صفحه 16 از 56 نخستنخست ... 6141516171826 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 151 به 160 از 552

موضوع: مطالعه.نظرات و خلاصه برداری کتاب

  1. #151

    Mr. & Mrs. hatami آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    طهران
    نوشته ها
    1,098
    تشکر
    6,965
    14,827 بار در 1,160 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 34 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    عرض ادب و احترام
    فصل نهم
    چگونه از فعال سازی تصادفی مکانیسم شکست خودکار تان جلوگیری کنید.
    شخصی که به خود شک دارد مانند شخصی است که در رده دشمنانش نام نویسی می کند و بر ضد خود سلاح برمیدارد.
    انسان ها نقطه جوشی دارند . در دوران من ، بسیاری از تجارت ها و کارخانجات با بویلرهای بخار گرم می شدند، که عملاً یک گام تا بمب بودن فاصله داشتند . این بویلرها هنگام تنظیم ، گرمای لازم را به طور اقتصادی تامین می کردند . ولی پتانسیل مخربی نیز داشتند . این بویلرها فشارسنج هایی داشتند که نشان می دادند فشار چه وقت به نقطه خطرناک میرسد. با شناخت خطر بالقوه ، امکان اتخاذ اقدام تصحیحی و تضمین ایمنی وجود داشت . امروزه نیز به طور مشابه ، نیروگاه های هسته ای داریم که با دقت توسط کامپیوتر ها و انسان ها نظارت و تنظیم می شوند تا مانع سوانح نقطه جوش از نوعی که در چرنوبیل رخ داد شوند سرور مکانیسمی که دارید خیلی بیشتر از آنچه که تجربه گذشته شما برایتان قابل باور می سازد قدرتمند است . تا بیشتر در مورد آن بیاموزید و با آن تجربه کنید ، از قابلیت های آن بیشتر حیرت می کنید. با این حال این قدرت که به عنوان مکانیسم موفقیت خودکار شما به طور سازنده و مفید به کار گرفته می شود یک پتانسیل ویرانگر نیز دارد. که به شکل مکانیسم خودکار شکست ظاهر می شود . ما باید این قدرت را در خود تنظیم کنیم و همیشه نسبت به شاخص قرمز و آن و در لغزش سنجش به سوی منطقه شکست هوشیار و دقیق باشیم. احساسات منفی هشدارها هستند ،یاس، خشم و اضطراب فراگیر، افسردگی پایدار ، و تنفر تنبلی و نیاز بی دلیل به چیزی، نابردباری و بی توجهی و البته طرد خود همگی علائمی هستند از اینکه سنجه ای سرور مکانیسم در منطقه قرمز است .ما باید بتوانیم این نشانه ها را در خود بشناسیم به گونه ای که بتوانیم در رابطه با آنها کاری کنیم . هیچکس در مقابل این احساسات و نگرش های منفی مصون نیست .حتی موفق ترین شخصیت ها نیز این ها را گاهی اوقات تجربه می کنند .مسئله مهم این است که بفهمیم بابت چه هستند و برای اصلاح مسیر اقدام اصلاحی صورت گیرد . باز هم در یافتم که بیماران می توانند این سیگنال های منفی یا آن چه مکانیسم شکست می خوانم را به خاطر بسپارند . به خاطر داشته باشید یکی از قوی ترین محرک های طبیعت انسان واکنش درست است . ما می توانیم این نشانه های شکست را نه با نیروی اراده ،بلکه با فهم علاج کنیم. با دیدن این که این صفات عمل نمی کنند و اینکه نامناسب هستند . واقعیت می تواند ما را از دست آنها خلاص کند و هنگامی که بتوانیم واقعیت را ببینیم و همان نیروهای غریزه ای که باعث شده اند در ابتدا آنها را انتخاب کنیم .از سوی ما در جهت نابودی آنها عمل خواهند کرد.انچه باید یاد بگیریم که همه آرزو ها نمی توانند بلافاصله تامین شوند . یاس مزمن معمولاً به معنای این است که اهدافی که برای خود داده ایم واقع گرایانه نیستند یا تصویری که از خود داریم نادرست است یا هر دو . پرخاشگری زیادی و هدایت نشده چون شب بعد از روز، به دنبال یاس حاصل می شوند. یکی از مخوف ترین بیماری های امروز آلزایمر است. که در آن شخص ممکن است سلامت جسمی اش را حفظ کرده باشد ولی حافظ و هویتش را به صورت ناتوانی فزاینده ای از دست دهد . پیش می آیند که این بیماران بدون هشدار نسبت به مدد کاران یا عزیزانشان خشن می شوند .من متقاعد شدم که این پرخاشجوی محصول مستقیم یاس تصور ناپذیری که این افراد باید در محو هویت شان از حافظه شان حفظ کرده باشند . هنگامی که افراد غیر آلزایمری نسبت به دیگران خشن یا شرور می شوند اغلب نتیجه مستقیم این است که خود واقعی شان مغلوب شده است ،و به شکل یک تصویر از خود ناسالم زندانی شده است . یاس کنترل نشده پرخاشگری پدید می آورد . پرخاشگری و جوشش احساسی برای رسیدن به یک هدف خیلی ضروری هستند، ما باید به صورتی تهاجمی و دفاعی یا آزمایشی به دنبال آنچه خواهیم برویم، ما باید با مسائل به صورت تهاجمی مواجه شویم . حمله کور نکنید شلیک تان را متمرکز کنید، مکانیسم خودکار شکست پرخاشگری را به سوی یک تامین هدف ارزشمند نشانه نمی رود . دانش به شما قدرت می دهد فقط سهم مکانیزم شامل شده به شخص کمک می کند سیکل یاس پرخاشگری را مدیریت کند . یک مسئله را با ایجاد مسئله دیگر حل نمی کنیم ،اگر حس می کنید که می خواهید به کسی پرخاشگری نکنید مکث کنید و از خود بپرسید : آیا این صرفاً یه حس خود من است ؟چه چیزی مرا مایوس کرده است؟ هنگامی که می بینید که پاسخ شما نادرست است، راه زیادی را جهت کنترل آن طی کرده اید سوپاپ های اطمینان برای بخار احساسی هنگامی که در رسیدن به هدفی مهم ناتوان می شوید به نوعی شبیه به لوکوموتیو بخاری هستند که دارای فشار بخار کامل است ولی جایی ندارد که برود. شما برای مازاد احساسی تان به یک سوپاپ اطمینان نیاز دارید برای تخلیه پرخاشگری همه نوع تمرین جسمی عالی است، پیاده روی تند طولانی، تمرین با وزنه ،و حرکت شنا خوب هستند. خصوصاً آن بازی هایی که در آن ها به چیزی ضربه خوب می زنند. مثل گلف ،تنیس بولینگ، و بوکس. بهترین کانال استفاده از پرخاشگری این است که از تمام آن به صورتی استفاده شود که باید بشود، در کار کرد به سوی یک هدف ،کار هنوز هم یکی از بهترین درمان ها و یکی از بهترین مسکن ها برای روانی های درگیر است . حس ناامنی بر یک فکر یا باور به بی کیفیتی درونی مبتنی است که بخش زیادی از ناامنی به دلیل این واقعیت نیست که منابع درونی ما واقعاً ناکافی اند، بلکه به دلیل این واقعیت است که از یک معیار اندازه گیری غلط استفاده می کنیم . ما قابلیت های واقعی خود را به یک خود ایده آل کامل یا مطلق تخیلی مقایسه میکنیم ،این که با توجه به مطلق ها به خود فکر کنید احساس ناامنی ایجاد میکند . فرد نا مطمئن فکر میکنند که باید خوب باشد همین، رو باید موفق باشد همین، باید شاد شایسته و متعادل باشد همین ،اینها همه اهداف ارزشمندی هستند ولی باید حداقل از نظر طبیعت مطلق جان به عنوان اهدافی در نظر گرفته شوند که باید به دست آید. به عنوان چیزی که باید به آن رسیدن ،نه به عنوان باید ها . قدرت جادویی باز تنظیم : رویکرد های زیادی برای خلاصی از ناامنی وجود دارند .به گونه ای که بتوانید خود را به هر موقعیتی که پیش می آید ارتقا دهید ،یکی از آنها این است که در مورد وضعیت سایر افراد شامل و در مورد خودتان منطقی فکر کنید، دیگری تقویت و خاطرجمعی مجدد تصویر از خود است که شامل ایفای نقش شایسته لازمه فعلی در تئاتر ذهنتان و ارسال مکانیسم موفقیت خود کارتان به ماموریت های تحقیقی جدید برای ارائه ایده ها و پاسخ ها لازم می شود . دیگری باز تنظیم فوری دیدگاهتان روی اهداف جدید مناسب است. دلیل اینکه چرا باز تنظیم انقدر مهم است در اینجا آمده است. اگر متقاعد شده اید که به طور مطلق خوب هستید، نه فقط انگیزه عملکرد بهتر را از دست می دهید، بلکه احساس ناامنی می کنید .چون از تظاهر دفاع کنید قهرمان ها دارند از چیزی دفاع میکنند و تلاش میکنند چیزی را ثابت میکنند. ضعیف تر ها برای انجام کاری تلاش می کنند و اغلب نتیجه غیرمنتظره حاصل میکنند، نگرش ذهنی که ناامنی ایجاد می کند یک راه است ،این راه راه جایگزینی تظاهر به جای واقعیت است . این راه اثبات برتری به خود و دیگران است ولی این روش شکست آور است اگر اکنون کامل و برتر باشید هیچ نیازی به مبارزه و تلاش وجود ندارد. در واقع اگر درگیر تلاش واقعاً سخت شوید ممکن است گواه این تلقی شود که برتر نیستید ،پس تلاش نمی کنید، بازی را خواهید باخت .اراده بردن را خواهید باخت .اگر دیدید که چنان رفتار می کنید که انگار مکانیسم خودکار شکست تان شما را در یک باتلاق ناامنی ها فرو برده است، و شما را آلوده به لجن و تعفن ش بیرون کشیده است ،باید بدانید که چیزی مشکل دارد و آن رفتار خود من است .(( بزرگترین اشتباهی که یک انسان میتواند مرتکب شود این است که از ارتکاب اشتباه بترسد )). عدم قطعیت یک راه پرهیز از اشتباه و مسئولیت است و عدم قطعیت بر این مقدمه اشتباه مبتنی است که اگر هیچ تصمیمی گرفته نشود، هیچ اشکال پیش نمی آید . اشکال داشتن برای شخصی که سعی میکند خود را کامل تصور کند وحشت ساز است، او هرگز اشکالی ندارد و همیشه در همه چیز کامل است .اگر اشتباه کرده باشد، تصویر از یک خود کامل تمام قدرتمند مخدوش میشود . بنابراین تصمیم گیری به یک مسئله مرگ و زندگی تبدیل می شود .یک راه اعتبار است از پرهیز از حداکثر تصمیمات ممکن و تمدید آنها تا جایی که امکان پذیر است، یک راه دیگر این است که یک سپر بلای دم دست در مقابل سرزنش داشته باشید. به سادگی میتوان دید که چرا هر دو شکست میخورند، یکی دائماً در آب داغ ناشی از اقدام غریزی و نسنجیده است، و دیگری گیر افتاده چون اصلا اقدامی نمی کند. به عبارت دیگر مسیر عدم قطعیت درست بودن عمل نمی کند ،هیچکس همیشه حق به جانب نیست درک کنید که لازم نیست یک فرد همیشه ۱۰۰ درصد حق به جانب باشد. ماهیت مسائل به این صورت است که با اقدام اشتباه و اصلاح مسیر پیشرفت می کنیم، مهم تر اینکه همه تلاش هایی را در نظر بگیرید که در آنها حتی موفق ترین شرکت کنندگان نیز بیش از حق به جانب بودن شان در اشتباه هستند، راز موفقیت را به این شکل بیان میکند: من رو به جلو سریعتر شکست میخورم.(( فقط انسان های کوچک هرگز اشتباه نمیکنند)). یک کمک دیگر در غلبه بر عدم قطعیت این است که نقش عزت نفس و حفظ آن در تزلزل را درک کنیم، بسیاری از افراد مرددند، چون می ترسند که اگر اشتباه کرده باشند عزت نفسشان را از دست بدهند. با متقاعد کردن خود نسبت به این واقعیت از عزت نفس به نفع خود استفاده کنید نه بر ضرر خود، مردان بزرگ و شخصیت های بزرگ اشتباه می کنند، و آنها را تایید می نمایند. این انسان حقیر هستند، که می ترسد اشتباهش را تایید کنند، به خود اطمینان مجدد بدهید که شما اشتباهاتتان نیستید، به گونه ای که بتوانید آزادانه آنها را بشناسید. هر باز خورده مفید مقابل حصول از آنها را بگیرید مسیر را تصحیح کنید و حرکت به پیش را ادامه دهید .هنگامی که مکانیزم خودکار شکست به دنبال یک سپر بلا یا عذری برای شکست است، اغلب جامعه، سیستم زندگی، شانس، رئیس ،همسر، و حتی مشتری ها را مطرح میکنند. افراد گرفتار مکانیسم خودکار شکست شان از موفقیت و شادی دیگران نفرت دارند، زیرا اثبات این است که زندگی در تغییر آنها کوتاهی میکند، و با آنها ناعادلانه رفتار میشود. نفرت تلاشی است برای خوشایند کردن شکست خود با توضیح آن با توجه به رفتار ناعادلانه بی عدالتی ولی به عنوان یک برده شکست خورده ،نفرت علاجی است که از بیماری بدتر است ،نفرت سهم مهلکی برای روان است شادی را ناممکن میکند، و انرژی عظیمی را که می تواند به موفقیت اختصاص یابد تحلیل می برد.همچنین نفرت یک راه یا تلاش است برای محو یا ریشه کنی یک اشتباه با بی عدالتی واقعی یا تخیلی که قبلا رخ داده است. دلیل واقعی نفرت : به خاطر داشته باشید که نفرات شما به دلیل سایر افراد رویدادها یا مسائل نیست، نفرت از پاسخ احساسی خود شما واکنش خود شما ناشی میشود. فقط شما برابر این مسئله احاطه دارید و می توانید آن را کنترل کنید اگر خود را موکدا متقاعد کنید که نفرت و ترحم به خود راه های خوشبختی و موفقیت نیستند، بلکه راههای شکست و بدبختی هستند. پس نفرت با هدف گرایی خلاق ناسازگار است در هدف گرایی خلاق شما خلاق هستید ،نه گیرنده منفعل شما اهداف تان را تعیین می کنید هیچ کس چیزی به شما بدهکار نیست ،به دنبال اهداف خود می روید و مسئول موفقیت و خوشبختی خود می شوید، نفرت در این تصویر تناسب ندارد و از این رو یک مکانیسم شکست است.
    فقط تلاش برای اهدافی که برای شما مهم اند_نه به عنوان نماد های موقعیت،بلکه به این علت که با خواسته های درونی عمیق خود شما سازگارند_صحیح است.
    با تشکر
    ویرایش توسط Mr. & Mrs. hatami : 10-11-2021 در ساعت 10:57
    اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
    موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)

    در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)

    و خداوند امینو را آفرید...


  2. 6 کاربر برای این پست سودمند از Mr. & Mrs. hatami عزیز تشکر کرده اند:


  3. #152


    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    351
    تشکر
    421
    1,889 بار در 362 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 4 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام آقا سروش در اوایل راه برای لحظاتی حس حضور و تجربه خواهید کرد و داءمی نخواهد بود
    با زور زدن و ریاضت هم نمی تونید مجدد به این حس برسید (عین حلوای شیرینی که به خورد شخص میدن و از نابی و شیرینیش مدهوش میشع ) تمنای این حس در انسان ایجاد میشع این تازه اول راهه
    اگع بخوام تقلب برسونم باید تسلیم محض و بی چون چرا باشید در این راه تا بتونید ادامه بدید




    نقل قول نوشته اصلی توسط Soroosham نمایش پست ها
    ممنونم ابی جان
    لطف میکنی بزاری
    دقیقا حس و نمیشه به کلمات گفت. صحبتم روی این هست که دایمی بوده این حالت براتون؟ یعنی میتونید بگید ۱۰۰درصد مواقع تو این آگاهی هستین؟
    ویرایش توسط !!!AT : 10-11-2021 در ساعت 13:39

  4. 6 کاربر برای این پست سودمند از !!!AT عزیز تشکر کرده اند:


  5. #153

    Mr.jason آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    محل سکونت
    TeHran
    نوشته ها
    2,302
    تشکر
    6,487
    34,823 بار در 2,439 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 287 پست
    برچسب زده شده
    در 5 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Soroosham نمایش پست ها
    ممنونم ابی جان
    لطف میکنی بزاری
    دقیقا حس و نمیشه به کلمات گفت. صحبتم روی این هست که دایمی بوده این حالت براتون؟ یعنی میتونید بگید ۱۰۰درصد مواقع تو این آگاهی هستین؟
    درود سروش عزیز ببخشید دیر جواب دادم
    چون اصلا پیامتونو ندیدم
    الان که دوست عزیزمون پیام تونو ریپلای زدن متوجهش شدم
    برای دائمی شدن باید سالها تمرین کنید
    حقیقتش من میترسم از اون حالت نمیدونم چرا ولی میترسم انگار ی عامل روانی بازدارنده ی من میشه






    نام کتاب :هیپنوتیزم و چار
    نویسنده:شعبان طاووسی(کابوک)
    این حرکت سجده ای در داخل کتاب دنیای دوم هیپنوتیزم سری اعلام شده و قصد اموزش دادنشو نداشتن (میتونید در کتاب دنیای دوم هیپنوتیزم مزایای این حالت ذهنی رو مطالعه کنید)
    ولی همین نویسنده در کتاب هیپنوتیزم و چار این راز(سر اکبر) رو توضیح دادن
    این سر اکبر یک قسم دومی هم داره که من نفرستادم میتونید در کتاب هیپنوتیزم و چار پیداش کنید (مربوط به اموزش خود هیپنوتیزم هستش که استاد گفتن بنده مطلبی راجبش قرار ندم)
    پ ن: مسئولیت استفاده از این روش با خودتون هستش اگر بیماری روانی داشته باشید ممکنه اذیت بشید من صرفا بهتون معرفی میکنم
    شاد و سربلند باشید
    I Will Never Forgot These Words
    With Great Power
    Comes Great Responsibilities
    This Is My Gift
    My Curse
    ?Who am I
    ........ I am

  6. 9 کاربر برای این پست سودمند از Mr.jason عزیز تشکر کرده اند:


  7. #154

    Soroosham آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    2,325
    تشکر
    11,587
    26,685 بار در 2,362 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1279 پست
    برچسب زده شده
    در 7 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط ebi.for.fx نمایش پست ها
    درود سروش عزیز ببخشید دیر جواب دادم
    چون اصلا پیامتونو ندیدم
    الان که دوست عزیزمون پیام تونو ریپلای زدن متوجهش شدم
    برای دائمی شدن باید سالها تمرین کنید
    حقیقتش من میترسم از اون حالت نمیدونم چرا ولی میترسم انگار ی عامل روانی بازدارنده ی من میشه






    نام کتاب :هیپنوتیزم و چار
    نویسنده:شعبان طاووسی(کابوک)
    این حرکت سجده ای در داخل کتاب دنیای دوم هیپنوتیزم سری اعلام شده و قصد اموزش دادنشو نداشتن (میتونید در کتاب دنیای دوم هیپنوتیزم مزایای این حالت ذهنی رو مطالعه کنید)
    ولی همین نویسنده در کتاب هیپنوتیزم و چار این راز(سر اکبر) رو توضیح دادن
    این سر اکبر یک قسم دومی هم داره که من نفرستادم میتونید در کتاب هیپنوتیزم و چار پیداش کنید (مربوط به اموزش خود هیپنوتیزم هستش که استاد گفتن بنده مطلبی راجبش قرار ندم)
    پ ن: مسئولیت استفاده از این روش با خودتون هستش اگر بیماری روانی داشته باشید ممکنه اذیت بشید من صرفا بهتون معرفی میکنم
    شاد و سربلند باشید
    lسلام ابی جان
    امیدوارم حالتون عالی باشه
    خودمم یادم نبود
    ممنونم ازت. دقیقا باور بازدارندت هست. دوست داشتی بشین بنویس چه چیزی در اینباره بد هست؟
    ذات همه چیز خوبه. وقتی نوشتین ببینین شرایط هست یا خود همون عمل. بعد آروم آروم تو ذهنتون باز میشه.
    تکنیک جالبیه که فرستادین.
    شاد و پر از انرژی های مثبت باشین
    I have my Own Dream, I have my Own Goal, I'm LIVING it

  8. 7 کاربر برای این پست سودمند از Soroosham عزیز تشکر کرده اند:


  9. #155

    Soroosham آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    2,325
    تشکر
    11,587
    26,685 بار در 2,362 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1279 پست
    برچسب زده شده
    در 7 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط !!!AT نمایش پست ها
    سلام آقا سروش در اوایل راه برای لحظاتی حس حضور و تجربه خواهید کرد و داءمی نخواهد بود
    با زور زدن و ریاضت هم نمی تونید مجدد به این حس برسید (عین حلوای شیرینی که به خورد شخص میدن و از نابی و شیرینیش مدهوش میشع ) تمنای این حس در انسان ایجاد میشع این تازه اول راهه
    اگع بخوام تقلب برسونم باید تسلیم محض و بی چون چرا باشید در این راه تا بتونید ادامه بدید
    سلام سرکار خانم
    امیدوارم حالتون عالی باشه
    تقریبا ۱ سال هست الان که مدیتیشن میکنم و تقریبا ۶ماهش و ذن میکنم.
    کاملا حرفتون صحیح هست. برای من لحظات بدون فکر بودن نهایتش ۱دقیقه میشه فعلا! البته با ۱ثانیه شروع شد و الان پیشرفت کردم.
    ولی میخوام بدونم کسی تماما بدون فکر بودن و تجربه کرده؟ابدیتی از کنترل محض.
    وقتی ذن میکنی باید مشاهده گر بدون فکر باشی و به صدای سکوت یا اعداد فقط توجه کنی. ریاضت هم دقیقا این حالت و نداره. ریاضت باعث آزار به جسم فیزیکی ماست. جسمی که حامل هستی ماست و با آزارش نتیجه ای نمیگیریم و بدتر هم میشه. مثل ماشین. وقتی ماشینت و داغون کنی به مقصد ممکن هست نرسونت. بودا هم حتی مدتی برای پیدا کردن آگاهی به خودش ریاضت داد و نتیجه ای نگرفت.(گشنگی دادن) بعدا با بودن و دیدن به آگاهی رسید. الانم نگاه کنین اکثر مجسمه های بودا خندون و در حال غذاخوردن و تپل هستن (نماد هست)
    تسلیم صحیح هست و اول راه میشه. ادامش بودن هست. لحظه حال هست.
    کتاب نیروی حال مکمل یا حتی پایه همه مباحث تقریبا هست.

    بازم ممنونم از شما برای پاسختون. باعث شد خودمم حس خوبی بگیرم.
    شاد و پر از انرژی های مثبت باشید
    I have my Own Dream, I have my Own Goal, I'm LIVING it

  10. 7 کاربر برای این پست سودمند از Soroosham عزیز تشکر کرده اند:


  11. #156


    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    351
    تشکر
    421
    1,889 بار در 362 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 4 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلامت و برقرار باشید
    ب تجربه میگم شما میتونید ب سطحی برسید که کنترل ذهنتون دست خودتون باشه بزارید با یک مثال براتون توضیح بدم .ادارات و ارگانها رو دیدید ؟ یه دربون دارن یا نگهبان که ورودی و چک میکنن و اجازه نمیدن هر کسی وارد شع . قبل از ورود افراد و وارسی و رصد میکنن تا مطمین شن که مجوز های لازم برای ورود و دارن یا نه .

    یکی از قابلیتهاای فردی ک مدیتیشن میکنه اینه که افکار کنترل میشن و انگاری نگهبان دارن و اجازه ورود هر فکری و ندارن ( این حالت هم اوایل لحظاتی اتفاق میفته اما به مرور اتوماتیک میشع )

    یه مورد دیگه هم ب اینصورته ک فرد ب تسلطی میرسه که دستور صادر میکنه برای خاموشی و سکوت ذهن ( توو این حالت ورود هر گونه اطلاعات منفی فیلتر میشع و فقط ادراکات و اطلاعاتی که ب شناخت فرد در جهت تعالی کمک میکنه اجازه ورود دارن ) یا اینکه فرد دستور خاموشی و صادر میکنه و دستوری در جهت تفکری که می خواد هم میده و توو زمینه ای که میخواد کار کنه اطلاعات دریافت میکنه

    اگر ب این درک برسید ک شما ارباب وجود خودتون هستید و جسم و روان و ذهن ( خود آگاه . نیمه خودآگاه و نا خودآگاه ) شما در خدمت شما هستن با آگاهی شناخت و فهم و درک تمامی ابعاد خودتون و رهبری میکنید

    کتاب نیروی حال و هنوز نخوندم . توو برنامه هام هست بخونم


    جالب ترین اتفاقی که توو این مسیر میفته اینه که شما حتی اگر هیچ کتابی هم نخونده باشید طوری ب خودتون واقفید وقوانین هستی و میفهمید که بعد از خوندن هر کتابی عموما بیشترین مطالب های گفته شده توو کتاب و کتابها رو بلدید و خوندن کتابها هم تصدیق بر شناخت و فهم شماست و هم تکرار مکررات تجربیات و آگاهی و فهمی که دارید

    آرزوی سعادتمندی و توفیق برای شما و همه ی مشتاقان



    نقل قول نوشته اصلی توسط Soroosham نمایش پست ها
    سلام سرکار خانم
    امیدوارم حالتون عالی باشه
    تقریبا ۱ سال هست الان که مدیتیشن میکنم و تقریبا ۶ماهش و ذن میکنم.
    کاملا حرفتون صحیح هست. برای من لحظات بدون فکر بودن نهایتش ۱دقیقه میشه فعلا! البته با ۱ثانیه شروع شد و الان پیشرفت کردم.
    ولی میخوام بدونم کسی تماما بدون فکر بودن و تجربه کرده؟ابدیتی از کنترل محض.
    وقتی ذن میکنی باید مشاهده گر بدون فکر باشی و به صدای سکوت یا اعداد فقط توجه کنی. ریاضت هم دقیقا این حالت و نداره. ریاضت باعث آزار به جسم فیزیکی ماست. جسمی که حامل هستی ماست و با آزارش نتیجه ای نمیگیریم و بدتر هم میشه. مثل ماشین. وقتی ماشینت و داغون کنی به مقصد ممکن هست نرسونت. بودا هم حتی مدتی برای پیدا کردن آگاهی به خودش ریاضت داد و نتیجه ای نگرفت.(گشنگی دادن) بعدا با بودن و دیدن به آگاهی رسید. الانم نگاه کنین اکثر مجسمه های بودا خندون و در حال غذاخوردن و تپل هستن (نماد هست)
    تسلیم صحیح هست و اول راه میشه. ادامش بودن هست. لحظه حال هست.
    کتاب نیروی حال مکمل یا حتی پایه همه مباحث تقریبا هست.

    بازم ممنونم از شما برای پاسختون. باعث شد خودمم حس خوبی بگیرم.
    شاد و پر از انرژی های مثبت باشید
    ویرایش توسط !!!AT : 10-11-2021 در ساعت 13:41

  12. 4 کاربر برای این پست سودمند از !!!AT عزیز تشکر کرده اند:


  13. #157


    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    351
    تشکر
    421
    1,889 بار در 362 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 4 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام آقا ابی من توو تاپیک کتاب ( تاپیک بغلی ) عنوان کردم که حتما حنما پیشروی با یک استاد باید باشع . چون وقتی ب امری اشتیاق نشون میدید نیروی مخالفش هم بی کار نمیشنه و مانع پیشروی میشه و ایجاد ترس و شبهع و مقاومت میکنه و تو این مسیر مقاومتها و ترسهای زیادی برای سالک پیش میاد و اطلاعات بیشماری هم می تونه براش بیاد بدلیل خامی و عدم شناخت باید یه مربی باشع تا کمکش کنه و تمیز قایل شع بین اطلاعات مثبت و یا اطلاعات منفی و عوامل قدرت

    البته که با مربی هم تا یه جایی میشع پیش رفت و در نهایت شخص سولو میشع از یه جایی ب بعد



    مسیله ای که هست اینه سادگی کانکت شدن عموما ادمها رو ب این اشتباه میندازه که فکر میکنن چیزی نداره که . بریم چشممون و ببندیم و فلان کار و بکنیم و چند روز بعد ب سکوت ذهنی برسیم و بشیم عارف

    دقیقا همان تفکری ک باهاش وارد مارکت شدن و میشن .

    چون ورود ساده است فقط یک پلتفرم می خوان و شناسایی دکمه بای و سل پس این طرز تفکر پیش میاد که خو بریم که پولدار شیم
    غافل از اینکه این مسیر هم نیاز ب پوست انداختن و متحمل رنج شدن و سختی های خودش و داره . بارها بارها استخون ادم میشکنه . بارها و بارها برای اینکه از یک مرتبه رد شیم و ب مرتبه دیگه بریم باید همه چیز و قربانی کنیم و لخت و عور شیم چرا که گاها مسیر ب اندازه تار مویی باریک میشع و باید همه متعلقات و بزارید زمین تا بتونید رد شید (حتی اسمتونو ). بارها میمیرید و از نو متولد میشید
    صرف نشون دادن حلاوت و شیرینی این مسیر که اون هم بسیار زیباست حق مطلب ادا نمیشع بلکه باید هم زیباییش و هم سختی مسیرو با هم گفت


    نقل قول نوشته اصلی توسط ebi.for.fx نمایش پست ها
    درود سروش عزیز ببخشید دیر جواب دادم
    چون اصلا پیامتونو ندیدم
    الان که دوست عزیزمون پیام تونو ریپلای زدن متوجهش شدم
    برای دائمی شدن باید سالها تمرین کنید
    حقیقتش من میترسم از اون حالت نمیدونم چرا ولی میترسم انگار ی عامل روانی بازدارنده ی من میشه






    نام کتاب :هیپنوتیزم و چار
    نویسنده:شعبان طاووسی(کابوک)
    این حرکت سجده ای در داخل کتاب دنیای دوم هیپنوتیزم سری اعلام شده و قصد اموزش دادنشو نداشتن (میتونید در کتاب دنیای دوم هیپنوتیزم مزایای این حالت ذهنی رو مطالعه کنید)
    ولی همین نویسنده در کتاب هیپنوتیزم و چار این راز(سر اکبر) رو توضیح دادن
    این سر اکبر یک قسم دومی هم داره که من نفرستادم میتونید در کتاب هیپنوتیزم و چار پیداش کنید (مربوط به اموزش خود هیپنوتیزم هستش که استاد گفتن بنده مطلبی راجبش قرار ندم)
    پ ن: مسئولیت استفاده از این روش با خودتون هستش اگر بیماری روانی داشته باشید ممکنه اذیت بشید من صرفا بهتون معرفی میکنم
    شاد و سربلند باشید
    ویرایش توسط !!!AT : 10-11-2021 در ساعت 14:04

  14. 5 کاربر برای این پست سودمند از !!!AT عزیز تشکر کرده اند:


  15. #158

    sara.sat آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    840
    تشکر
    8,492
    7,936 بار در 858 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 161 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    سلام و وقت بخیر
    امیدوارم حالتون همواره بهترین حال ممکن باشه


    کتاب سایکوسیبرنتیک

    خلاصه فصل 13


    در این فصل درباره چگونگی تبدیل بحران به فرصت صحبت میکند. اینکه در موقعیت های خطیر ساخته میشید یا خرد میشید بسته به این است که در آن زمان چه واکنشی با چه درایتی نشان دهید. بحران میتواند به شما قدرت بدهد، توان و درایت بدهد و اگر واکنش نامناسب نشان دهید اختیار ، توانایی و مهارتی که در شرایط عادی دارید از وجودتان پرواز کند. کسی که در موقعیت های خطیر خوب عکس العمل نشان میدهد کسی است که بدون شک یادگرفته چگونه در این زمانها واکنش نشان دهد.


    برای این منظور باید یاد بگیریم که:
    1- به تمرین بدون فشار احتیاج داریم
    2- با مسائل با روحیه تهاجمی و نه تدافعی و بصورت مثبت برخورد کنیم
    3- بحران را آنطور که هست ارزیابی کنیم و از کاه کوه نسازیم


    1- تمرین بدون فشار: در شرایط بحران سرعت یادگیری سریعتر است اما کیفیتش خوب نیست. تمرین سایه زنی بوکس که توسط جیم کوربرت متداول شده میتواند راه حلی برای رسیدن به تعادل باشد به این شکل که عکس العمل مناسب را در مقابل آینه تمرین کنیم. می توانید با این تمرین ابراز وجود کنید. در آرامش روحی و بصورت صحیح این مور را به مرحله اجرا درآورید. اعصابتان را از طریق مدیرت بحران در خدمت خود بگیرید. هر موقعیت بحرانی دوسویه است : یا بزرگ میشوید یا شکست میخورید.اگر بیمار هستید یا متاسفانه فوت میکنید یا بهتر میشوید و به زندگی ادامه میدهید.
    2- بحران قدرت آفرین است. نیروهای فوق العاده در نهاد هر یک از ما قراردارد که در مواقع بحران به کمک ما می آیند. رمز موفقیت قبول بی واهمه شرکت در مبارزه با روحیه ای مصمم است یعنی با روحیه ای هدف جویانه به رویارویی با مشکل برویم. فایده اصلی روحیه پویا، هدف گرا ماندن است. هیجان را با هراس و نگرانی یکی ندانید. تا زمانیکه هیجان در راستای هدف باشد نه ترس، نه اضطراب ؛ نه شجاعت و نه اعتماد و نه هیچ چیز دیگری نشانه ضعف نیست و درواقع نشانه توان اضافی است که می تواند به انتخاب شما مورد استفاده قرار بگیرد

    3- بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد: در موقعیت بحران بدترین اتفاق را انتخاب نکنید، کوهی از مسائل و مشکلات بی پایه و اساس را علم نکنید. از قدرت تحلیل برای درک واقعیت بحران استفاده کنید. ما عادت داریم که در هر موقعیت بحرانی شدید مسیله مرگ و زندگی را ببینیم. اگر در این موقعیت ها به هیجان فراوان نیاز دارد باید نکات مثبت هیجان را در خدمت گرفت. اگر اطلاعات اشتباه و مخدوش و غیرواقع بینانه باشد هیجانی بیش از آنچه لازم است بوجود می آید.با دلیل و منطق به خود بقبولانید که خوب آنقدرها هم مصیبت وحشتناک نیست. بدترین اتفاق ممکن که میتواند برایم بیفتد چیست؟ اگر بدترین اتفاق در نظرتان مجسم شود، دقیقا ببینید که چه چیزهایی دارید که از دست بدهید؟ سعی کنید به این موضوع که این تغییر ذهنی ساده چه تحولی در زندگیتان بوجود می آورید واقف شوید. و این نکته را هرگز فراموش نکنید که در موقعیت بحران مهم تر از هرچیز خود شما هستید و روش های ساده پیشنهاد شده در فصل را مطالعه و تمرین کنید و از بحران موقعیت خلاق بسازید و از آن به سود خود بهره ببرید.
    ویرایش توسط sara.sat : 10-12-2021 در ساعت 06:43
    ای تو در کشتی تن، رفته به خواب
    آب را دیدی... نگر در آب، آب

    آب را آبی است کو می راندش
    روح را روحی است و می خواندش

  16. 11 کاربر برای این پست سودمند از sara.sat عزیز تشکر کرده اند:


  17. #159

    sara.sat آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    840
    تشکر
    8,492
    7,936 بار در 858 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 161 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    سلام و وقت بخیر خدمت کتاب دوستان گرامی
    امیدوارم همواره حالتون بهترین حال ممکن باشه

    سایکوسیبرنتیک
    خلاصه فصل 14

    احساس برنده بودن:
    مکانیزم خلاق درون ما الاهی است و با توجه به هدف ها و حکمت غایی کاری میکد. وقتی هدفی برایش تعیین میشود، نظام هدایت خودکار آنرا به بهترین شکل ممکن انجام میدهد. آنطور دقیق که از اندیشه آگاه ساخته نیست. ولی وظیفه تعیین هدف به عهده شماست . برای تعیین هدفی که بتواند مکانیزم خلاق را فعال کند باید به امکانات و نتایج مورد نظر فکر کرد. هدف باید چنان واضح و شفاف باشد که برای دستگاه عصبی شما حکم حقیقت را پیدا کند و دقیقا احساسی را در شما بوجود آورد که وقتی به بآن برسید به شما دست می دهد.
    اینکار خیلی هم دشوار نیست، فقط به شکست فکر نکنید. یاد صحبت های قبل بیفتید: مغز و دستگاه عصبی انسان نمیتواند میان تجربه خیالی و حقیقی را تمیز دهد.
    مکانیزم خلاق خودکار همیشه نسبت به محیط کنش و واکنش نشان میدهد. عامل اصلی شما هستید و تنها اطلاعات مربوط به محیط و شرایط و موقعیت برای این مکانیزم آن جیزی است که شما در ذهن می پروارنید .
    دستگاه عصبی فرق میان شکست خیالی و حقیقی را تمیز نمی دهد.
    احساس موفقیت را بیدار کنید. در اختیارش بگیرید، آنرا به کار اندازید، موفقیت عمل میکند و چون این احساس قوی شد اشتباه به حداقل می رسد ولی وسواس و دقتی بیش از اندازه هم به خرج ندهید چون عمل بی اختیار را از بین می برد.
    بسیار ساده و در عین حال موثر عمل کنید.
    احساس برنده بودن واقعا جادو میکند، میتواند موانع را از میان بردارد و غیرممکن را ممکن کند.
    حتی اشتباه را در خدمت موفقیت می گیرد. وقتی قرار است کاری انجام بدهید به خود بگویید بله ممکن است دشوار باشد اما میتوانم از پسش برآیم.
    توضیح علمی احساس برنده بودن به این شکل است که علم چیری که با حافظه انسانی قابل قیاس است را می تواند با به خاطر آوردن اعمال موفقیت آمیز ،تکرار کند .
    یادگیری با روش آزمون و خطا حاصل می شود و راه صحیح تکرار می شود تا به حافظه سپرده شود.
    وقتی جیزی را یاد می گیریم انگاره ای از نرون ها بصورت زنجیره در بافت مغز ایجاد می شود .این انگاره ها در بافت مغز ذخیره میشوند و برای استفاده های بعدی مجددا فعال می شوند. مغر انسان پیچیده ترین ماشین موجود در دنیاست.
    کار تدریجی و اشتیاق دو عامل اصلی هستند. گاهی بد نیست در زمینه هایی که به مهارت زیادی هم در آنها دست پیدا کرده ایم به عقب برگردیم و کار ساده ای انجام دهیم.
    به حافظه تان رجوع کنید. تجربه موفقیت گذشته را در ذهن زنده کنید .تصویر موفقیت را با تمام جرییاتش بازساری کیند اینکه در آن زمان هوا چگونه بود؟ سرد بود یا گرم؟ چه صداهایی بود؟ و چیزهایی مثل اینها
    اگر بتوانید احساسات گذشته را زنده کنید ، اعتماد به نفس دوباره پیدا می کنید .چون تمام اعتمادبنفس حاصل خاطرات موفقیت گذشته است. موفقیت صدردصد در ابتدای کار لازم نیست از اهمیت تدریج غافل نشوند و آنچه نگرانی دارید باید مثبت و سازنده باشد امید و شجاعت و خوشبختی را در ذهن خود بکارید و پرورش دهید.
    با احساسات منفی و ترس هایتان برخود کنید و در نهایت با خوبی بر بدی پیروز شوید.
    زمانی احساس نگرانی کردید با تصویر موفقیتی از گذشته آنرا جایگزین نمایید انتخاب با شماست شما در اختیار ذهن خود و تجارب و احساساتتان باشید یا آنها در اختیار شما؟!
    بخش خاکستری مغزتان شبیه نوارکاستی همه این حوادث را ضبط کرده و همانطور که میتوان روی صدای ضبط شده صدای دیگری ضبط کرد بر روی تجربه گذشته و احساس گذشته نیز میتوان ضبط جدیدی انجام داد میتوان تغییر ایجاد کرد و ضبط های قدیمی را تغییر داد.
    این مسئولیت جدید شماست....
    دیگر حق ندارید با سرزنش والدین یا جامعه تجارب سال های نخستین زندگی و بی عدالتی روا رفته در حق خودتان و موقعیت امروزتان را توجیه کنید.
    میتوانید نوار قدیمی را بارها و بارها گوش کنید یا روی آن صدای جدیدی ضبط کنید .وقتی دستگاه ضبط ضوت آهتگ مورد علاقه تان را پخش نمی کند خشونت با آن بی مورد است.کوبیدن ضبط صوت به زمین جاهلانه است. اگر از صدا خوشتان نمی آید ، خیلی راحت نوار را عوض کنید و آنرا با موسیقی دلخواهتان جایگزین نمایید وببنید که تصویر ذهنی دلخواهتان چگونه تغییر می کند.
    ای تو در کشتی تن، رفته به خواب
    آب را دیدی... نگر در آب، آب

    آب را آبی است کو می راندش
    روح را روحی است و می خواندش

  18. 8 کاربر برای این پست سودمند از sara.sat عزیز تشکر کرده اند:


  19. #160

    Mr. & Mrs. hatami آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    طهران
    نوشته ها
    1,098
    تشکر
    6,965
    14,827 بار در 1,160 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 34 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    عرض ادب و احترام
    فصل دهم
    چگونه زخم های احساسی را برطرف کنیم و به خود یک ترمیم چهره اساسی بدهیم .
    تجارت لیفتینگ صورت در حال انفجار است .طی چند سال گذشته درآمدهای تخصص جراحی زیبایی هرساله با درصدهای دو رقمی افزایش داشته اند ،با این حال باز هم افراد زیادی که در جستجوی رضایت و رهایی احساسی با چاقوی جراحی هستند با چهره های جدید یا بدن خوش فرم تر از خواب بیدار می شوند در حالیکه یاس و ناامیدی گذشته هنوز سر جایش هست .اگر یک کفش نا اندازه بخش حساسی از پا را بزند اولین نتیجه درد و حساسیت است، ولی باز هم طبیعت با تشکیل پینه، یک پوسته حفاظتی مانع درد و زخم بیشتر میشود. هر وقت که یک آسیب احساس می بینیم هر وقت که کسی ما را اذیت میکند ،یا ناراحت میکند ،در حد زیادی همان کار را انجام میدهیم .برای حفاظت از خود زخم های احساسی یا روحی تشکیل می دهیم، ما بسیار مستعد سنگدلی و پینه بستن نسبت به دنیا و عقبگرد به نوعی پوسته احساسی محافظ هستیم .قصد طبیعت از تشکیل بافت زخم این است که کمک کند، با این حال در جامعه مدرن ما بافت زخم خصوصاً روی صورت میتواند به جای منفعت بر ضد ما عمل کند، اکثر افراد در تصور از خودشان حجم قابل ملاحظه بافت زخم ایجاد میکنند بدون اینکه هیچ نوع ارتباطی به بدشکلی های جسمی واقعی که می تواند توسط جراح ماهر با چاقوی جراحی رفع شوند داشته باشد. افراد بسیاری که زخم های احساسی درونی دارند هرگز متحمل زخم های جسمی نشده اند و نتیجه آن بر شخصیت همان است. این افراد توسط کسی در گذشته ناراحت شدند ،این افراد برای ایمنی آینده در مقابل این منبع یک بافت پینه معنوی یک زخم احساسی برای حفاظت از نهاد شان تشکیل می دهند با این حال این بافت زخم آنها را نه فقط در مقابل فردی که در ابتدا اذیتشان کرده بود حفاظت میکند، بلکه در مقابل همه افراد دیگری چنین میکند ،یک دیوار احساسی تشکیل میشود که نه دوست و دشمن نمی توانند از آن بگذرند .به فرض تکرار یک تجربه ای ناخوشایند ناراحت کننده یا مایوس کننده فرد مربوط نه فقط از آن وضعیت دقیق دوری می کند بلکه از حوزه کلی که در آن احتمال وقوع هست نیز پرهیز میکند .من به عنوان یک جراح پلاستیک شهرت دارم ،ولی به عنوان یک مجسمه ساز آماتور برای سالهای سال از کشیدن چاقوی جراحی روی رس لذت می بردم و اغلب یک چهره را در رس شکل دادم،تغییر شکل داده و باز شکل دادم ،تا هنگامی که دقیقاً آنگونه که تصور کرده باشد. رس یک ماده بوتون نه آنقدر نرم و شکل پذیر می ماند که یک کار بارها و بارها انجام شود. خداوند با خرد نامتناهی اش، تصویری از خود را با ماده ای مشابه تولید کرده است ،به گونه ای که در کل زندگی ما شکل پذیر می ماند. هیچکس هرگز آنقدر پیر ،خسته ،ترسیده یا آسیب دیده نیست که رس اش خشک شود ،و بازسازی آن را به صورتی که تصور می کند و می پذیرد شروع نکند. حفاظت بیش از حد در مقابل منبع اولیه آسیب می تواند مانند حالت یک زخم صورت ما را آسیب پذیرتر کند، و حتی آسیب بیشتری در سایر حوزه ها به ما وارد کند. دیوار احساسی که به عنوان حفاظت در مقابل یک شخص یا وضعیت تشکیل می دهیم، ارتباط ما را با همه افراد دیگر با خیلی از فرصت ها حتی با خود واقعی ما قطع میکند. شخصی که احساس تنهایی و عدم ارتباط با دیگر انسانها می کند ،احساس می کند با خود واقعی اش و با زندگی نیز قطع ارتباط کرده است .این تکنیک های فهرست شده سایکو سایبرنتیک در مجموعه چاقوی جراحی احساسی خیلی قدرتمند و جادویی در اختیار شما قرار می دهد، به گونه ای که بتوانید هر زخم احساسی را که آن اکنون مانع تصور از خود شما هستند برطرف کنید. ولی برای انجام این کار باید یک ریسک بکنید، باید ریسک سرعت شکن های جاده ها ،ناامیدی، طرد و اشتباه را تقبل کنید با این قطعیت که پیش می آیند ولی شما را از هدف قاطعتان باز نمی دارند. زخم های احساسی تشکیل شده یک روی دیگر تصور از خود را به یک موجود ترسیده و آسیب پذیر تبدیل میکند که در هر وضعیتی که در آن حس کند ممکن است به همان صورت رویدادهای گذشته که زخم را ایجاد کردند و به آن آسیب بزنند. رفتار حالت بقا را بر اساس سرو مکانیسم فرار یا جنگ ،ترس یا پرخاشگری ستیزه جویانه به کار می اندازد .همان ابزاری که ما نع می شوند شخص مخاطره فیزیکی را تقبل کند مانع میشوند که خود را مقابل خطر روانی نیز قرار دهد، به عبارت دیگر سرومکانیزم ممکن است نتواند به درستی نسبیت خطر ها را ارزیابی کند. لزوما مجبور نیستید با دقت هر رویداد یا تاثیر تا دوره کودکی تان را بازنگری کنید، تا جراحی احساسی لازم برای آزادسازی یک تصویر از خود زخمی از این شروع غریزی رفتار بقاگرایانه را انجام دهید. در وضعیتی که این رفتار نامناسب و غیر مفید است می توانید با برنامه ریزی جدید با استفاده از یادآوری موفقیت ،فیلم های ذهنی، تمرین های ذهنی و سایر تکنیک های سایکو سایبرنتیک شروع کنید، پذیرش موارد جدید توسط تصور از خود به طور خودکار ضعف های قبلی را از بین میبرد، اگرچه به نظر می رسد که مجرمین جوان بسیار مستقل اند و لاف زنی شهرت دارند خصوصاً در مورد اینکه چقدر از هر کسی که در جایگاه قدرت است نفرت دارند، ولی بیش از حد اعتراض میکنند، به گفته دکتر در زیر این پوسته خارجی سخت یک شخص درونی آسیب پذیر وجود دارد که می خواهد به دیگران وابسته باشد ،با این حال آنها نمیتوانند به کسی نزدیک شوند چون به کسی اعتماد نمی کنند ،زمانی در گذشته توسط شخصی که برای آنها مهم بوده است آسیب دیدند و جرأت نمیکند اعتماد کنند تا دوباره آسیب ببینند، این نوجوانان حتی در سن جوانی لایه ب لایه بافت زخم انباشتنه اند، به گونه ای که تصور از خود آنها به طور کلی به احساسات منفی مکانیسم شکست خود کار محول شده است .که مشخصه آن شامل پرخاشگری از درجه ای nام می شود. بدون شکل این گفتار را شنیدید که شرایط ناامیدکننده مستلزم اقدامات ناامید کننده هستند .جان کلام ،قسمت اعظم بزهکاری ها نشانه زخم خوردگی احساس ایحاد یک تصور از خود عمیق ناسالم یک مکانیسم شکست خودکار ول شده و کنترل نشده است . این یک واقعیت روانشناسی معروف است که افرادی که خیلی به سادگی رنجیده می شوند کمترین عزت نفس را دارند، ما از چیزهایی ناراحت میشویم که فکر میکنیم برای خود یا نهاد یا عزت نفس ما تهدید هستند ،حتی فراز و نشیب های واقعی که آسیب مهیب بر این فرد دارای عزت نفس کم وارد میکنند، به ایگوی افرادی که نسبت به خودشان خوب فکر میکنند،لطمه ای وارد نمی کند. همه ما به میزان مشخصی از طاقت احساسی و ایمنی ایگو نیازمندیم که ما را از تهدیدهای حقیقی یا تخیلی ایگو حفظ کند، اینها همچنین باید عزت نفسشان را تقویت کنند تصویر از خود بهتر و مناسب تری به دست آورند به گونه ای که از هر گفته اتفاقی یا عمل آن احساس تهدید نکنند ،هنگامی که عادتاً هر چیز کوچکی هر حرفی اتفاقی شنیده شده حتی مطلب رسانه ها را شخصی می کنید یک تصویر از خود بسیار حساس با کمترین ایمنی را نشان می دهید. از این چیزها فراتر باشید نگاه بزرگتری داشته باشید شخصی که مصرانه پیگیر اهداف ارزشمند و مهم است و تقویمی از کارهای مهم که باید انجام دهد دارد ،وقت زیادی برای وسواس در مورد ناراحتی ها و چیزهای جزئی بدیهی ندارد .اکثر حرف های گنگ بی اهمیت فقط حرف های گنگ و بی اهمیت هستند. هنگامی که احساس ناراحتی یا رنجیدگی میکنیم این احساس کلاً به پاسخ خود به ما مربوط میشود، در واقع این حس پاسخ خود ما است این پاسخ های خود ما هستند که باید به آنها توجه داشته باشیم، نه پاسخ دیگران. هیچ کس جز توسط خودش ناراحت نمی شود ،هیچ چیز نمی تواند به من آسیب بزند جز خودم. آسیبی را که تحمل می کنم با خود حمل می کنم هرگز جز به خطاهای خطای خودم . شما به تنهایی مسئول پاسخ ها و واکنش هایتان هستید اصلا مجبور نیستید پاسخ دهید می توانید آرام بمانید و از آسیب دور باشید تظاهر به بخشش که یک حالت وظیفه دارد از یک جراحی صورت شبیه سازی شده هیچ بهتر نیست . اگر بتوانیم حال حاضر و گذشته خود را با دید مهربان ببینیم نمی توانیم آینده خود را با دیده خوشبینانه ببینیم، این بدان معنا نیست که در هر شرایطی به سادگی خود را خلاص کنیم مسئولیت مهم است ،ولی آنچه من منتقد درونی می خوانم آنقدر قدرتمند تر از سایرین منتقد این است که باید دقت کنیم و اجازه ندهیم که با تصور از خود ما بد رفتاری کند. پس به خاطر داشته باشید که شما اشتباه میکنید، اشتباهات شما را تشکیل میدهد .به هیچ عنوان لازم نیست آنچه انجام می دهید تعیین کند که چه کسی هستید یا چه میکنید. شما اشتباهاتتان نیستید .یک حرف نهایی در مورد جلوگیری و رفع آسیب های اساسی برای زندگی خلاق باید بخواهیم کمی آسیب پذیر باشیم در زندگی خلاق در صورت لزوم باید بخواهیم کمی ناراحت شویم ،بسیاری از افراد به پوسته احساسی کلفت تر و محکم تری نسبت به آنچه دارند نیازمند هستند، ولی این افراد فقط یک حفاظ یا اپیدرم و احساسی صفت لازم دارد نه یک صدف ،میتوانیم پوسته حفاظتی ضخیم یا بافت ضخیم تشکیل دهیم تا مانع آسیب دوباره شود، مانند یک صدف زندگی کنیم و آسیب نبینیم، یا میتوانیم مدارا کنیم آسیب پذیر بمانیم و به زندگی خلاق خود ادامه دهیم. کینه داشتن از کسی یا از زندگی میتواند به قوز پشت پیری منجر شود، درست به همان اندازه که حمل یک وزنه سنگین روی دوشتان چنین میکند. افراد دارای زخم های اساسی کینه و موارد مشابه در گذشته زندگی میکند که این مشخصه پیرها است، نگرش جوان و روح جوان که چشم ها را درخشان می سازند، به آینده نگاه می کنند و انتظارات بالایی دارند که چشم به راه شان باشد، پس چرا روی خود یک فیس لیفت انجام نمیدهید، بسته خودآموز شما شامل رهایی از فشارهای منفی برای جلوگیری از زخم ها بخشش درمانی برای رفع زخم های قدیمی تشکیل یک اپیدرم محکم و نه سخت به جای یک صدف برای خود، زندگی خلاق ،آمادگی کمی آسیب پذیری و دلتنگی برای آینده به جای گذاشته است.

    با تشکر
    ویرایش توسط Mr. & Mrs. hatami : 10-14-2021 در ساعت 01:05
    اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
    موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)

    در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)

    و خداوند امینو را آفرید...


  20. 7 کاربر برای این پست سودمند از Mr. & Mrs. hatami عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •