روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[KingMilad]

سلام .روز بخیر.
اون موزیکی که جناب دهقان در پس زمینه فرمایشاتشون تو یوتیوب و ترید استفاده میکنن رو از کجا میتونم تهیه کنم

سلام عرفان جان امیدوارم حالتون عالی باشه
از اونجاییکه شاید در زمینه روانشناسی فردی با این آهنگ حس خوبی میگیرید لینک آهنگی که دنبالش هستید خدمت شما:
برای دانلود آهنگ کلیک کنید
پ.ن:اگر پستم نامرتبط با موضوع تاپیک هست بعد از چند روز پاک میشه
ارادت

[ALiamiri]

درود به همه عزیزان
من مشکلی دارم که گفتم اینجا مطرح کنم شاید دوستان راهنمایی داشته باشن

مشکل اصلی من عدم صبر هست.من وقتی پای چارت میشینم تا یه نیمچه موقعیت میبینم از ترس از دست دادن موقعیت سریع وارد پوزیشن میشم و خوب قطعا ضرر میکنم.حتی چک لیست هم دارم ولی عجله ام باعث میشه بهش پایبند نباشم. البته وقتی پوزیشن میره تو ضرر تا دلت بخواد صبر میکنم و امیدوارم که بالاخره برگرده ولی زهی خیال باطل. میدونم که باید پایبند به چک لیست باشم. نسبت به تحلیلم اطمینان داشته باشم و با یکی دو سیگنال وارد نشم و ... . ولی یک راهکار عملیاتی تر میخوام که صبر رو تمرین کنم مثل بازی فراوانی که کم کم داره تاثیرشو میذاره

دوستان اگر تجربه ای دارید ممنون میشم درمیون بذارید

سلام وقت بخیر
من هم قبلا این مشکل را داشتم و با ریشه یابی در ذهن خودم و خنثی کردن و ریشه ها و تغییر ذهنیت و یه چالشی که برای خودم طراحی کردم مشکل برطرف شد.امیدوارم برای شما هم مفید باشه
1:خاطرات از دست دادن موقعیتهای زندگی:این خاطرات ممکنه مربوط به موقعیتهای شغلی و مالی یا موقعیتهای غیر کاری باشه.مشکل اصلی سرزنشیه که بعد از این مسائل از طرف خودمون و دیگران اتفاق میوفته
2:خاطرات حس بدی که بخاطر شک و تعلل در زمان معامله داشتیم و موقعیت از دست رفته و حسابی حالمون گرفته شده
3:خاطرات مربوط به فشار و تنگنای زمانی:من قبلا معمولا آدم دقیقه نودی بودم و کارهایی که باید انجام میدادم (مثلا درس خوندن برای امتحان)را تا آخرین لحظات به تعویق مینداختم و در آخر تحت فشار و استرس بالا و عجله و بی دقتی کارها را انجام میدادم و این در من نهادینه شده بود.
4:ترس از تمام شدن موقعیتهای بازار:البته این خودش میتونه ریشه در دو مورد اول داره.تا با تمام وجود درک نکنیم که موقعیتها بی نهایته و و همیشه هست و ما فقط باید با لذت منتظر تکمیل و تاییدش مطابق با پلنمون باشیم این نگرانی باعث عجله و بی دقتی میشه.
5:رنج تلقی کردن پشت چارت نشینی:به هر دلیلی ناخداگاه شما تحلیل و ترید را رنج تلقی کنه سعی میکنه سریعتر از این رنج رها بشه و عجله میکنه
6:رنج طلقی کردن خوده مفهوم صبر:از اهرم رنج و لذت میتونید برای تغییر این دیدگاه استفاده کنید.اگر براتون سخته میتونید روی رنج صبر کردن برای خروج معامله از ضرر تمرکز کنید که واقعا خیلی خیلی دردناکتره

نهاییتا مشکل آخری که باعث میشد عجله کنم این بود که از سود کردن لذت میبردم.با تغییر سیستم پاداش مغز و انتقال تمرکز از روی پول به روی زمان بود که چالش خودم را با یه قسمت از نتایجش براتون میذارم
رکورد:
1: رکورد کمترین زمان مجموع پوزیشن ها برای رسیدن به هدف
توضیح:مثلا دو تا پوزیشن در یک روز میگیریم تا به هدف روزانه برسیم.تایم باز شدن اولین ترید هر پوزیشن را از تایم بسته شدن آخرین معامله همون پوزیشن کم میکنیم و تایمی که در این پوزیشن بودیم را به دست میاریم.بعد تایم پوزیشنهایی که برای گرفتن هدف روزانه داخل معامله بودیم را حساب میکنیم.
هدف:افزایش صبر برای پیدا کردن بهترین و قطعی ترین موقعیت.افزایش دقت در زمان ورود برای کاهش زمان حضور معامله در منفی
2:تایم پوزیشنها در یک هفته:تایم همه پوزیشن های روزانه را جمع میزنیم و مدت زمانی که در یک هفته داخل معامله بودیم را به دست می آوریم
هدف:تثبیت میان مدت روند صبر دقت و موفقیت.جلوگیری از خارج شدن از برنامه هدف(چون اگه بعد از هدف معامله کنم زمان مجموع پوزیشن ها افزایش پیدا میکنه و رکورد خراب میشه)
مدت زمان چالش:دو ماه
نکته:تمامی معاملات باید براساس قوانین زده شود و پوزیشنی که در آن قوانین رعایت نشده باشد از چالش حذف میشود.
تمام رقابت پوزیشن ها در اینجا به نمایش در می آید

آمار هفته اول
Screen Shot 7-3-2021 at 11.51 AM.png
مجموع هفته:1 ساعت و20 دقیقه
رکورد هفته :3دقیقه و 32 ثانیه
تعداد پوزیشنهای هفته:10 عدد
میانگین زمان بسته شدن هر پوزیشن:8 دقیقه
میزان سود هدف:16%
میزان سود حاصل شده:19%
میانگین سود حاصل از هر پوزیشن: حدود 2%

امیدوارم براتون مفید واقع بشه

[arashfar]

سلام وقت بخیر
من هم قبلا این مشکل را داشتم و با ریشه یابی در ذهن خودم و خنثی کردن و ریشه ها و تغییر ذهنیت و یه چالشی که برای خودم طراحی کردم مشکل برطرف شد.امیدوارم برای شما هم مفید باشه
1:خاطرات از دست دادن موقعیتهای زندگی:این خاطرات ممکنه مربوط به موقعیتهای شغلی و مالی یا موقعیتهای غیر کاری باشه.مشکل اصلی سرزنشیه که بعد از این مسائل از طرف خودمون و دیگران اتفاق میوفته
2:خاطرات حس بدی که بخاطر شک و تعلل در زمان معامله داشتیم و موقعیت از دست رفته و حسابی حالمون گرفته شده
3:خاطرات مربوط به فشار و تنگنای زمانی:من قبلا معمولا آدم دقیقه نودی بودم و کارهایی که باید انجام میدادم (مثلا درس خوندن برای امتحان)را تا آخرین لحظات به تعویق مینداختم و در آخر تحت فشار و استرس بالا و عجله و بی دقتی کارها را انجام میدادم و این در من نهادینه شده بود.
4:ترس از تمام شدن موقعیتهای بازار:البته این خودش میتونه ریشه در دو مورد اول داره.تا با تمام وجود درک نکنیم که موقعیتها بی نهایته و و همیشه هست و ما فقط باید با لذت منتظر تکمیل و تاییدش مطابق با پلنمون باشیم این نگرانی باعث عجله و بی دقتی میشه.
5:رنج تلقی کردن پشت چارت نشینی:به هر دلیلی ناخداگاه شما تحلیل و ترید را رنج تلقی کنه سعی میکنه سریعتر از این رنج رها بشه و عجله میکنه
6:رنج طلقی کردن خوده مفهوم صبر:از اهرم رنج و لذت میتونید برای تغییر این دیدگاه استفاده کنید.اگر براتون سخته میتونید روی رنج صبر کردن برای خروج معامله از ضرر تمرکز کنید که واقعا خیلی خیلی دردناکتره

نهاییتا مشکل آخری که باعث میشد عجله کنم این بود که از سود کردن لذت میبردم.با تغییر سیستم پاداش مغز و انتقال تمرکز از روی پول به روی زمان بود که چالش خودم را با یه قسمت از نتایجش براتون میذارم
رکورد:
1: رکورد کمترین زمان مجموع پوزیشن ها برای رسیدن به هدف
توضیح:مثلا دو تا پوزیشن در یک روز میگیریم تا به هدف روزانه برسیم.تایم باز شدن اولین ترید هر پوزیشن را از تایم بسته شدن آخرین معامله همون پوزیشن کم میکنیم و تایمی که در این پوزیشن بودیم را به دست میاریم.بعد تایم پوزیشنهایی که برای گرفتن سه درصد روزانه داخل معامله بودیم را حساب میکنیم.
هدف:افزایش صبر برای پیدا کردن بهترین و قطعی ترین موقعیت.افزایش دقت در زمان ورود برای کاهش زمان حضور معامله در منفی
2:تایم پوزیشنها در یک هفته:تایم همه پوزیشن های روزانه را جمع میزنیم و مدت زمانی که در یک هفته داخل معامله بودیم را به دست می آوریم
هدف:تثبیت میان مدت روند صبر دقت و موفقیت.جلوگیری از خارج شدن از برنامه سه درصدی(چون اگه بعد از سه درصد معامله کنم زمان مجموع پوزیشن ها افزایش پیدا میکنه و رکورد خراب میشه)
مدت زمان چالش:دو ماه
نکته:تمامی معاملات باید براساس قوانین زده شود و پوزیشنی که در آن قوانین رعایت نشده باشد از چالش حذف میشود.
تمام رقابت پوزیشن ها در اینجا به نمایش در می آید

آمار هفته اول
Screen Shot 7-3-2021 at 11.51 AM.png
مجموع هفته:1 ساعت و20 دقیقه
رکورد هفته :3دقیقه و 32 ثانیه
تعداد پوزیشنهای هفته:10 عدد
میانگین زمان بسته شدن هر پوزیشن:8 دقیقه
میزان سود هدف:16%
میزان سود حاصل شده:19%
میانگین سود حاصل از هر پوزیشن: حدود 2%

امیدوارم براتون مفید واقع بشه

علی بود جناب ALiamiri
ممنون از راهنماییتون

[nosrat]

سلام ، وقت همگی بخیر

امیدوارم حالتون فوق العاده باشه

بنا بر فرمایش جناب آمینو این پست رو داخل این تاپیک هم قرار میدم.

چند روز پیش مطلبی رو میخوندم که برام فوق العاده جالب بود. حیف بود برای شما هم نزارمش .. دقیقا اتفاقی که برای ما تو این دوره رخ داده ... حتما بخونید قول میدم ارزش چند دقیقه وقت رو داره.

چرا یا چطور و چگونه؟

چند سال پیش یک مطلب از هوسرل بنیانگذار پدیدارشناسی دیدم که گفته بود "بسیاری از مشکلات بشر از نوع سوال پرسیدن او شروع میشود". این مطلب خیلی ذهنم را درگیر کرد و اصلا نمیفهمیدم منظور هوسرل چیه تا اینکه یک ویدئو از استیو جابز دیدم و یاد جمله هوسرل افتادم.

سوالاتی که استیو جابز در اون ویدئو پرسید هیچکدام با "چرا" شروع نشد(؟!) خیلی برام جالب شد و چند کلیپ و مطلب دیگه از استیو جابز دیدم و جالب بود که هیچکدام از سوالهای جابز با "چرا" شروع نمیشد همه با "چگونه و چطور" شروع میشد که منو مجبور کرد قدری بیشتر به این موضوع بپردازم.

شروع به مطالعه کردم و آثار دیوید برنز و کیوساکی و رابینز و دارن هاردی و چند نفر دیگه که در زمینه رفتار درمانی فعال هستند را مطالعه کردم و نتیجه برام شگفت*انگیز بود که در ادامه توضیح میدهم.

بشر موجودی تجربه*گراست و هنگامی که پدیده*ای جدید را تجربه میکند در مغز او نتایج ثبت میشوند و از اون نتایج در برخورد با پدیده*های جدید استفاده میکند.

در واقع وقتی ما یک سوال را با "چرا" شروع میکنیم مغز دنبال جواب در تجربیات گذشته میگردد.به عنوان نمونه:
"چرا فلان اتفاق افتاد؟
چرا فلان حکومت سقوط کرد؟
چرا در فلان آزمون قبول نشدم؟
چرا من آدم موفقی نیستم؟
چرا اینقدر فقیرم؟
چرا مردم اینقدر بی*تفاوت و ظلم*پذیر هستند؟ و..." جواب تمام این سوالات در گذشته است.

واقعا حرف هوسرل خیلی درست و جالبه. نکته*ای که متوجه شدم اینه که آدم*های تاثیرگذار و موفق تاریخ مثل "ولتر، نلسون ماندلا، گاندی، لوترکینگ، جابز، ایلان ماسک و ..." سوالهایشان را با "چرا" نپرسیدن که توانستند دنیای ما را تغییر بدهند. آنها سوال*هایشان را با "چگونه یا چطور" پرسیدند.

چگونه میتوانم کمپین حقوق بشری موفقی تشکیل بدهیم؟
چگونه میتوانیم امپراطوری استعماری انگلیس را شکست دهیم؟
چگونه سیاه*پوستان به حق و حقوق برابر خواهند رسید؟
چگونه دنیای بهتری خواهیم داشت؟ و....

حالا سوالی که مطرح میشود این است که "تفاوت سوال*هایی که با چرا شروع میشوند با سوال*هایی که با چگونه شروع میشوند در چیست؟" در ادامه به این سوال پاسخ میدهم.

همان*گونه که در بالا اشاره کردم جواب سوال*هایی که با "چرا" شروع میشوند در گذشته هستند و دلیل و چرایی یک اتفاق و پدیده را بیان می*کنند و بستگی به نوع تجربیات ما دارد.

به عنوان مثال جواب سوال
"چرا من این*قدر آدم فقیر و بدبختی هستم؟"
از این دست دلایل است:
چون "پدر و مادر من فقیر بودند، خانواده ما پر جمعیت بود، هیچوقت سرمایه کافی برای شروع کار خوبی نداشتم، از بچگی آدم بدشانسی بودم و ....".

این جوابها در بهترین حالت دلایل درستی برای این فقر ارائه میکنند و در نتیجه من میپذیرم که تا ابد فقیر باشم و به این سرنوشت گردن نهم.

ولی جواب سوال*هایی که با "چگونه یا چطور" شروع میشوند علاوه بر پاسخ چرایی مساله، راهکار عملی برای برون*رفت یا حقیقت*بخشی به چیزی را بیان میکنند و تمام جواب هم در گذشته نیست و نیاز به تفحص و تحقیق و تفکر بیشتر دارد و بر عکسِ سوال*هایی که با "چرا" شروع میشوند، جوابها آماده نیستند.

مثلا:
"چگونه میتوانم فقر نباشم؟
چگونه میتوانم فلان کار را با موفقیت انجام دهم؟ و ..."
پاسخ دادن به این سوال*ها راحت نیست و نیاز به تحقیق و تفکر دارند و هر نتیجه هرچی باشد یک راهکار عملی است که ممکن است درست یا غلط باشد ولی به هر حال یک راهکار است.

متاسفانه ما هرگز یاد نگرفتیم که درست سوال بپرسیم و تقریبا تمام سوالات خودمون را با "چرا" شروع میکنیم.

چند روز پیش معلم برادرزاده*م یه سوال ازشون پرسیده بود و گفته بود درباره*ش تحقیق کنید:
"چرا محیط پارک*های ما پر از آشغال است؟"
برادرزاده*م کلی جواب در مورد بی*فرهنگی مردم نوشته بود و از من خواست که جوابها را ببینم درسته یا نه؟

مسلما اون معلم قصدش فرهنگسازی بوده ولی آیا اگر سوال را اینجوری می*پرسید بهتر نبود
"چگونه محیط پارکهای ما میتواند همیشه تمیز باشد؟"
تا طرز درست فکر کردن را از همان کودکی به بچه*ها یاد دهیم.

خوشبختانه اون معلم از پیشنهاد من استقبال کرد و خیلی هم خوشحال شده بود. مسلما پاسخ سوال "چرا نمیتوانیم.....؟" با سوال "چگونه میتوانیم...؟" خیلی متفاوت است.

پاسخ اولی در بهترین حالت دلایل ناتوانی و دومی راه*های توانستن است. پاسخ اولی باعث نا امیدی و یاس و دومی پر از انرژی مثبت است.

پدیدارشناسی، ادموند هوسرل

خیلی عالی بود دوست عزیز و موفق باشید انشاالله

[honarmand]

سلام دوستان و استاد گرامی
من اولین حساب دمو 100 دلاری خودم رو باز کردم و با چک لیستم ترید کردم.هر چه حساب به 100 درصد نزدیک میشد ترس و استرس من هم بیشتر میشد.و به خودم می گفتم الان هستش که ضرر کنی و حسابت خراب بشه.من فقط براساس چک لیست ترید میزنم و به هیچ وجه تخطی نمیکنم از چک لیستم مگر جایی که ببینم از لحاظ ورود اشتباه کردم.امروز حسابم در تریدری که حتی 3 درصد سود روزانه رو داده بود من نبستم با اینکه هیدن خلاف روند هم جلوی چشمم بود و با ضرر بستم و حسابم خراب شد و باید برگردم به چندین گام عقب تر..
ممنون میشم دوستان راهنمایی کنن اینطور مواقع باید چیکار کرد؟



https://s18.picofile.com/file/843784...ement.htm.html

[ALiamiri]

سلام دوستان و استاد گرامی
من اولین حساب دمو 100 دلاری خودم رو باز کردم و با چک لیستم ترید کردم.هر چه حساب به 100 درصد نزدیک میشد ترس و استرس من هم بیشتر میشد.و به خودم می گفتم الان هستش که ضرر کنی و حسابت خراب بشه.من فقط براساس چک لیست ترید میزنم و به هیچ وجه تخطی نمیکنم از چک لیستم مگر جایی که ببینم از لحاظ ورود اشتباه کردم.امروز حسابم در تریدری که حتی 3 درصد سود روزانه رو داده بود من نبستم با اینکه هیدن خلاف روند هم جلوی چشمم بود و با ضرر بستم و حسابم خراب شد و باید برگردم به چندین گام عقب تر..
ممنون میشم دوستان راهنمایی کنن اینطور مواقع باید چیکار کرد؟





https://s18.picofile.com/file/843784...ement.htm.html

سلام روزتون بخیر
شما از لحاظ منطقی کاملا آگاه هستید که گرفتن هدف روز اول با گرفتن هدف روز n هیچ تفاوتی نداره.اما وقتی دارید به 100% نسبت به دیپوزیت اولیه نزدیک میشید با خودتون نمیگید که اینم یه روز مثل بقیه روزهاست و جوری بهتون فشار میاد که انگار قراره به جای 3 یا 5 درصد امروز 100 درصد افزایش بالانس داشته باشید.مشکل از اینجا شروع میشه که همیشه از نقطه اول به هدف و موقعیت فعلیتون نگاه میکنید.البته این لذت بخش و هیجان انگیز هست که بگید من حسابم را توی فلان مدت فلان درصد افزایش دادم ولی هدف ما از حضور در این بازار کسب درآمده نه هیجان یا ادعا کردن و قیافه گرفتن برای خودمون و بقیه(اینو میگم چون دقیقا مشکل خودم بوده و الانم تا حدی هست)
پس این دیدگاه را ایجاد کنید که هدف من برداشتن یک قدم مثبت نسبت به دیروزه و کاری به اینکه تا الان هیچقدر سود یا ضرر کردین نداشته باشین.اگر بخواین هر روز هیستوری و استیتمنتون را از ابتدا چک کنید مثل این میمونه که بگین من الان روی پله صدم نردبام قرار دارم،در این صورت برداشتن قدم صدویکم بسیار وحشتناکتر و البته لذت بخشتر و غرور آمیزتر نسبت به بقیه قدم هاست.

برای اینکه دچار این مشکل نشید اولا به هیچ عنوان تا مدتها به استیتمنت و هیستوریتون نگاه نکنید و فقط روی کار امروز تمرکز کنید.زمان هایی که میبینید دارید به یک عددی که بهش احساس دارید نزدیک میشید حساب قبلو ببندید و یه حساب جدید با همون عددی که بهش احساس داشتید باز کنید.این جوری تمام احساساتتون ریست میشن و به راحتی از عدد ذهنی عبور میکنید.من یادم نمیاد اولین معامله روی هیچ حسابی را خراب کرده باشم حتی اون زمانی که شانسی معامله میکردم.اگر نسبت به این چیزی که گفتم مقاومت دارید قطعا به دنبال هیجان و غرور هستید نه پول و قطعا باید تجدید نظر کنید.به جمله ای که گفتید میترسیدید حسابتون(من میگم آمارتون)خراب بشه با تعمل بیشتری نگاه کنید .سعی و تمرکزتون روی پول باشه نه حفظ آماری که تا الان به دست آوردید.
من هر وقت دچار این مشکل میشدم یاد این شعر نیما میوفتادم که میگه

نازك آراي تن ساق گلي
كه به جانش كشتم
و به جان دادمش آب
اي دريغا به برم مي شكند


میتونید قبل از معاملات هر روز به شکل ذهنی یه حساب به اندازه پولی که دیروز داشتید باز کنید.این جوری به جای پله صدویکم روی پله یکم قرار دارید و بالانس فعلی و هدف روزانتون کاملا عادی و بدیهی میشه و استرس نمیگیرید.

امیدوارم موفق باشید

[honarmand]

سلام روزتون بخیر
شما از لحاظ منطقی کاملا آگاه هستید که گرفتن هدف روز اول با گرفتن هدف روز n هیچ تفاوتی نداره.اما وقتی دارید به 100% نسبت به دیپوزیت اولیه نزدیک میشید با خودتون نمیگید که اینم یه روز مثل بقیه روزهاست و جوری بهتون فشار میاد که انگار قراره به جای 3 یا 5 درصد امروز 100 درصد افزایش بالانس داشته باشید.مشکل از اینجا شروع میشه که همیشه از نقطه اول به هدف و موقعیت فعلیتون نگاه میکنید.البته این لذت بخش و هیجان انگیز هست که بگید من حسابم را توی فلان مدت فلان درصد افزایش دادم ولی هدف ما از حضور در این بازار کسب درآمده نه هیجان یا ادعا کردن و قیافه گرفتن برای خودمون و بقیه(اینو میگم چون دقیقا مشکل خودم بوده و الانم تا حدی هست)
پس این دیدگاه را ایجاد کنید که هدف من برداشتن یک قدم مثبت نسبت به دیروزه و کاری به اینکه تا الان هیچقدر سود یا ضرر کردین نداشته باشین.اگر بخواین هر روز هیستوری و استیتمنتون را از ابتدا چک کنید مثل این میمونه که بگین من الان روی پله صدم نردبام قرار دارم،در این صورت برداشتن قدم صدویکم بسیار وحشتناکتر و البته لذت بخشتر و غرور آمیزتر نسبت به بقیه قدم هاست.

برای اینکه دچار این مشکل نشید اولا به هیچ عنوان تا مدتها به استیتمنت و هیستوریتون نگاه نکنید و فقط روی کار امروز تمرکز کنید.زمان هایی که میبینید دارید به یک عددی که بهش احساس دارید نزدیک میشید حساب قبلو ببندید و یه حساب جدید با همون عددی که بهش احساس داشتید باز کنید.این جوری تمام احساساتتون ریست میشن و به راحتی از عدد ذهنی عبور میکنید.من یادم نمیاد اولین معامله روی هیچ حسابی را خراب کرده باشم حتی اون زمانی که شانسی معامله میکردم.اگر نسبت به این چیزی که گفتم مقاومت دارید قطعا به دنبال هیجان و غرور هستید نه پول و قطعا باید تجدید نظر کنید.به جمله ای که گفتید میترسیدید حسابتون(من میگم آمارتون)خراب بشه با تعمل بیشتری نگاه کنید .سعی و تمرکزتون روی پول باشه نه حفظ آماری که تا الان به دست آوردید.
من هر وقت دچار این مشکل میشدم یاد این شعر نیما میوفتادم که میگه

نازك آراي تن ساق گلي
كه به جانش كشتم
و به جان دادمش آب
اي دريغا به برم مي شكند


میتونید قبل از معاملات هر روز به شکل ذهنی یه حساب به اندازه پولی که دیروز داشتید باز کنید.این جوری به جای پله صدویکم روی پله یکم قرار دارید و بالانس فعلی و هدف روزانتون کاملا عادی و بدیهی میشه و استرس نمیگیرید.

امیدوارم موفق باشید

لطف کردید جناب امیری..حتما از هفته جدید از پیشنهادتون استفاده میکنم.

[KingMilad]

سلام دوستان عزیزم و نیز استاد گرامی
امیدوارم حالتون عالی باشه
داشتم تاپیک رو از صفحات ابتدایی میخوندم و میومدم جلو
دیدم تو صفحه های نخست راجبه موفقیت و سخنان انگیزشی صحبت هایی شده
برای همین دلم نیومد این ویدیو موفقیت خانم انوشه انصاری که بسیار زیباست رو به اشتراک نزارم
از همه دوستان عزیزم دعوت میکنم به دیدن این فایل زیبا
برای دیدن ویدیو کلیک کنید

[abolfazl.fx]

درود بیکران. نزدیک ب یکسال هست در اکادمی حضور دارم. تمام وقت و نیرو رو برای درک سیستم های ارایه شده قرار دادم.بعد از جمع بندی تونستم ب یک سیستم تحلیلی 100 درصدی برسم.شاید سخن ب گزاف باشه اما نوع ترید های من در تاپیک فراکتالی گویای ادعام هست .اما .اما موفق نشدم. که بصورت مستمر سوداوری داشته باشم.دلیل عدم موفقیت در وبینار اول پرایس اکشن گفته شده که از اون ب راحتی گذر کردم.

و مدام در حال تغییر استراتژی تحلیلی بودم.بعضی از نکات رو برای یاداوری مینویسم.ب این نکته رسیدم که اگر از نظر عادت های گذشته به یک انقلاب و تغییر برسم فاصله من تا تمام ارزوهای در ذهن و بنظر دیگران دست نیافتنی فقط 200 گام ترید با روزانه 3 درصد سود هست.


95درصد کارها بر اساس عادت های قبلی انجام میشوند.

عامل اصلی شکست های ما نه در بازار بلکه در تمام زندگی همین هست.رفتار بر اساس عادات

وجود فیلتر ذهنی باعث میشود بقیه موارد موجود رو نبینیم

در ما عادت ها ارادی یا غیر ارادی بوجود امده

ما بر اساس عادات ترید میکنیم

اگر عادات گذشته باعث شدند شما سود مستمر از بازار بگیریند عادات رو حفظ کنید اگر نتونستند ب شما کمک کنند بزرگترین کار شما یاد گرفتن تکنیک نیست. تغییر عادات قبلی و بوجود اوردن عادت جدید هست

این بزرگترین عامل موفقیت نه در ترید بلکه در زندگی هست.


با اینکه روانشناسی 55 درصد از سیستم رو تشکیل میده اما کلا 40 صفحه تاپیک داره.این هم یک نکته تامل برانگیز

با ارزوی موفقیت همه خانواده اکادمی ویو

سلام حسین اقای عزیز و گل _خداقوت_ وقتت بخیر.
اره دقیقا باور کنید بزرگترین عامل عدم موفقیت و عدم گرفتن سود مستمر همین عامله.(نداشتن پلن گام روزانه مشخص ).
ترید های شما بسیار بسیار عالی هستن ولی یه موضوعی ک هر دفعه پست های شما رو میبینم خواستم بهتون بگم این بود ک منم اوایل ک تو دمو بودم تا مدت ها خیلی بصورت هییجانی از صبح تا شب پا سیستم بودم و ترید میکردم و مثلا خوشحال بودم ک تونستم امروز 1800 درصد از مارکت افزایش بالانس بدم(توی پست های گذشتم هست).و فکر میکردم باید خیلی ترید کنم و کل مارکت رو بگیرم.اما کم کم ک گذشت ب این نتیجه رسیدم ک واقعا نیاز نیست . با ی ترید مطمئن گام روزانم رو بردارم و برم دنبال کارای دیگم. و از اون ب بعد دیگ فقط بیننده باشم.
وقتی اومدم ریل اون کارهای هیجانی خیلی رو تریدهام تاثیر گذار بود_ یه جورایی باعث شد الکی انتظاراتم از خودم بالا بره و اتفاقات دیگ ک کلی طول کشید ک شناسایی کنم داره چه اتفاقی میفته و در نهایت ب همین موضوع رسیدم(ترید در دمو بصورت افسار گسیخته و خارج ازهدف روزانه).
به نظر من مهمترین عامل موفقیت یه معامله گر در نظم و داشتم برنامه مشخص و پیروی از اونه. اگ شما برنامه روزانت گرفتن 100 درصده اوکی ! گرفتی پاشو نگو بزار بکنمش110 حالا. اگ پا فراتر گذاشتی بعدهاش قطعا مارکت قشنگ تلافی میکنه برات . برا من ک اتفاق افتاده اینا.
این افسارگسیختگی باعث میشه فرد به هیچ سیستم و اصول مشخصی نرسه . و فقط ب جایی میرسه ک کلی چیزی بلده آخرش هم نمیتونه مستمر اکانت رو رشد بده.
واقعا برای رشد اکانت دوتا تکنیک ساده با پرایس بسه ولی اون چیزی ک باعث رشد میشه نظم و دیسیپلین مشخص هست.

[Erfan1354]

سلام میلاد جان. امیدوارم همیشه تندرست و قوی باشی
از محبتت خیلی خیلی سپاسگزارم...