نشانه آن بودند که خشکی نزدیک است . این امر در مورد خواسته ها نیز صادق است منتها معمولا انسان آن را خود آرزو میپندارد و دلسرد میشود .
برای مثال خانمی در دل خود یک دست ظرف آرزو کرده بود ، چندی نگذشت که دوستی یک بشقاب قدیمی و ترک خورده به او داد . این خانم نزد من آمد و گفت : من یک دست ظرف خواسته بودم اما تنها ، یک بشقاب ترک خورده گرفتم . من گفتم : این بشقاب فقط نشانه این است که خشکی نزدیک است و با مراد دلت چندان فاصله ای نداری و ظرفهایت در راهند و میرسند . به چشم پرندگان به آن نگاه کن ، چند نگذشت که ظرفها از راه رسیدند .
--همواره پیش از موفقیتی عظیم نشانه های نزدیک شدن خشکی از راه میرسند .

عبارت تاکیدی :
من تمامی ترسها و شک ها را از خود دور میکنم

بر وسوسه تسلیم شدن فائق آیید :

روزی شاگردی سیاه پوست این عبارت اعجاب انگیز را گفت : من هروقت از پدر چیزی بخواهم ، پاهامو زمین میکوبم و میگم :
ببین پدر ! من هیچی کمتر از اونی که میخواستم نمیگیرم ، حالا بیشتر باشه بازم یک چیزی .
از این رو آدمی هرگز نباید سازش کند منتها وقتی همه کارهایت را کردی خاموش بایست
گاه این دشوارترین زمان برآورده شدن خواسته است چون وسوسه تسلیم شدن و به عقب بازگشتن و سازش به جان انسان می افتد .
برای درنوردیدن دریاهای ناشناخته ، باید یک وایکینگ نترس بود .

اوج قدرت در لحظه (( حاضر )) است :

گذشته و آینده سارقان زمان هستند
انسان باید گذشته را متبرک کند ، اما اگر این گذشته او را در اسارت نگهدارد ، باید آن را به فراموشی بسپارد
آینده را نیز باید با این اطمینان که برای او شادمانی های بی پایان در آستین دارد متبرک گرداند .
همیشه اوج قدرت در لحظه حاظر است

عبارت تاکیدی :

گذشته گذشته و دیگر هیچ تسلطی بر من ندارد
این لحظه برای من سرآغاز رهایی است
افکار امروز من سازنده فردای من است

جملات متفرقه :

-آدمی باید غرور و تعصب را کنار بگذارد و آنچه را که هر انسانی به ناچار باید به او بیاموزاند ، بیاموزد تا هرچه زودتر درسهایش را فرا بگیرد و آزاد و رها شود چرا که نه هیچ انسانی دشمن توست و نه هیچ انسانی دوست تو ، بلکه هر انسانی معلم تو است .
-نخستین گام برای کسب موفقیت این است که از آنچه هستید شادمان باشید . چه بسیارند مردمانی که از خود ملولند و آرزو دارند دیگری باشند ، چنین مردمانی از اعتماد و اتکا به نفس بی بهره اند .
- آنان که در انتظار خداوند هستند نیرویی تازه خواهند یافت و چون عقاب پرواز خواهند کرد ، خواهند دوید و خسته نخواهند شد ،خواهند خرامید و درمانده نخواهند گردید .
- هدیه خدا به انسان قدرت است و به محض پی بردن به این حقیقت اوضاع و شرایط مساعد خود به خود پیش می آیند . خدا به انسان قدرت بهبود یافتن و شفا دادن و تسلط به همه عناصر را بخشیده است .
- هرچه شکست را به موفقیت و هرچه کدورت را به عفو و بخشایش و هرچه بی عدالتی را به عدالت بدل کنید آنگاه برای کمال بخشیدن به زندگی خود آنقدر سرگرم خواهید شد که فرصتی برای کنجکاوی یا مداخله در کار مردم پیدا نمیکنید .
- وقتی چشم امیدتان به خدا باشد هیچ چیز آنقدر عجیب نیست .

---

سلام و خسته نباشید خدمت تمام دوستان گل
امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت
ابتدا از تک تک شما عزیزان نهایت قدردانی و تشکر رو دارم که در طی مدت این 2 ماه پستهای ارسالی من رو خوندید و به من انگیزه و انرژی دادید ، شما فوق العاده اید ، ما همه باهم در طی این مدت کم یک کتاب 140 صفحه ای پر محتوا و نسبتا کمیاب رو خوندیم
اکثریت پستهای ارسالیم از کتاب نسبتا کم یاب به نام ( قدرت ، هدیه خدا به انسان ) بود
علت این که این کتاب رو تایپ کردم و هر داستان رو براتون در یک پست ارسال کردم این بود که شاید اگر کتاب رو معرفی میکردم کسی نمیخوندش اما چون کتاب فوق العاد ای بود من تصمیم گرفتم که روزانه یک داستان رو تایپ کنم و پست بزنم تا دوستان با خوندن روزی فقط یک پست در انتها یک کتاب رو تموم کرده باشند
هدف این کتاب این هست که متوجه باشیم که : انسان میتواند با استفاده از قدرت و توان خلاقیت خویش که امانتی است از جانب پروردگار ، دست به آفرینش بزند و شرایط زندگی خود را (البته بر اساس معیارهای معنوی ) آنطور که میخواهد بسازد در این میان تخیل و عبارات تاکیدی از مهمترین عناصر به فعل درآوردن قدرت و خلاقیت آدمی هست . امیدوارم که این کتاب باعث شده باشد که شما تامل بیشتری بر خود و نیروی درون در استفاده از مواهب و استعدادهای بیکران که در درون ما ودیعه گذاشته شده از خود تلاش و اشتیاق زیادی نشان دهید و فراموش نکنید که خدایی در این زندگی هست و عشق او توشه ماست در سفر پر خطر زندگی .
ممنونم از همتون که طی این مدت با انرژی هایی که دادین کمکم کردین تا این کار رو به پایان برسونم
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون

موفق باشید که میدونم قطعا موفق هستید

پایان عالی

سلام برشما علی جان من دور دومم بود واستفاده کردم اینجا مثل یه گنجینه میمونه برای دوستان تازه وارد که استفاده کنند وبرای قدر دانی یک کتاب بسیار عالی بهت پیشنهاد میدم که خیلی برای من تاثیر گذار بود اگه نخوندیش حتما بخونی واونم ذهن میلیونر هستش وآنتونی رابیز در مورد این کتاب گفته طوری بخونیدش که انگار زندگیتون به این کتاب وابسته است وصوتیش رو هم دارم اگه دوست داشتی تقدیمت میکنم

[Ali97]

سلام برشما علی جان من دور دومم بود واستفاده کردم اینجا مثل یه گنجینه میمونه برای دوستان تازه وارد که استفاده کنند وبرای قدر دانی یک کتاب بسیار عالی بهت پیشنهاد میدم که خیلی برای من تاثیر گذار بود اگه نخوندیش حتما بخونی واونم ذهن میلیونر هستش وآنتونی رابیز در مورد این کتاب گفته طوری بخونیدش که انگار زندگیتون به این کتاب وابسته است وصوتیش رو هم دارم اگه دوست داشتی تقدیمت میکنم

سلام و وقت بخیر نصرت جان
امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت
ممنونم از پیشنهاد و معرفی این کتاب عالی
حتما در برنامه مطالعم قرار میدم و از شما نهایت قدردانی رو دارم
در مورد پیشنهاد کتاب صوتی هم ممنونم از شما ولی متاسفانه من اگر کتاب فیزیکی نباشه و زیر جملات خط نکشم اصلا انکار کتاب نخوندم و نمیتونم برداشت خوبی از مفاهیم داشته باشم
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون

[H.A.S]

سلام خدمت تمام اعضای انجمن
ببخشید که با فونت بزرگ مینویسم ،به خاطر اینکه سوالم دیده بشه ...
در مورد گروه های دسته جمعی می خواستم بدونم آیا چنین گروهای وجود داره؟کارشون چیه؟
اگر وجود دارن میشه من رو هم اضافه کنید بهش؟
ادمینهای محترم و اعضا لطف کنید پاسخ بدید . ممنون

ببخشید میدونم اینجا جای این پیام نیست گفتم که اینجا هم دیده بشه