عالی بود سرکار خانم سارا. خیلی لذت بخش بود.با سلام و تقدیم احترام خدمت دوستان
ازهمین ابتدا میخام که عذرخاهی کنم اگر زیاد پست میزارم ، حقیقت عطشی سیراب نشدنی دارم به مطالعه کتاب و نمیتونم عمق این حس رو اونطور که هست شرح بدم....
اما توی این فرصت چند روز تا کتاب بعدی دوست دارم کتابهایی که تاثیرات عمیق روی خودم داشتن رو بصورت خلاصه خدمتتون عرض کنم
که یکی از اونها کتاب محدودیت صفر اثر آقای جو ویتالی هست
کتاب مکملی در این زمینه هم هست به نام کتاب حضور در وضعیت صفر و همچنین کتابی سومی به نام کتاب عبارت پنجم
دو کتاب اول رو توی تاپیک کتابخوانی هم معرفی کردم در همون زمان که مطالعه اش کرده بودم
که الان و در این پست تنها به خلاصه کتاب محدودیت صفر اکتفا میکنم و مابقی رو در صورت اشتیاق به عهده خودتون میزارم.مسلما که از مطالعه شون لذت خاهید برد
کتاب محدودیت صفر جو ویتالی حقیقتی رو میگه که همه اصول مهم معنوی و علمی و روانشناسی ارائه میدن. ایشون این اصول را در ساده ترین شکل ممکن بیان کرده که چکیده تمام این اصول اینه که تنها پاسخ به چالش های زندگی عشق ورزی و سپاسگذاری است. این کتاب یادآور حقیقت و توانایی است که در وجود همه ما نهفته است (حیمز آرتور ری؛ فیلسوف و نوسینده کتاب پرفروش معنویت علمی و علم موفقیت)
--------------------------------------------
عنوان : کتاب محدودیت صفر اثر جو ویتالی
خلاصه:
کتاب از جایی شروع میشه که جو و دوستش از کار درمانگری در هاوایی مطلع میشن که تونسته در مرکز روانی یک بیمارستان کلیه بیماران رو (اگر نگم کلیه اونها رو باید بگم به جز دو یا سه نفر رو) شفا بده و به زندگی عادی و معمولی خودشون برگردونه.
این موضوع برای جو و دوستش سوال میشه که این درمانگر چه کرده؟ چطور تونسته اینکارو کنه؟ و در موردش تحقیق میکنن و به این مسئله میرسن که ایشون دکتر هو لن هستن که با شکرگزاری و عشق ورزی و بیان 4 عبارت ساده تونسته بوده اینکار رو انجام بده
در ادامه جو با ایشون دوستی صمیمی برقرار میکنه و میخاد که بیشتر در موردش بدونه و در واقع ازش مطلب یاد بگیره که تعاملاتش با ایشون مضمون اصلی کتاب رو شکل میده و توی تجربه های متفاوت به همین چهار عبارت جادوویی میرسه.
کتاب با اجازه دکتر هولن نگارش میشه و ایشون شخصا به نگارش کتاب توجه نشون میدن.
کتاب بسیار مفیدی هست که بسیار بسیار ساده داره میگه که با عشق و شکرگزاری میتونید بدترین موقعیت ها رو به بهترین ها تغییر بدید
و چهار عبارت جادویی اینها هستن:
متاسفم
لطفا مرا ببخش
دوستت دارم
متشکرم
تکرار اینها در واقع باعث همه اتفاقات خارق العاده توی کتاب میشه
نظرم راجع به این کتاب:
یک کتابی که عبارت فوق العاده براش کمه
تجربه ای که من از این کتاب داشتم:
من یه زمانی بعد از مطالعه کتاب، مدام این عبارات را با خودم مثل ذکر تکرار میکردم و نتایج واقعا حیرت آور بودن
یکیشون رو بخام شرح بدم به این صورت بود که من به خاطر بیماری که درگیرم کرده بود به دستور پزشک معالجم دستور بستری توی بیمارستان رو گرفتم و این باعث شد علاوه بر درد ناشی از بیماری توی غم دوری از فرزندم هم بمونم و واقعا برام عذاب آور بود
وقتی بستری شدم بخاطر وضعیت خاص کشور توی کرونا بیمارستان خیلی خیلی شلوغ و واقعا وضیعت تاسف باری رو داشت. تمامی پرسنل و پزشک ها خسته و عصبی نشون میدادن و حق هم داشتن. بیمارایی که به امید مداوا میومدن و متاسفانه مداواشون به شکل اتمام نفس کشیدنشون اتفاق می افتد و این توی شهر من که در وضعیت سیاه کرونا قرار گرفته بود بسیار بسیار ملموس تر بود.
بعد از چند روزکه گذشت و حال من بهتر نشد که هیچ ؛ بدتر هم شد مجبور شدم قبول کنم که بستری بشم و توی بیمارستان به معنای واقعی مرگ رو جلو چشم خودم دیدم
ساعتهای اول خیلی سخت گذشت و من فقط دلتنگ بودم و درد میکشیدم و کاری ازم ساخته نبود. سعی میکردم با موبایلم خودمو مشغول کنم اما حقیقت این بود که نمیشد از این حجم غم و بیماری غافل باشم
بعد از بستری کاملا ناخودآگاه یاد این چهار عبارت افتادم، و انگار روحی تازه پیدا کردم. شروع کردم به زمزمه کردنشون و تکرار و تکرار و تکرار.
نتیجه رو بگم شاید فکر کنید دارم زیادی بزرگش میکنم ولی حقیقتی بود که اتفاق افتاد و من به چشم خودم دیدم.
رفتار پزشکهای خسته و پرستارها با بیمارها بسیار مهربانانه تر شد و دیگه در واقع با لحن بد و صدای بلند باهاشون حرف نمیزدن. بیمارها هم انگار صبرشون در برابر بیماری بیشتر شده بود.
صدای گریه وناله و صداهای بدی که اگر توی بیمارستانهایی که کرونایی بستری میکنن رفته باشید حتما شنیدید خیلی خیلی کم شده بود.همه میخاستن به نحوی به دیگری کمک کنن. از اینکه ماسک اکسیژنشون رو بدن به یه مریض بدحال تر ابایی نداشتن و به راحتی اینکار رو از صمیم قلب انجام میدادن. جوانترها به کمک پرستارها میرفتن و سعی میکردن به طور نمونه با کمک کردن به اینکه قرص یک پیرمرد رو بدن بخوره یه کار مفیدی کرده باشن؛ و این در حالی بود که خودشون هم مریض بودن و نیازمند کمک
جالبه که بگم آمار فوتی هم طی یکی دو روز بسیار کم شده بود.
واقعا نمیدونم اینها بخاطر این 4 عبارت بود یا خیر ولی حقیقتی بود که اتفاق افتاد
و این تنها یکی از تجربیات من از تکرار این عبارات بود
سوال ندارم
نتیجه:
عشق ورزیدن به خودتان، بهترین راه بهبودتان است
و بهبود خودتان به بهبود دنیایتان منتهی میشه
این عبارات نیاز نیست به شخص خاصی گفته بشه ، تنها بیان اونها تاثیرات خودشو میزاره
پس برای یکبار هم شده با خودتون تکرار کنید:
متاسفم
لطفا مرا ببخش
دوستت دارم
و متشکرم
--------------------------------
در پایان میخام این رو عنوان کنم که جو ویتالی در کتاب عبارت پنجم پرده از عبارت جدیدی برمیداره که هر 4 عبارت جادویی رو توی خودش نهفته داره
و اون عبارت چیزی هست که ترجیح میدم مطالعه بفرمایید و خودتون متوجهش بشید
با تقدیم احترام مجدد
روز خوش
یکی از اصول موفقیت تمرکز هست. وقتی شما روی چیزی تمرکز میکنید و همونطور هم که تو کتاب سایکوسایرنتیک میگفت، دارید تجسمی برای خودتون شکل میدید. به نظر من این قدرت که مغز بین واقعیت و تخیل تفاوتی نمیبینه باعث میشه وقتی ماروی یک چیز مثبت یا منفی تمرکز کنیم همون چیز به سمت ما بیاد. برای همین خیلی ها میگن چه بگی نمشه چه بگی میشه در هردوحالت حق باتوعه همینه!
مرکز توجه ما اطراف و محیط مارو شکل میده.
بیدل دهلوی یک بیت زیبا داره که من عاشقش و همین صحبت و میکنه:
درون توست اگر خلوتی وانجمنی ست
برون ز خویش کجا میروی؟
جهان خالیست