صفحه 383 از 556 نخستنخست ... 283333373381382383384385393433483 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 3,821 به 3,830 از 5552

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #3821

    mehrsa آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2021
    نوشته ها
    477
    تشکر
    2,609
    2,168 بار در 467 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 24 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrdad az نمایش پست ها
    رشد حالت طبیعی برای انسان و جهان است
    -----------------------------------------

    فایل پیوست 499019
    شاید اکثریت ما با در کودکی با این صحنه مواجه شدیم زمان کلاس علوم دانه لوبیا رو میکاشتیم و بعد چند روز رشد میکرد
    روالی کاملا طبیعی که برای هیچ کس تعجبی نداشت
    از رشد درخت تعجبی نمیکنیم
    رشد قد ، مو و ناخن کاملا طبیعی و پذیرفته شده هست
    اما به بحث رشد مالی و شخصیتی و حرفه ای که می رسیم استاپ میکنیم
    این طرز فکر رو برای ما جا انداختند(با نیت های تجاری) که برای رشد کردن باید کار محیرالعقولی انجام بشه باید تیشه برداریم بیفتیم به جون کوه تا از سر راه بزاریمش کنار
    اما اینطور نیست
    رشد حالت نرمال و طبیعی برای ما هست
    رشد درآمدی سلامتی روابط ، آگاهی و ...
    اما لازمه اش این هست که ما هم حالت نرمال و طبیعی خودمون رو حفظ کنیم تا در مدار این رشد قرار بگیریم هیچ کار وحشتناکی نباید انجام بشه
    باید آرام و رها باشیم ،باور های مثبت رو پرورش بدیم و به ناخودآگاه بفهمونیم که عزیزم رشد کردن کاملا عادی هست
    معمولا بعد از رشد اکانت دچار درگیری های ذهنی میشیم انگاری یه چیزی سر جاش نیست و این به خاطر باور های گذشته هست
    باید بپذیریم که این کاملا عادی هستش که رشد کنیم و انقدر تکرار بشه تا درون باورهای ما جا بگیره
    از تمام دوستان خواهش میکنم تغییرات و موفقیت هایی که کسب میکنند رو با همدیگه به اشتراک بزاریم
    آموزش بدیم به ناخودآگاهمون که تغییرات در جهت مثبت کاملا امکان پذیر هستش و بقیه فرقی با ما ندارند
    جمله ی زیبایی هست که فکر میکنم از زبان حضرت عیسی نقل شده
    (نان را پنهان نکنید بگزارید مردم ببینند و نور آن بر زندگی شان بتابد)
    این دو تا عکس رو الان نمیخواستم بزارم اما خوب بعد ها کامل تر میام خدمتتون

    شروع با حداقــــل های ممکن
    فایل پیوست 499031

    گوشه کوچکی از تغییرات
    فایل پیوست 499032

    این داستان پر قدرت ادامه دارد
    دیدن این تغییر بسیار لذت بخش بود،موفق تر از پیش باشید.
    "زندگیمون با تمام عوامل محدود کننده اش به عهده ماست"

  2. 15 کاربر برای این پست سودمند از mehrsa عزیز تشکر کرده اند:


  3. #3822


    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    134
    تشکر
    1,854
    858 بار در 133 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام صبح بخیر
    چطور تصویر ذهنی مون رو تغییر بدیم؟ منظورم تصویر ذهنی هایی که ناخوداگاه شکل میگیرن هست
    بنظرشما تصویر ذهنی ربطی به ژنتیک هم داره ؟!
    بنظرتون با تغییر تصویر های ناخوداگاه ذهنی میشه ژنتیک یک فرد رو هم تغییرداد ؟!

  4. 5 کاربر برای این پست سودمند از mohammad_a عزیز تشکر کرده اند:


  5. #3823

    Mehrdad az آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2021
    محل سکونت
    karaj
    نوشته ها
    501
    تشکر
    11,030
    3,851 بار در 512 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 29 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Erfanalk نمایش پست ها
    سلام وقت بخیر دوستان
    من طبق عادتی که ایجاد کردم واسه خودم ؛اتفاقت خاصی که در طول روز برام میفته رو در دفتر مینوسم(ممکنه در طول یه ماه اتفاق خاصی بیفتد) ؛ و احساساتم و تفکراتم ؛ عملکردم و .... در رابطه با اون اتفاق خاص رو در اون لحظه ای که داشتم رو هم پایین مینویسم
    سپس این از رفتار و تفکراتم علاوه بر اینکه آگاه میشم ؛ اون هارو به عملکردم در مارکت ارتباط میدم ؛ این کار رو یک ماه هست شروع کردم و چیزایی که در رابطه با خودم فهمیدم خیلی عجیبن .... ؛ پیشنهاد میکنم همه شروع کنن

    اما ۲ روز پیش برای من در زندگی شخصی یه اتفاقی افتاد ؛ من شدیدا داشتم رو فایل آگاهی استاد کار میکردم و ( تصور ) میکردم که به تسلط نسبی رسیدم ؛ وقتی اون اتفاق رخ داد ؛ البته برای من نبود و یکی از اعضای خانواده بود ؛ من که ساعت ۸ شب مطلع شدم ؛ شدیدا بهم ریختم ؛ عصبانیت شدیدی سراغم اومد (قبلا وقتی عصبی میشدم ؛ حین عصبانیت ذهن آگاه بودم و تماشاش میکردم و خیلی پیشرفت خوبی داشتم و دارم) ولی این اتفاق قشنگ احساسات منو بهم ریخت ؛ من هرچی انرژی و حس منفی بود سراغم اومد و قشنگ در اعماق اونا غرق شدم ؛ صبحا که ساعت ۵.۳۰ میرم ورزش ؛ حین ورزش هم ذهنم درگیر اون بود ؛ و اصلا من ۲ الی۳ ماه اینجوری نشده بودم ؛ خودمو میخواستم کنترل کنم نمیتونستم ؛ میخواستم این احساسات رو رها کنم باز هم نمیتونستم ؛ و از اینکه نمیتونستم بزارم کنار این احساسات رو بیشتر عصبی میشدم و کاملا بهم ریخته بودم ؛ تا اینکه ساعت ۱۲ دیگه انقدر اینا روم تاثیر گذاشت رفتم اون تفکراتی که سرم بود رو تو زندگی فیزیکی به حقیقت تبدیل کردم و از شدت عصبانیت زدم شیشه ماشین شکست و ....
    من دلیل این رو میدونم ؛ میدونم چرا این عادت رفتاری درونم ایجاد شده از گذشته ؛ و تصور میکردم که اوکیش کردم ولی دیدم نه ؛ باید بگم تو اون لحظه که زوم شیشه ماشین شکست ؛ یهو احساسات منفی جوری سراغم اومدن که من به مدت ۳۰ ثانیه حتی نتونستم خودمو مشاهده کنم و اصلا یادم نمیاد چیکار کردم ....
    در ابتدا خدارو شکر گذارم بابت اینکه با این احساسات منفی صبح ساعت ۵.۳۰ پاشدم رفتم ورزش و روتینم رو زیر پام نزاشتم ؛ از طرفی درگیر یه مباحث چاکرا و روح وجود و ... هستم و اونا روم دارن فشار میارن ؛ البته دیگه فشار نمیارن چون من به اشتباه و بدون اینکه بدونم و آگاه باشم ذهنم جهت دهی های خیلی بدی در این حوضه کرده بود که همین امروز حین نوشتن اتفاقات فهمیدم
    دومین مورد اینکه سپاسگزارم که دارم مینویسم و آگاهی از رفتار و عادت های ناخودآگاهی ؛ ۵۰ درصد مرحله اول تغییر رو پیش میبره

    حالا چه ربطی به بازار داره ؟
    من الان فهمیدم چرا نمیتونستم ضرر کردن رو قبول کنم و وقتی موقعیت از دستم میرفتم چرا بهم میخریتم ؛ جوری بود که اینا باعث شد برم ته و توه پرایس اکشن رو در بیارم و به ۱۰۰ درصد برسم تو پرایس ؛ فقط به خاطر ترس از ضرر
    شرایط الانم :
    البته الان ضرر رو میتونم هضم کنم ؛ ددسته دیگه ضرر نمیکنم ولی میترسم دوباره ضرر کنم و این اتفاقات سرم بیاد : چه اتفاقاتی ؟
    از آنجایی که من وقتی تو زندگی شخصی موردی پیش میاد (موارد حاد وگرنه موارد دیگر رو دیگه تو حیطه کنترلم آوردم) احساسات منفی سراغم میاد ؛ کاملا بهم میریزم و من توانایی کنترل کردن و از بین بردن این احساسات منفی رو ندارم ؛ در مارکت هم موقعیتی از دست بره یا ضرر کنم احساسات متفی سراغم میاد ؛ و من شاید نتونم کنترلشون کنم ؛ چون مدت زیادیه ضرر نکردم ؛ اگر یهو ضرر کردم شاید بهم بریزم
    بنابراین
    ۱)من باید بتونم احساسات منفی و در کل ؛کل احساسات منفی و مثبت رو کنترل کنم _ چون احساسات مثبت هم حس سرخوشی میاره که باعث میشه چک لیست زیر پا گذاشته بشه و تجربه این مورد هم داشتم
    ۲)باید بتونم احساسات منفی رو از ضرر و از دست دادن موقعیت دور کنم و یا به اصطلاح ارتباطشون با یکدیگر رو از وسط بچینم

    به همین خاطر خواستم دوستان اگر تجربه یا ایده ای داشتن به اشتراک بزارن که چجوری اینا کنترل شن یا از بین ببرم و حس منفی ضرر کردن رو هم از بین ببرم _ من مدیتیشن ذهن آگاهی هم میکنم ۹ ماهی میشه و عرفان قبلی نیستم و اتفاقات زیادی رو تو حیطه کنترلم آوردم ولی این خیلی حاد بود ؛ حالا شما فکر کنین حاد نبود و درکل برای همه ی شرایط نظراتتونو بگین ؛ از دوستان هرکی*اطلاعات یا تجربه ای داره لطفا بیاد بگه @Ali97
    شرمنره اگر طولانی شد....
    پ.ن : یکی از اصلی ترین شرایط کنترل این احساسات ؛ از دور نگاه کردن به مسئله یا مشکل پیش آمده و سپس نوشتن آن روی یک دفتر یا کاغذ هست ؛ حین نوشتن جهت دهی های ذهنی کمتر میشود
    ممنونم
    سلام عرفان جان
    خیلی خوشحالم بابت این تغییرات فوق العاده ای که رقم زدی قطعا تغییر شما روی ما هم تاثیر کذار هستش
    تمام باور ها و رفتاری که طی این بیست و چند سال توی شخصیت شما شکل گرفته قرار نیست با یک سال و دوسال تمرین از بین بره به مرور از قدرتش و اثرش کاسته میشه
    قطعا پیشرفت حاصل میشه اما درصد به درصد ببین خودت رو که چقدر نسبت به سال گذشته رشد کردی قدر این موهبت رو بدون و به خودت اصلا فشار نیار
    ما در این مرحله باید بتونیم کنترلش کنیم و شاید در لول استاد احساسات نسبت ضرر از بین رفته باشه و هیچ تاثیری ازشون نگیریم
    یک موردی هم که من چند روز پیش خدمت خانم کاظمی گفتم باید تعریفمون از ضرر رو مشخص کنیم
    روی کاغذ بیار وقتی ضرر میکنم یعنی من ......هستم
    بدون قضاوت و کنترل چند جمله بنویس خودت ایراد کار رو پیدا میکنی
    در مورد تسلط نسبت به هر وضوعی پیشنهاد میکنم به انتهاش فکر نکن
    فواره دقیقا لحظه ای ریزش میکنه که به انتها رسیده باشه

  6. 9 کاربر برای این پست سودمند از Mehrdad az عزیز تشکر کرده اند:


  7. #3824


    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    114
    تشکر
    581
    885 بار در 112 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام عرفان عزیز
    آفرین که اینقدر داری روی خودت کار میکنی مسیر تغییر پر از درس و تجربه است این اولین چیزیه که باید بدونی
    تجربه خودم توی تغییر عادت ها این بود که در زمانی که میان سراغت نه میتونی رهاشون کنی نه میتونی کنترلش کنی به نظرم اتفاق وقتی پیش اومد همون طور که خوت گفتی بذار باشه فقط نگاهشون کن هرچی بخوای باهاش مقابله کنی بیشتر بهش انرژی میدی.بدون این حسی که الان داری یک حس طبیعیه که در تو هست قدم اول پذیرش اون حس هست از همین الان سعی کن بپذیری تمام احساساتی را که داری وقتی شروع به پذیرششون کردی میبینی اون جایی که نباید بیان دیگه نمیان.
    بهت توصیه میکنم کتاب نیمه تاریک وجود که در خصوص همین موضوعات هست را بخونی
    امیدوارم تجربم به دردت بخوره
    شاد و موفق باشیی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Erfanalk نمایش پست ها
    سلام وقت بخیر دوستان
    من طبق عادتی که ایجاد کردم واسه خودم ؛اتفاقت خاصی که در طول روز برام میفته رو در دفتر مینوسم(ممکنه در طول یه ماه اتفاق خاصی بیفتد) ؛ و احساساتم و تفکراتم ؛ عملکردم و .... در رابطه با اون اتفاق خاص رو در اون لحظه ای که داشتم رو هم پایین مینویسم
    سپس این از رفتار و تفکراتم علاوه بر اینکه آگاه میشم ؛ اون هارو به عملکردم در مارکت ارتباط میدم ؛ این کار رو یک ماه هست شروع کردم و چیزایی که در رابطه با خودم فهمیدم خیلی عجیبن .... ؛ پیشنهاد میکنم همه شروع کنن

    اما ۲ روز پیش برای من در زندگی شخصی یه اتفاقی افتاد ؛ من شدیدا داشتم رو فایل آگاهی استاد کار میکردم و ( تصور ) میکردم که به تسلط نسبی رسیدم ؛ وقتی اون اتفاق رخ داد ؛ البته برای من نبود و یکی از اعضای خانواده بود ؛ من که ساعت ۸ شب مطلع شدم ؛ شدیدا بهم ریختم ؛ عصبانیت شدیدی سراغم اومد (قبلا وقتی عصبی میشدم ؛ حین عصبانیت ذهن آگاه بودم و تماشاش میکردم و خیلی پیشرفت خوبی داشتم و دارم) ولی این اتفاق قشنگ احساسات منو بهم ریخت ؛ من هرچی انرژی و حس منفی بود سراغم اومد و قشنگ در اعماق اونا غرق شدم ؛ صبحا که ساعت ۵.۳۰ میرم ورزش ؛ حین ورزش هم ذهنم درگیر اون بود ؛ و اصلا من ۲ الی۳ ماه اینجوری نشده بودم ؛ خودمو میخواستم کنترل کنم نمیتونستم ؛ میخواستم این احساسات رو رها کنم باز هم نمیتونستم ؛ و از اینکه نمیتونستم بزارم کنار این احساسات رو بیشتر عصبی میشدم و کاملا بهم ریخته بودم ؛ تا اینکه ساعت ۱۲ دیگه انقدر اینا روم تاثیر گذاشت رفتم اون تفکراتی که سرم بود رو تو زندگی فیزیکی به حقیقت تبدیل کردم و از شدت عصبانیت زدم شیشه ماشین شکست و ....
    من دلیل این رو میدونم ؛ میدونم چرا این عادت رفتاری درونم ایجاد شده از گذشته ؛ و تصور میکردم که اوکیش کردم ولی دیدم نه ؛ باید بگم تو اون لحظه که زوم شیشه ماشین شکست ؛ یهو احساسات منفی جوری سراغم اومدن که من به مدت ۳۰ ثانیه حتی نتونستم خودمو مشاهده کنم و اصلا یادم نمیاد چیکار کردم ....
    در ابتدا خدارو شکر گذارم بابت اینکه با این احساسات منفی صبح ساعت ۵.۳۰ پاشدم رفتم ورزش و روتینم رو زیر پام نزاشتم ؛ از طرفی درگیر یه مباحث چاکرا و روح وجود و ... هستم و اونا روم دارن فشار میارن ؛ البته دیگه فشار نمیارن چون من به اشتباه و بدون اینکه بدونم و آگاه باشم ذهنم جهت دهی های خیلی بدی در این حوضه کرده بود که همین امروز حین نوشتن اتفاقات فهمیدم
    دومین مورد اینکه سپاسگزارم که دارم مینویسم و آگاهی از رفتار و عادت های ناخودآگاهی ؛ ۵۰ درصد مرحله اول تغییر رو پیش میبره

    حالا چه ربطی به بازار داره ؟
    من الان فهمیدم چرا نمیتونستم ضرر کردن رو قبول کنم و وقتی موقعیت از دستم میرفتم چرا بهم میخریتم ؛ جوری بود که اینا باعث شد برم ته و توه پرایس اکشن رو در بیارم و به ۱۰۰ درصد برسم تو پرایس ؛ فقط به خاطر ترس از ضرر
    شرایط الانم :
    البته الان ضرر رو میتونم هضم کنم ؛ ددسته دیگه ضرر نمیکنم ولی میترسم دوباره ضرر کنم و این اتفاقات سرم بیاد : چه اتفاقاتی ؟
    از آنجایی که من وقتی تو زندگی شخصی موردی پیش میاد (موارد حاد وگرنه موارد دیگر رو دیگه تو حیطه کنترلم آوردم) احساسات منفی سراغم میاد ؛ کاملا بهم میریزم و من توانایی کنترل کردن و از بین بردن این احساسات منفی رو ندارم ؛ در مارکت هم موقعیتی از دست بره یا ضرر کنم احساسات متفی سراغم میاد ؛ و من شاید نتونم کنترلشون کنم ؛ چون مدت زیادیه ضرر نکردم ؛ اگر یهو ضرر کردم شاید بهم بریزم
    بنابراین
    ۱)من باید بتونم احساسات منفی و در کل ؛کل احساسات منفی و مثبت رو کنترل کنم _ چون احساسات مثبت هم حس سرخوشی میاره که باعث میشه چک لیست زیر پا گذاشته بشه و تجربه این مورد هم داشتم
    ۲)باید بتونم احساسات منفی رو از ضرر و از دست دادن موقعیت دور کنم و یا به اصطلاح ارتباطشون با یکدیگر رو از وسط بچینم

    به همین خاطر خواستم دوستان اگر تجربه یا ایده ای داشتن به اشتراک بزارن که چجوری اینا کنترل شن یا از بین ببرم و حس منفی ضرر کردن رو هم از بین ببرم _ من مدیتیشن ذهن آگاهی هم میکنم ۹ ماهی میشه و عرفان قبلی نیستم و اتفاقات زیادی رو تو حیطه کنترلم آوردم ولی این خیلی حاد بود ؛ حالا شما فکر کنین حاد نبود و درکل برای همه ی شرایط نظراتتونو بگین ؛ از دوستان هرکی*اطلاعات یا تجربه ای داره لطفا بیاد بگه @Ali97
    شرمنره اگر طولانی شد....
    پ.ن : یکی از اصلی ترین شرایط کنترل این احساسات ؛ از دور نگاه کردن به مسئله یا مشکل پیش آمده و سپس نوشتن آن روی یک دفتر یا کاغذ هست ؛ حین نوشتن جهت دهی های ذهنی کمتر میشود
    ممنونم
    جمله بی قراریت از طلب قرار توست****طالب بی قرار شو تا که قرار آیدت

  8. 11 کاربر برای این پست سودمند از mohamad89 عزیز تشکر کرده اند:


  9. #3825


    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    134
    تشکر
    1,854
    858 بار در 133 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نکته جالبی پیدا کردم توی انجمن
    هر کسی پستی که میزاره جز 2 پست اخر باشه هیچ واکنشی نمیگیره اما اگر جز 2 پست اول باشه قطعا و صددرصد دوستان اون رو میخونن

  10. 12 کاربر برای این پست سودمند از mohammad_a عزیز تشکر کرده اند:


  11. #3826

    arsalan.b آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2021
    محل سکونت
    mashhad
    نوشته ها
    1,559
    تشکر
    7,410
    9,994 بار در 1,564 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 465 پست
    برچسب زده شده
    در 3 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad_a نمایش پست ها
    نکته جالبی پیدا کردم توی انجمن
    هر کسی پستی که میزاره جز 2 پست اخر باشه هیچ واکنشی نمیگیره اما اگر جز 2 پست اول باشه قطعا و صددرصد دوستان اون رو میخونن
    داداش من هم لایکت کردم هم کامنت میزارم برات

  12. 10 کاربر برای این پست سودمند از arsalan.b عزیز تشکر کرده اند:


  13. #3827

    mohamad heydari آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2022
    نوشته ها
    1,290
    تشکر
    3,084
    5,967 بار در 1,271 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 748 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Erfanalk نمایش پست ها
    سلام وقت بخیر دوستان
    من طبق عادتی که ایجاد کردم واسه خودم ؛اتفاقت خاصی که در طول روز برام میفته رو در دفتر مینوسم(ممکنه در طول یه ماه اتفاق خاصی بیفتد) ؛ و احساساتم و تفکراتم ؛ عملکردم و .... در رابطه با اون اتفاق خاص رو در اون لحظه ای که داشتم رو هم پایین مینویسم
    سپس این از رفتار و تفکراتم علاوه بر اینکه آگاه میشم ؛ اون هارو به عملکردم در مارکت ارتباط میدم ؛ این کار رو یک ماه هست شروع کردم و چیزایی که در رابطه با خودم فهمیدم خیلی عجیبن .... ؛ پیشنهاد میکنم همه شروع کنن

    اما ۲ روز پیش برای من در زندگی شخصی یه اتفاقی افتاد ؛ من شدیدا داشتم رو فایل آگاهی استاد کار میکردم و ( تصور ) میکردم که به تسلط نسبی رسیدم ؛ وقتی اون اتفاق رخ داد ؛ البته برای من نبود و یکی از اعضای خانواده بود ؛ من که ساعت ۸ شب مطلع شدم ؛ شدیدا بهم ریختم ؛ عصبانیت شدیدی سراغم اومد (قبلا وقتی عصبی میشدم ؛ حین عصبانیت ذهن آگاه بودم و تماشاش میکردم و خیلی پیشرفت خوبی داشتم و دارم) ولی این اتفاق قشنگ احساسات منو بهم ریخت ؛ من هرچی انرژی و حس منفی بود سراغم اومد و قشنگ در اعماق اونا غرق شدم ؛ صبحا که ساعت ۵.۳۰ میرم ورزش ؛ حین ورزش هم ذهنم درگیر اون بود ؛ و اصلا من ۲ الی۳ ماه اینجوری نشده بودم ؛ خودمو میخواستم کنترل کنم نمیتونستم ؛ میخواستم این احساسات رو رها کنم باز هم نمیتونستم ؛ و از اینکه نمیتونستم بزارم کنار این احساسات رو بیشتر عصبی میشدم و کاملا بهم ریخته بودم ؛ تا اینکه ساعت ۱۲ دیگه انقدر اینا روم تاثیر گذاشت رفتم اون تفکراتی که سرم بود رو تو زندگی فیزیکی به حقیقت تبدیل کردم و از شدت عصبانیت زدم شیشه ماشین شکست و ....
    من دلیل این رو میدونم ؛ میدونم چرا این عادت رفتاری درونم ایجاد شده از گذشته ؛ و تصور میکردم که اوکیش کردم ولی دیدم نه ؛ باید بگم تو اون لحظه که زوم شیشه ماشین شکست ؛ یهو احساسات منفی جوری سراغم اومدن که من به مدت ۳۰ ثانیه حتی نتونستم خودمو مشاهده کنم و اصلا یادم نمیاد چیکار کردم ....
    در ابتدا خدارو شکر گذارم بابت اینکه با این احساسات منفی صبح ساعت ۵.۳۰ پاشدم رفتم ورزش و روتینم رو زیر پام نزاشتم ؛ از طرفی درگیر یه مباحث چاکرا و روح وجود و ... هستم و اونا روم دارن فشار میارن ؛ البته دیگه فشار نمیارن چون من به اشتباه و بدون اینکه بدونم و آگاه باشم ذهنم جهت دهی های خیلی بدی در این حوضه کرده بود که همین امروز حین نوشتن اتفاقات فهمیدم
    دومین مورد اینکه سپاسگزارم که دارم مینویسم و آگاهی از رفتار و عادت های ناخودآگاهی ؛ ۵۰ درصد مرحله اول تغییر رو پیش میبره

    حالا چه ربطی به بازار داره ؟
    من الان فهمیدم چرا نمیتونستم ضرر کردن رو قبول کنم و وقتی موقعیت از دستم میرفتم چرا بهم میخریتم ؛ جوری بود که اینا باعث شد برم ته و توه پرایس اکشن رو در بیارم و به ۱۰۰ درصد برسم تو پرایس ؛ فقط به خاطر ترس از ضرر
    شرایط الانم :
    البته الان ضرر رو میتونم هضم کنم ؛ ددسته دیگه ضرر نمیکنم ولی میترسم دوباره ضرر کنم و این اتفاقات سرم بیاد : چه اتفاقاتی ؟
    از آنجایی که من وقتی تو زندگی شخصی موردی پیش میاد (موارد حاد وگرنه موارد دیگر رو دیگه تو حیطه کنترلم آوردم) احساسات منفی سراغم میاد ؛ کاملا بهم میریزم و من توانایی کنترل کردن و از بین بردن این احساسات منفی رو ندارم ؛ در مارکت هم موقعیتی از دست بره یا ضرر کنم احساسات متفی سراغم میاد ؛ و من شاید نتونم کنترلشون کنم ؛ چون مدت زیادیه ضرر نکردم ؛ اگر یهو ضرر کردم شاید بهم بریزم
    بنابراین
    ۱)من باید بتونم احساسات منفی و در کل ؛کل احساسات منفی و مثبت رو کنترل کنم _ چون احساسات مثبت هم حس سرخوشی میاره که باعث میشه چک لیست زیر پا گذاشته بشه و تجربه این مورد هم داشتم
    ۲)باید بتونم احساسات منفی رو از ضرر و از دست دادن موقعیت دور کنم و یا به اصطلاح ارتباطشون با یکدیگر رو از وسط بچینم

    به همین خاطر خواستم دوستان اگر تجربه یا ایده ای داشتن به اشتراک بزارن که چجوری اینا کنترل شن یا از بین ببرم و حس منفی ضرر کردن رو هم از بین ببرم _ من مدیتیشن ذهن آگاهی هم میکنم ۹ ماهی میشه و عرفان قبلی نیستم و اتفاقات زیادی رو تو حیطه کنترلم آوردم ولی این خیلی حاد بود ؛ حالا شما فکر کنین حاد نبود و درکل برای همه ی شرایط نظراتتونو بگین ؛ از دوستان هرکی*اطلاعات یا تجربه ای داره لطفا بیاد بگه @Ali97
    شرمنره اگر طولانی شد....
    پ.ن : یکی از اصلی ترین شرایط کنترل این احساسات ؛ از دور نگاه کردن به مسئله یا مشکل پیش آمده و سپس نوشتن آن روی یک دفتر یا کاغذ هست ؛ حین نوشتن جهت دهی های ذهنی کمتر میشود
    ممنونم
    سلام عرفان عزیزم امیدوارم خوب باشی رفیق خوبم
    من در جایگاهی نیستم که بخوام چیزی بگم که راهنمایی کنه و احساساتت رو کنترل کنی و هرکس هرچقدرهم بهت بگه تا خودت نخوای درست نمیشی !!پس تا تجربه نکنی سرت به سنگ نخوره آسیب نبینی نابود نشی با دلو جون قبولش نمیکنی عزیزم..
    من اتفاقات خیلی وحشتناکی طی 1401 برام افتاد که شاید روزی اینجا مطرح کردم فقط تهش به این رسیدم که بابااااا ولش کن و رها کن. این دنیا اونقدرا هم که ما داریم توش دستو پا میزنیم جدی نیست ولش کن همه ی بدبختی ها و ناراحتی هاتو و زندگی رو اونجوری که هست ببین ..تا تو عمیقا نخوای درست بشی, مدیتیشن که هیچ خود اکهارت تله یا جو دیسپنزا و بقیه هم بیان تو همین سیستم باهاته رفیق
    عاشق خودت باش عاشق اطرافیانت باش عاشق خدا باش.. واقعی عاشقی کن نه فقط تلقین و صحنه سازی..

    خلاصه عزیزکم انقدر حرص نخور جوش نزن سعی نکن انقدر همه چیزو بهم وصل کنی و از توشون راز های ماورایی بیرون بیاری ..
    ما همه انسان های برابر که آفریده شده از طرف خداوند هستیم و همه یکسان و نهایتا با آگاهی و بالا بردن علم و دانش زندگی بهتر راحت تر با آرامش و حس خوب خواهیم داشت نمیخوایم به درجات الهی که خداوند در در پیامبر ها قرار داده برسیم چون نمیتونیم و نمیخوایم از این جهان رمز گشایی کنیم چون هیچی نیست تهش تنها چیزی که هست عشقه عشق به هستی به خودت و زندگیت
    ما انسان هایی هستیم که40 سال 50 سال 60 سال یا 100 سال عمر خواهیم کرد و بعد اون تمام خواهد شد این دنیا با همه دقدقه هاش پس یک ضرر کوچیک یک حرف ناموسی یه انسان احمق یک نرسیدن به پوزیشن سود ده یا هرچیز کوچک دیگه ای چه اهمییتی در این دریایی زندگی که ما داریم داره؟؟...
    (پول میاد ,عشق میاد, آدمای خفن زندگیت میان ) فقط صبور باش جوش نیار و دنیارو از یه زاویه دیگه تماشا کن عزیزدلم و همیشه خودت رو ریلکس کن نه فقط تو 10 دقیقه های مدیتیشن.

    شما بهترینید
    ویرایش توسط mohamad heydari : 05-18-2023 در ساعت 13:43
    نیمه ای از قلب من در بهشت بَرین است.(♥️)

  14. 21 کاربر برای این پست سودمند از mohamad heydari عزیز تشکر کرده اند:


  15. #3828


    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    134
    تشکر
    1,854
    858 بار در 133 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط arsalan.b نمایش پست ها
    داداش من هم لایکت کردم هم کامنت میزارم برات
    این پست هنوز 2 پست اخر این صحفه نیست
    صحفه 473 و 465 من دو تا سئوال پرسیدم بعید میدونم اصلا کسی توجه کرده باشه

  16. 5 کاربر برای این پست سودمند از mohammad_a عزیز تشکر کرده اند:


  17. #3829

    shahab0905 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2022
    محل سکونت
    خلیج فارس
    نوشته ها
    1,776
    تشکر
    17,208
    6,441 بار در 1,725 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 915 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrdad az نمایش پست ها
    ممنونتم شهاب جان
    جملات این مقاله انقدر مهم هستند اگر درک کنیم 80 درصد مسایل و مشکلات ما خود به خود حل میشه
    واسه همین اواین باری که خوندم پرینت گرفتم زدم به دیوار اتاقم
    فایل پیوست 498737
    سلام مهران جان
    چقدر عالی
    لذت میبرم اینهمه تلاش،اهمیت وعلاقه به شغلمون رو میبینم.
    عالی هستی دوست من♥
    باران باش ببار!نپرس پیاله های خالی از آن کیست...

  18. 6 کاربر برای این پست سودمند از shahab0905 عزیز تشکر کرده اند:


  19. #3830

    Dr.ali آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2022
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    226
    تشکر
    151
    588 بار در 212 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 15 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط shahab0905 نمایش پست ها
    سلام بر دوستان عزیزم
    من روزانه یک مقاله رو مطالعه میکنم.
    قصد دارم جهت یاداوری یا مطالعه ، قسمتی از مقاله رو با شما به اشتراک بزارم.
    ذهنیت و تفکر معامله گران موفق در بازار چگونه است؟


    دیدگاه معامله*گران آماتور به نمودارها و نحوه قضاوت عملکرد معاملاتی آن*ها به کل با معامله*گران حرفه*ای متفاوت است. در این مقاله تفاوت بین طرز تفکر معامله*گران حرفه*ای و تازه*کار را توضیح می*دهیم و اینکه چطور می*توانید ذهنیت بَرَنده و فرایندگرایی داشته باشید.
    آماتورها و تفکر نتیجه*گرای آن*ها

    معامله*گران تازه*کار کل عملکرد خود را تنها با یک خط*کش اندازه*گیری می*کنند: پول. تا زمانی که عملکرد مثبتی داشته باشند، همه چیز خوب است. ذهنیت معامله*گران آماتور دو حالت بیشتر ندارد: اگر معامله آن*ها با سود خاتمه یابد، فکر می*کنند که معامله خوبی انجام داده*اند و اگر معامله آن*ها با ضرر بسته شود، یعنی قطعا مرتکب اشتباهی شده*اند.
    نگران پول نباشید

    برای معامله*گرانی که توانایی*های خود را صرفاً براساس نتایج معاملات خود قضاوت می*کنند، تقریباً غیرممکن است که بتوانند ذهنیت بازنده خود را کنار بگذارند و به سودآوری برسند. اگر بعد از یک معامله ناموفق اینطور فکر می*کنید که معامله بدی داشتید یا اینکه سیستم معاملاتی شما به درستی کار نمی*کند، به احتمال زیاد دائماً تغییراتی در سیستم و روش معاملاتی خود ایجاد می*کنید.این افراد همان معامله*گرانی هستند که بعد از چندین سال تجربه هنوز به تازه*کارها شباهت دارند و همچنان مشغول جستجو و کندوکار برای یافتن راز و رمز بازار هستند.

    معامله*گران موفق چگونه فکر و معامله می*کنند


    معامله*گران حرفه*ای به خوبی درک می*کنند که نتیجه یک معامله را چک لیست آنها تعیین می کند. وقتی کار خود را انجام دادند، برنامه معاملاتی خود را طراحی کردند، تحلیل*های خود را انجام دادند و صبورانه برای دریافت تمام سیگنال*های معاملاتی انتظار کشیدند، دیگر می*دانند که نیاز به انجام کار دیگری نیست،نه امید به گرفتن سود بدون برنامه دارند و نه ترس از دست دادن سرمایه.

    معامله*گران حرفه*ای می*دانند که اگر از اصول و قوانین خود پیروی کنند، در کوتاه*مدت هر اتفاقی ممکن است رخ دهد، اما در بلندمدت نتایج به نفع آن*ها خواهد بود. بنابراین آن*ها در ابتدا ضررها را بصورت یک اتفاق ناخوشایند یا چیزی که بابت آن نگران شوند، نمی*بینند بلکه تجاربی گرانبها از دوستی صمیمی بنام مارکت می دانند. معامله*گران حرفه*ای اگر خود مرتکب اشتباهی نشده باشند، تفاوتی بین یک معامله* با نتیجه مثبت و معامله*ای با نتیجه منفی نمی*بینند.

    طرز تفکر فرایندگرا یعنی توانایی عمل کردن و معامله کردن بدون در نظر گرفتن نتیجه پایانی. معامله*گران حرفه*ای اعمال و رفتار خود را فقط براساس نحوه اجرای معاملات مورد ارزیابی قرار می*دهند.

    ویژگی*های افراد با طرز تفکر فرایندگرا



    • احتمال بالای موفقیت معاملاتم باعث می*شود در بلندمدت نتایج مثبتی داشته باشم.
    • ممکن است در کوتاه*مدت متحمل قدری ضرر و زیان بشوم که می تواند در ابتدای مسیر امری کاملا عادی باشد. اما مطمئن هستم که بتدریج معاملاتم نتایج مثبتی خواهند داشت بنابراین بجای تغییر سیستم، تغییراتی سازنده در سیستم معاملاتی و چک لیست خود ایجاد می*کنم.
    • من به عنوان یک معامله*گر فقط باید از قوانین و اصول خودم پیروی کنم و معاملاتم را بدون نقص اجرا کنم.
    • اینکه نتیجه یک معامله چگونه رقم می*خورد در حیطه کنترل احساست من نیست.بلکه به قواعد و چک لیست من مربوط می شود.
    • بصورت احساسی و بیش*ازحد روی معاملات منفی تمرکز نمی*کنم و خیلی هم بابت معاملات مثبت خوشحال و سرخوش نمی*شوم.


    آیا همیشه بعد از یک معامله ناموفق به دنبال دلایل آن هستید؟ و آیا معاملات مثبت خیلی شما را هیجان*زده می*کنند، حتی اگر خلاف قوانین خود عمل کرده باشید؟



    پول زمانی به سمت شما می*آید که ذهنیت آماتوری خود را کنار بگذارید.
    یک مقاله فوق العاده دیگه ، اولین مقاله بود که تقریبا همه مطالب رو در دفترم یادداشت کردم و نه فقط خلاصه اون رو.
    بعضی از دوستان بدنبال پیدا کردن فرد موفقی میگردند که از اون تبعیت کنند و از او الگو بگیرند که البته کار بسیار درستی میباشد و در وبینار ها ، کتاب ها ، و حتی استاد محترم ، اشاره*ای به این موضوع داشته اند.
    اما فرض بر اینکه ما این فرد موفق را پیدا کردیم ، و تمام فاکتور های موفقیتی که ما رویای آن را در سر میپزیم را دارا باشد،
    یک سوال؟آیا آن شخص میتواند منتور خوبی هم باشد؟آیا میتواند جان مطلب یا همان فوت کوزه گری را به ما بیاموزد؟ خیلی مهم است ، که یک فرد موفق ،یک معلم موفق هم باشد.
    مژده مژده:
    من این مسئله را توانستم حل کنم،
    معرفی میکنم مقاله
    ذهنیت و تفکر معامله گران موفق در بازار چگونه است؟


    این مقاله شروع بسیار عالی و فوق العاده*ای برای داشتن یک منتور خوب است.
    همه بودن و نبودن های جامع را میگوید و این من هستم که باید اطاعت کنم.

    موفق هستید دوستان عزیزم♥
    واو خیلی عالی شهاب جان مقالات خوبی که خودت تشخیص میدی واقعا ذهنیت تریدر رو تغییر میده هر روز اینجا معرفی کن

  20. 7 کاربر برای این پست سودمند از Dr.ali عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 41 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (1 کاربران و 40 مهمان ها)

  1. MEMO

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •