صفحه 104 از 555 نخستنخست ... 45494102103104105106114154204 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1,031 به 1,040 از 5550

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #1031

    Erfanalk آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2021
    نوشته ها
    2,714
    تشکر
    10,812
    12,917 بار در 2,793 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 2126 پست
    برچسب زده شده
    در 6 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط hatami2 نمایش پست ها
    عرض ادب
    دوست عزیز امیدوارم حالتون خوب باش.میدان انقلاب کتب فروشیها دارن.اگه خواستید ادرس دقیق بهتون میدم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ariyan نمایش پست ها
    درود عرفان جان
    این سایت مثل اینکه داره
    میتونید سفارش بدید .
    البته از عملکرد این سایت بنده اطلاعی ندارم تنها جایی هست که در حال حاضر ترب پیشنهاد میده .
    سلام اریان جان و جناب حاتم
    جناب کمانچه یدونه اضافه داشت برام پست میکنه دستش درد نکنه
    از شماهم ممنونم برای راهنمایی های مربوطه

  2. 10 کاربر برای این پست سودمند از Erfanalk عزیز تشکر کرده اند:


  3. #1032

    Amalphia آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2021
    نوشته ها
    263
    تشکر
    971
    2,920 بار در 270 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    با سلام

    من این پست رو در پاسخ یکی از دوستان در دوره فراکتالی نوشتم. یکی دیگه از دوستان پیشنهاد کرد اینجا هم بذارم تا انشالله کمکی باشه برای همه. ایشون پرسیده بودن که در اینده چه چالش روانشناسی ممکنه جلوشون قرار بگیره، چون تازه وارد بحث ترید شده ان و هنوز دوره رو تموم نکرده ان. امیدوارم که برای هیچ کد.م از بچه های آکادمی پیش نیاد.

    چند تا از چالشهای روانشناسی رو که برای خود من پیش اومده رو میگم، امیدوارم هیچ وقت گرفتارشون نشی! (من خیلی مودبانه می نویسم، ولی کلی کلمات کش دار و حرف های خاک توسری و ... توش هست که خودت جایگزین کن.)
    و اما چالشها:

    اولیش کار کردن با پول واقعیه! توی حساب دمو، خیالت راحته چون پول خودت نیست. ولی وقتی پول واقعی میاد وسط، اگه به چک لیستت مسلط نباشی، دست و پات می لرزه وقتی می خوای ترید بزنی.

    دومین فشار که خیلی هم شدیدتره وقتی میاد که چند تا ترید پشت سر هم منفی میشه و بالانس حساب میره توی ضرر. در حالی که ممکنه همه چی درست بوده باشه و اون تریدها، جزو تریدهای ضررده چک لیست بوده ان و مشکل خاصی نیست. ولی ذهنت اونقدر درگیر میشه که برای تریدهای بعدی، واقعا باید از هفت خوان رستم رد بشی.

    سومین و بدترین و شدیدترین فشار روحی و ذهنی وقتی به آدم وارد میشه که بیشتر از 70-80 درصد بالانس رو از دست میدی و دیگه امیدی نیست که حسابت رو برگردونی و به سوددهی برسونی. از این جا تا کال مارجین شدن راهی نیست و معمولا در همون روز یا روز بعد، اتفاق میوفته. اینجا ذهنت یه بازیهایی سرت درمیاره که پیش خودت فکر میکنی این نامرد اینا رو از کجاش درمیاره؟ کی اینا رو یاد گرفته که ما نفهمیدیم؟ چند تا از بازیهای ذهن توی این مرحله رو میگم، دوستانی که حساب ریل کال کرده ان، میتونن تایید کنن:

    1. آبروت پیش بچه های آکادمی رفت. با چه رویی میخوای عکسهای تریدها رو آپلود کنی همه ببینن؟
    2. بعد اینهمه تمرین، کال شدی؟ پس فرق تو با اون تریدرهایی که دوره ندیده ان و استاد امینو رو نمیشناسن چیه؟ اونا هم حساب کال میکنن، تو هم حساب کال کردی. حیف استاد امینو که وقتشو برای تو حروم کرد!
    3. اینهمه پول دوره دادی به هیچ دردی هم نخورد. تو که می خواستی حساب کال کنی، لااقل پولتو حروم دوره نمی کردی.
    4.از وقت تفریح و خوشگذرونی خودت و خونواده ات زدی و همه وقتت رو گذاشتی برای تمرین. عمرتو حروم کردی، لااقل با رفقا میرفتی جاده چالوس یه حالی میکردی اقلا. حروم کردی رفت.
    5. چند تا تولد و عروسی نرفتی و همه اش پای چارت بودی؟ میدونی همه فامیل ازت شاکین؟ خانمت که دیگه محل ...
    6. میدونی با اون پول چه کارایی میتونستی بکنی؟ چه چیزایی میتونستی بخری؟ برای مادرت، خانمت، دخترت ....
    7. اون پول پس اندازت بود، حالا چطوری می خوای جبران کنی؟ با این حقوق کارمندی و با اینهمه گرونی.... خودمونیم، عجب غلطی کردی!
    8. حالا برای حساب بعدی میخوای پول از کجا بیاری؟ طلاهای زنت رو بفروشی؟ یا از داداشت قرض میکنی؟ اصلا برو قایمکی یه وام بهره بالا بگیر، به کسی هم نگو. اینطوری آبروت هم نمیره. آره اینطوری بهتره.
    9. اون پول اجاره این ماه بود که دادی رفت. حالا اجاره رو میخوای چیکار کنی؟
    10. تو که همه چی رو بلد بودی، بازم باختی. دیگه چیزی هست که بخوای یاد بگیری؟ ( البته این بازی رو ذهن وقتی سرت میاره که دوره خوب و استاد خوب و انجمن خوبی مثل اینجا نباشه.)


    در این مرحله تریدر چون پولی نداره که دوره جدیدی بره و اصلا هم فکر نمیکنه تقصیر خودشه و همه اشکالات رو میندازه گردن بازار و بروکر دزد و ...میوفته توی یه چاه دورانی سقوط. هی اندیکاتورهای مختلف رو امتحان میکنه، سیستم عوض میکنه، بروکر عوض میکنه، هر چی ویدیو توی یوتیوب هست رو میبینه، تملیت پشت تمپلیت می سازه، تا دو سه نصفه شب زل میزنه به مانیتور بلکم یه فرجی بشه و بتونه یه چیزی از توی چارت دربیاره... وسالها به سرعت میگذرن. چشم بهم میزنی بچه ات داره دیپلم می گیره. تو کی بزرگ شدی؟


    خلاصه، زندگی میشه جهنم. هم برای خودت و هم برای خونوادت. از طرف دیگه به چارت و ترید و دیدن اندیکاتورهای رنگی رنگی معتاد میشی. اصلا نمیتونی از پای چارت بلند شی. هیچ کار دیگه ای بهت نمی چسبه، هیچ تفریح دیگه ای بهت حال نمیده. شام و نهارت رو هم پای چارت می خوری، و اصلا هم نمیدونی کجای کار خرابه. رفیقات مسخره ات می کنن، خونواده ات بهت پشت میکنن و بهت محل نمیدن. به زمین و زمان فحش میدی. یقه خدارو می گیری و ...


    اینا چند تا از مواردش بود. یه وقتهایی حاضری بمیری ولی فکر خونواده و ... نمیذاره. من اینقدر حساب کال کرده ام که یادم نمیاد. فکر نمیکنم بروکری باشه که من توش حساب نداشته باشم.


    ببخشید، فکر کنم زیاده روی کردم. البته این موارد با وجود دوره های خیلی خوب و وجود استاد بزرگی مثل استاد امینو، برای بچه های آکادمی پیش نمیاد. انشالله همه موفق میشیم و ... (میخواستم بگم به همه اون کسایی که خندیدن و مسخره کردن، ثابت میکنیم که: به من خندیدین؟ الان شماها مجبورین هر روز از صبح تا شب، توی سرما و گرما برین سر کار، من توی خونه میشینم و قهوه ام رو میخورم و در عرض نیم ساعت، با یه ترید، اندازه ده سال درآمد شما رو درمیارم. حقتون همینه. باید مثل ... کار کنین. ولی نه نه، ما اینقدرها هم بد نیستیم. آدم وقتی موفق میشه، باید افتاده تر بشه. از انسانیت دور نشه و ... باید دست بقیه رو هم بگیره. اگه این ذهن بذاره، باید زود بهش افسار زد)


    اینا حرفهاییه که فقط میشه به تریدرها زد, چون کس دیگه ای نمی فهمه. ایشالله سر هیچ کسی نیاد.
    اگه خواستین، بازم هست. اصلا باید یه کتاب بنویسم، نه؟
    موفق باشین!
    شکست فقط اصلاح مسیر است، به شرط آنکه هدف مشخص باشد

    خدایا! نمودار زندگی مرا صعودی و اصلاحات آنرا ختم به هیدن دایورجنس بفرما.

  4. 27 کاربر برای این پست سودمند از Amalphia عزیز تشکر کرده اند:


  5. #1033

    kamanche آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    نوشته ها
    2,203
    تشکر
    33,413
    50,155 بار در 2,339 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 601 پست
    برچسب زده شده
    در 13 تاپیک

    مراحل تکامل یک تریدر (55 گام تکامل تریدر)

    متن زير يك متن خلاصه و ساده سازي شده از پله هاي طي شده توسط جان پايپر تا رسیدن به جائي كه اكنون در آن قرار دارد مي باشد كه تمامي تريدرها تقريبا همه اين پله ها و يا اكثريت آنها را بايد طي كنند تا به مرحله اي برسند كه بتوانند خود را تريدربنامند.
    1. كنجكاوي ما باعث مي شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه اي را انجام دهيم.
    2. يك يا دو كتاب و چند گزارش و مجله مي خريم.
    3. چیزهائي از بازار كه به نظر هم دوست داشتني مي رسند شما را ترغیب به تحقیق مي كنند.
    4. علاقه اي سطحي به بازار و تريدهاي هر از گاهي و عموما از دست دادن پول و گاهي هم موفقیت هاي تصادفي را در اين مرحله تجربه مي كنیم.
    5. عموما شكستهاي خود را فراموش كرده و به موفقیتهاي خود مي بالیم و خودمان را تشويق و متقاعد مي كنیم كه اگر اين تكنیك ها را ياد بگیريم به پايان راه رسیده و موفقیتهاي زيادي بدست خواهيم آورد.
    6. چارتهاي مخصوص به خودمان را را كه احیانا بزرگتر از حد معمول هم هستند و چند انديكاتور هم روي آنها رسم شده براي خود تهيه مي كنیم.
    7. روشي را براي ورود به بازار تهيه كرده و فكر میكنیم كه اين روش جز موفقیت چاره ديگري ندارد!
    8. به صورت فعالي معاملات خود را آغاز میكنیم.
    9. نتايج بما گوشزد میكنند كه به همان سادگي كه فكر میكنیم نیست و چند نكته را بايستي مراعات كرد.
    10. به تريدهايمان ادامه مي دهيم و نتايج نسبتا (بد) متفاوتي ايجاد مي شوند ولي نه آنچنانكه علاقه مارا از بین ببرند.
    11. همچنان نتايج خوب را انتظار می كشیم.
    12. حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنها افزايش مي يابند.
    13. مطالعه و خواندن گزارشات ادامه مي يابند اما اينها جز به تنیدگي بیشتر اوضاع نمي انجامند. هنوز نمیدانیم كه چه بايد بخواهيم.
    14. نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما كمبود مهارت هاي معاملاتي ما منجر به عدم بهره گیري و كسب سود شايسته از بازار مي شود.
    15. بتدريج ترس از بازار در ذهن ما جاي مي گیرد ولي هنوز اندر خم يك كوچه ايم.
    16. به همان روال قبل معامله مي كنیم و به تعداد زياد معامله كرده و از قانون معدل گیري گريزانیم. فقط موضوع مهم زمان است.
    17. يك سود بزرگ براي خود ثبت كرده و احساس اينكه همه چیز خوب پیش مي رود در ما به اعتماد به نفس زياد از حد منجر مي شود.
    18. يك ضرر بزرگ مي كنیم. از نظر رواني مساله شروع به بزرگ شدن مي كند.
    19. يك كامپیوتر مي خريم و شروع به بررسي انديكاتورهاي ديگر مي كنیم.
    20. به ديگر بازارها و روشها نیز سرك مي كشیم.
    21. بالاخره همه پول خود را از دست مي دهيم.
    22. بوضوح مي فهمیم كه به همان سادگي كه مي بینیم نیست.
    23. به نظر مي رسد كه به اين شیوه نمي توانیم ادامه دهيم.
    24. در مي يابیم كه اطلاعات كافي براي كسانیكه مي خواهند از اين بازار كسب در امد كنند كافي نیست.
    25. براي پر كردن اين خلا سعي مي كنیم كه يك سیستم گزارش نويسي ايجاد كرده تا چگونگي اوضاع را به ما بگويد.
    26. يك آنالیست را به همكاري دعوت مي كنیم. توجه داشته باشید كه اين بدترين كاري است كه شما مي كنید و بهترين كار آن است كه يك نفر تريدر را به كمك بطلبید.
    27. به تريد كردن ادامه مي دهيم اما در سطوح پائین تر.
    28. گزارش نويسی روزانه را آغاز مي كنیم كه يك موفقیت فوري محسوب مي شود.
    29. تمام اينها نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزهاي شخصي زيادي است اما باز هم هنوز بر ما روشن نیست كه تريد كردن يك امر ذهني است و ساير مقولات بیروني ( شامل روشها كامپیوترها و كارگزاران و...) تقريبا همه نامربوط هستند البته تا وقتیكه شما از نظر ذهني آماده نباشید.
    30. ترس بر ما مستولي شده و هنوز هم شیوه خاصي نداريم.
    31. مي فهمیم كه تريد منطقي بدون داشتن يك شیوه مناسب نتیجه اي جز ناكامي ندارد.
    32. بدنبال يك روش مي گرديد.
    33. روشهاي موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحي يك روش مخصوص به خود مي كنید.
    34. با روش خود شروع به تريد مي كنیم كه البته كاري بس سخت است.
    35. ما به دلايل قانع كننده اي براي تريدهاي خود نمي رسیم (چیزي كه قبل از داشتن روش نیز به آن دچار بوديم)اما در مي يابیم كه قبلا راجع به آن بررسي كرده ايم. جريانات دروني شما بكار مي افتند.
    36. مي فهمیم كه نكته اصلي در تريد كردن همانا ذهن ماست.حال مي توانیم پیشرفت واقعي را شروع كنیم
    37. شروع به تكمیل استراتژي خود كرده و با يك سايز مناسب تريد مي كنیم.
    38. اما هنوز هم دچار ترس هستیم و اين به مساله بزرگي تبديل مي شود. قبلا ياد گرفتیم كه كاهش ضررها ضروري است و اما بخش دوم (حفظ جريان سود ده)را با وجود ترس نمي توانیم به آن دست پیدا كنیم.
    39. به تريد كردن خود ادامه مي دهيم و به خود امیدواريم كه خوب شود. بتدريج ترس رخت بر مي بندد.
    40. ضربه بزرگ ديگري مي خوريم.
    41. احساس بدي پیدا كرده و فكر مي كنیم كه بهتر است تسلیم شويم و يا شايد بهتر بود همان مرتبه اول و چند سال پیش كه براي اولین بار كال شديم تسلیم مي شديم.
    42. به تريد خود ادامه داده و سعي مي كنیم كه از اعتماد به نفس زيادي پرهيز كنیم. خودمان را به سیستم مديريت استرس مسلح كرده به زودي ياد مي گیريم كه مراقبه كنیم( چیزي كه براي هر تريدري ضروري است) و در مي يابیم كه همیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالي باشیم. اگر شما از خودتان پر باشید جائي براي يادگیري باقي نمي گذاريد.
    43. يك تريدر ديگر را به عنوان راهنما انتخاب كرده و او نیز يك روش را به شما معرفي مي كند كه بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن هم وضعیت مناسب(ذهني)شماست.
    44. سیستم خودمان را مي سازيم و آنرا توسعه داده كه منجر به بهتر شدن نتايج و وضعیت ذهني ما مي شود. ديگر ترس مساله مهمي نیست.
    45. تصمیم به ملاقات با يك مربي روانشناس معاملات مي گیريم.
    46. سود بزرگي را به دلیل اجازه دادن به جريان سود ده در يك معامله به ثبت مي رسانیم. ما همان كاري را مي كنیم كه هر تريدر موفقي انجام مي دهد. آيا دوباره هم اين ترفند را مي توانیم بكار ببنديم؟
    47. شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ريسك محوري مي كنیم.
    48. مي فهمیم كه وضعیت ذهني همه چیز است و آرامش داشتن امري حیاتي است و باز هم سايز پوزيشنهاي خود را كم مي كنیم.
    49. چند روزي را با گروه معاملاتي مربي روانشناس خود بسر مي بريم.
    50. شروع به سود كردن با روش پايدار مي كنیم.
    51. باز كمي به خودمان غره مي شويم! اما اين بار مي فهمیم كه اشتباه كرده و با ضرر كمي آنرا محدود مي كنیم و باز به خودمان يادآوري مي كنیم كه متواضع بمانیم.
    52. بعضا به صورت ناخودآگاه تريد مي كنیم. در اين كار داريم حرفه اي مي شويم.
    53. مي دانیم كه چالشهاي زيادي پیشرو داريم اما با اعتماد به نفس آنها را رفع مي كنیم.
    54. متوقف كردن پول يك مساله مي شود. حقیقتا ما در يك دنیاي پر از فراواني زندگي مي كنیم.
    55. در مي بابیم كه زندگي ما بواسطه تريد كردن بهتر شده و در بسیاري از زمینه هاي زندگي به خواسته هايمان مي رسیم.
    ویرایش توسط kamanche : 02-19-2022 در ساعت 12:06
    بازار به همه فرصت میده فقط باید صبر کنیم تا نوبتمون برسه

  6. 47 کاربر برای این پست سودمند از kamanche عزیز تشکر کرده اند:


  7. #1034

    Mr. & Mrs. hatami آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    طهران
    نوشته ها
    1,098
    تشکر
    6,965
    14,830 بار در 1,160 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 34 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط kamanche نمایش پست ها
    متن زير يك متن خلاصه و ساده سازي شده از پله هاي طي شده توسط جان پايپر تا رسیدن به جائي كه اكنون در آن قرار دارد مي باشد كه تمامي تريدرها تقريبا همه اين پله ها و يا اكثريت آنها را بايد طي كنند تا به مرحله اي برسند كه بتوانند خود را تريدربنامند.
    1. كنجكاوي ما باعث مي شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه اي را انجام دهيم.
    2. يك يا دو كتاب و چند گزارش و مجله مي خريم.
    3. چیزهائي از بازار كه به نظر هم دوست داشتني مي رسند شما را ترغیب به تحقیق مي كنند.
    4. علاقه اي سطحي به بازار و تريدهاي هر از گاهي و عموما از دست دادن پول و گاهي هم موفقیت هاي تصادفي را در اين مرحله تجربه مي كنیم.
    5. عموما شكستهاي خود را فراموش كرده و به موفقیتهاي خود مي بالیم و خودمان را تشويق و متقاعد مي كنیم كه اگر اين تكنیك ها را ياد بگیريم به پايان راه رسیده و موفقیتهاي زيادي بدست خواهيم آورد.
    6. چارتهاي مخصوص به خودمان را را كه احیانا بزرگتر از حد معمول هم هستند و چند انديكاتور هم روي آنها رسم شده براي خود تهيه مي كنیم.
    7. روشي را براي ورود به بازار تهيه كرده و فكر میكنیم كه اين روشجز موفقیت چاره ديگري ندارد!
    8. به صورت فعالي معاملات خود را آغاز میكنیم.
    9. نتايج بما گوشزد میكنند كه به همان سادگي كه فكر میكنیم نیست و چند نكته را بايستي مراعات كرد.
    10. به تريدهايمان ادامه مي دهيم و نتايج نسبتا (بد) متفاوتي ايجاد مي شوند ولي نه آنچنانكه علاقه مارا از بین ببرند.
    11. همچنان نتايج خوب را انتظار می كشیم.
    12. حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنها افزايش مي يابند.
    13. مطالعه و خواندن گزارشات ادامه مي يابند اما اينها جز به تنیدگي بیشتر اوضاع نمي انجامند. هنوز نمیدانیم كه چه بايد بخواهيم.
    14. نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما كمبود مهارت هاي معاملاتي ما منجر به عدم بهره گیري و كسب سود شايسته از بازار مي شود.
    15. بتدريج ترس از بازار در ذهن ما جاي مي گیرد ولي هنوز اندر خم يك كوچه ايم.
    16. به همان روال قبل معامله مي كنیم و به تعداد زياد معامله كرده و از قانون معدل گیري گريزانیم. فقط موضوع مهم زمان است.
    17. يك سود بزرگ براي خود ثبت كرده و احساس اينكه همه چیز خوب پیش مي رود در ما به اعتماد به نفس زياد از حد منجر مي شود.
    18. يك ضرر بزرگ مي كنیم. از نظر رواني مساله شروع به بزرگ شدن مي كند.
    19. يك كامپیوتر مي خريم و شروع به بررسي انديكاتورهاي ديگر مي كنیم.
    20. به ديگر بازارها و روشها نیز سرك مي كشیم.
    21. بالاخره همه پول خود را از دست مي دهيم.
    22. بوضوح مي فهمیم كه به همان سادگي كه مي بینیم نیست.
    23. به نظر مي رسد كه به اين شیوه نمي توانیم ادامه دهيم.
    24. در مي يابیم كه اطلاعات كافي براي كسانیكه مي خواهند از اين بازار كسب در امد كنند كافي نیست.
    25. براي پر كردن اين خلا سعي مي كنیم كه يك سیستم گزارش نويسي ايجاد كرده تا چگونگي اوضاع را به ما بگويد.
    26. يك آنالیست را به همكاري دعوت مي كنیم. توجه داشته باشید كه اين بدترين كاري است كه شما مي كنید و بهترين كار آن است كه يك نفر تريدر را به كمك بطلبید.
    27. به تريد كردن ادامه مي دهيم اما در سطوح پائین تر.
    28. گزارش نويسی روزانه را آغاز مي كنیم كه يك موفقیت فوري محسوب مي شود.
    29. تمام اينها نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزهاي شخصي زيادي است اما باز هم هنوز بر ما روشن نیست كه تريد كردن يك امر ذهني است و ساير مقولات بیروني ( شامل روشها كامپیوترها و كارگزاران و...) تقريبا همه نامربوط هستند البته تا وقتیكه شما از نظر ذهني آماده نباشید.
    30. ترس بر ما مستولي شده و هنوز هم شیوه خاصي نداريم.
    31. مي فهمیم كه تريد منطقي بدون داشتن يك شیوه مناسب نتیجه اي جز ناكامي ندارد.
    32. بدنبال يك روش مي گرديد.
    33. روشهاي موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحي يك روش مخصوص به خود مي كنید.
    34. با روش خود شروع به تريد مي كنیم كه البته كاري بس سخت است.
    35. ما به دلايل قانع كننده اي براي تريدهاي خود نمي رسیم (چیزي كه قبل از داشتن روشنیز به آن دچار بوديم)اما در مي يابیم كه قبلا راجع به آن بررسي كرده ايم. جريانات دروني شما بكار مي افتند.
    36. مي فهمیم كه نكته اصلي در تريد كردن همانا ذهن ماست.حال مي توانیم پیشرفت واقعي را شروع كنیم
    37. شروع به تكمیل استراتژي خود كرده و با يك سايز مناسب تريد مي كنیم.
    38. اما هنوز هم دچار ترس هستیم و اين به مساله بزرگي تبديل مي شود. قبلا ياد گرفتیم كه كاهش ضررها ضروري است و اما بخش دوم (حفظ جريان سود ده)را با وجود ترس نمي توانیم به آن دست پیدا كنیم.
    39. به تريد كردن خود ادامه مي دهيم و به خود امیدواريم كه خوب شود. بتدريج ترس رخت بر مي بندد.
    40. ضربه بزرگ ديگري مي خوريم.
    41. احساس بدي پیدا كرده و فكر مي كنیم كه بهتر است تسلیم شويم و يا شايد بهتر بود همان مرتبه اول و چند سال پیش كه براي اولین بار كال شديم تسلیم مي شديم.
    42. به تريد خود ادامه داده و سعي مي كنیم كه از اعتماد به نفس زيادي پرهيز كنیم. خودمان را به سیستم مديريت استرس مسلح كرده به زودي ياد مي گیريم كه مراقبه كنیم( چیزي كه براي هر تريدري ضروري است) و در مي يابیم كه همیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالي باشیم. اگر شما از خودتان پر باشید جائي براي يادگیري باقي نمي گذاريد.
    43. يك تريدر ديگر را به عنوان راهنما انتخاب كرده و او نیز يك روش را به شما معرفي مي كند كه بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن هم وضعیت مناسب(ذهني)شماست.
    44. سیستم خودمان را مي سازيم و آنرا توسعه داده كه منجر به بهتر شدن نتايج و وضعیت ذهني ما مي شود. ديگر ترس مساله مهمي نیست.
    45. تصمیم به ملاقات با يك مربي روانشناس معاملات مي گیريم.
    46. سود بزرگي را به دلیل اجازه دادن به جريان سود ده در يك معامله به ثبت مي رسانیم. ما همان كاري را مي كنیم كه هر تريدر موفقي انجام مي دهد. آيا دوباره هم اين ترفند را مي توانیم بكار ببنديم؟
    47. شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ريسك محوري مي كنیم.
    48. مي فهمیم كه وضعیت ذهني همه چیز است و آرامش داشتن امري حیاتي است و باز هم سايز پوزيشنهاي خود را كم مي كنیم.
    49. چند روزي را با گروه معاملاتي مربي روانشناس خود بسر مي بريم.
    50. شروع به سود كردن با روش پايدار مي كنیم.
    51. باز كمي به خودمان غره مي شويم! اما اين بار مي فهمیم كه اشتباه كرده و با ضرر كمي آنرا محدود مي كنیم و باز به خودمان يادآوري مي كنیم كه متواضع بمانیم.
    52. بعضا به صورت ناخودآگاه تريد مي كنیم. در اين كار داريم حرفه اي مي شويم.
    53. مي دانیم كه چالشهاي زيادي پیشرو داريم اما با اعتماد به نفس آنها را رفع مي كنیم.
    54. متوقف كردن پول يك مساله مي شود. حقیقتا ما در يك دنیاي پر از فراواني زندگي مي كنیم.
    55. در مي بابیم كه زندگي ما بواسطه تريد كردن بهتر شده و در بسیاري از زمینه هاي زندگي به خواسته هايمان مي رسیم.
    عرض ادب و احترام
    جناب کمانچه باید یک تشکر کتبی از شما انجام میدادم، به نظرم بنده هم باید این مسیر طی بشه و با داشتن استادی چون امینو و با وجود این اکادمی و دوستان خوبی مثل شما،قطعا موفق هستیم.
    اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
    موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)

    در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)

    و خداوند امینو را آفرید...


  8. 19 کاربر برای این پست سودمند از Mr. & Mrs. hatami عزیز تشکر کرده اند:


  9. #1035

    rezajaryan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    1,518
    تشکر
    5,458
    7,060 بار در 1,533 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 587 پست
    برچسب زده شده
    در 5 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط kamanche نمایش پست ها
    متن زير يك متن خلاصه و ساده سازي شده از پله هاي طي شده توسط جان پايپر تا رسیدن به جائي كه اكنون در آن قرار دارد مي باشد كه تمامي تريدرها تقريبا همه اين پله ها و يا اكثريت آنها را بايد طي كنند تا به مرحله اي برسند كه بتوانند خود را تريدربنامند.
    1. كنجكاوي ما باعث مي شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه اي را انجام دهيم.
    2. يك يا دو كتاب و چند گزارش و مجله مي خريم.
    3. چیزهائي از بازار كه به نظر هم دوست داشتني مي رسند شما را ترغیب به تحقیق مي كنند.
    4. علاقه اي سطحي به بازار و تريدهاي هر از گاهي و عموما از دست دادن پول و گاهي هم موفقیت هاي تصادفي را در اين مرحله تجربه مي كنیم.
    5. عموما شكستهاي خود را فراموش كرده و به موفقیتهاي خود مي بالیم و خودمان را تشويق و متقاعد مي كنیم كه اگر اين تكنیك ها را ياد بگیريم به پايان راه رسیده و موفقیتهاي زيادي بدست خواهيم آورد.
    6. چارتهاي مخصوص به خودمان را را كه احیانا بزرگتر از حد معمول هم هستند و چند انديكاتور هم روي آنها رسم شده براي خود تهيه مي كنیم.
    7. روشي را براي ورود به بازار تهيه كرده و فكر میكنیم كه اين روش جز موفقیت چاره ديگري ندارد!
    8. به صورت فعالي معاملات خود را آغاز میكنیم.
    9. نتايج بما گوشزد میكنند كه به همان سادگي كه فكر میكنیم نیست و چند نكته را بايستي مراعات كرد.
    10. به تريدهايمان ادامه مي دهيم و نتايج نسبتا (بد) متفاوتي ايجاد مي شوند ولي نه آنچنانكه علاقه مارا از بین ببرند.
    11. همچنان نتايج خوب را انتظار می كشیم.
    12. حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنها افزايش مي يابند.
    13. مطالعه و خواندن گزارشات ادامه مي يابند اما اينها جز به تنیدگي بیشتر اوضاع نمي انجامند. هنوز نمیدانیم كه چه بايد بخواهيم.
    14. نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما كمبود مهارت هاي معاملاتي ما منجر به عدم بهره گیري و كسب سود شايسته از بازار مي شود.
    15. بتدريج ترس از بازار در ذهن ما جاي مي گیرد ولي هنوز اندر خم يك كوچه ايم.
    16. به همان روال قبل معامله مي كنیم و به تعداد زياد معامله كرده و از قانون معدل گیري گريزانیم. فقط موضوع مهم زمان است.
    17. يك سود بزرگ براي خود ثبت كرده و احساس اينكه همه چیز خوب پیش مي رود در ما به اعتماد به نفس زياد از حد منجر مي شود.
    18. يك ضرر بزرگ مي كنیم. از نظر رواني مساله شروع به بزرگ شدن مي كند.
    19. يك كامپیوتر مي خريم و شروع به بررسي انديكاتورهاي ديگر مي كنیم.
    20. به ديگر بازارها و روشها نیز سرك مي كشیم.
    21. بالاخره همه پول خود را از دست مي دهيم.
    22. بوضوح مي فهمیم كه به همان سادگي كه مي بینیم نیست.
    23. به نظر مي رسد كه به اين شیوه نمي توانیم ادامه دهيم.
    24. در مي يابیم كه اطلاعات كافي براي كسانیكه مي خواهند از اين بازار كسب در امد كنند كافي نیست.
    25. براي پر كردن اين خلا سعي مي كنیم كه يك سیستم گزارش نويسي ايجاد كرده تا چگونگي اوضاع را به ما بگويد.
    26. يك آنالیست را به همكاري دعوت مي كنیم. توجه داشته باشید كه اين بدترين كاري است كه شما مي كنید و بهترين كار آن است كه يك نفر تريدر را به كمك بطلبید.
    27. به تريد كردن ادامه مي دهيم اما در سطوح پائین تر.
    28. گزارش نويسی روزانه را آغاز مي كنیم كه يك موفقیت فوري محسوب مي شود.
    29. تمام اينها نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزهاي شخصي زيادي است اما باز هم هنوز بر ما روشن نیست كه تريد كردن يك امر ذهني است و ساير مقولات بیروني ( شامل روشها كامپیوترها و كارگزاران و...) تقريبا همه نامربوط هستند البته تا وقتیكه شما از نظر ذهني آماده نباشید.
    30. ترس بر ما مستولي شده و هنوز هم شیوه خاصي نداريم.
    31. مي فهمیم كه تريد منطقي بدون داشتن يك شیوه مناسب نتیجه اي جز ناكامي ندارد.
    32. بدنبال يك روش مي گرديد.
    33. روشهاي موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحي يك روش مخصوص به خود مي كنید.
    34. با روش خود شروع به تريد مي كنیم كه البته كاري بس سخت است.
    35. ما به دلايل قانع كننده اي براي تريدهاي خود نمي رسیم (چیزي كه قبل از داشتن روش نیز به آن دچار بوديم)اما در مي يابیم كه قبلا راجع به آن بررسي كرده ايم. جريانات دروني شما بكار مي افتند.
    36. مي فهمیم كه نكته اصلي در تريد كردن همانا ذهن ماست.حال مي توانیم پیشرفت واقعي را شروع كنیم
    37. شروع به تكمیل استراتژي خود كرده و با يك سايز مناسب تريد مي كنیم.
    38. اما هنوز هم دچار ترس هستیم و اين به مساله بزرگي تبديل مي شود. قبلا ياد گرفتیم كه كاهش ضررها ضروري است و اما بخش دوم (حفظ جريان سود ده)را با وجود ترس نمي توانیم به آن دست پیدا كنیم.
    39. به تريد كردن خود ادامه مي دهيم و به خود امیدواريم كه خوب شود. بتدريج ترس رخت بر مي بندد.
    40. ضربه بزرگ ديگري مي خوريم.
    41. احساس بدي پیدا كرده و فكر مي كنیم كه بهتر است تسلیم شويم و يا شايد بهتر بود همان مرتبه اول و چند سال پیش كه براي اولین بار كال شديم تسلیم مي شديم.
    42. به تريد خود ادامه داده و سعي مي كنیم كه از اعتماد به نفس زيادي پرهيز كنیم. خودمان را به سیستم مديريت استرس مسلح كرده به زودي ياد مي گیريم كه مراقبه كنیم( چیزي كه براي هر تريدري ضروري است) و در مي يابیم كه همیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالي باشیم. اگر شما از خودتان پر باشید جائي براي يادگیري باقي نمي گذاريد.
    43. يك تريدر ديگر را به عنوان راهنما انتخاب كرده و او نیز يك روش را به شما معرفي مي كند كه بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن هم وضعیت مناسب(ذهني)شماست.
    44. سیستم خودمان را مي سازيم و آنرا توسعه داده كه منجر به بهتر شدن نتايج و وضعیت ذهني ما مي شود. ديگر ترس مساله مهمي نیست.
    45. تصمیم به ملاقات با يك مربي روانشناس معاملات مي گیريم.
    46. سود بزرگي را به دلیل اجازه دادن به جريان سود ده در يك معامله به ثبت مي رسانیم. ما همان كاري را مي كنیم كه هر تريدر موفقي انجام مي دهد. آيا دوباره هم اين ترفند را مي توانیم بكار ببنديم؟
    47. شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ريسك محوري مي كنیم.
    48. مي فهمیم كه وضعیت ذهني همه چیز است و آرامش داشتن امري حیاتي است و باز هم سايز پوزيشنهاي خود را كم مي كنیم.
    49. چند روزي را با گروه معاملاتي مربي روانشناس خود بسر مي بريم.
    50. شروع به سود كردن با روش پايدار مي كنیم.
    51. باز كمي به خودمان غره مي شويم! اما اين بار مي فهمیم كه اشتباه كرده و با ضرر كمي آنرا محدود مي كنیم و باز به خودمان يادآوري مي كنیم كه متواضع بمانیم.
    52. بعضا به صورت ناخودآگاه تريد مي كنیم. در اين كار داريم حرفه اي مي شويم.
    53. مي دانیم كه چالشهاي زيادي پیشرو داريم اما با اعتماد به نفس آنها را رفع مي كنیم.
    54. متوقف كردن پول يك مساله مي شود. حقیقتا ما در يك دنیاي پر از فراواني زندگي مي كنیم.
    55. در مي بابیم كه زندگي ما بواسطه تريد كردن بهتر شده و در بسیاري از زمینه هاي زندگي به خواسته هايمان مي رسیم.
    خیلی ممنونم ازتون ک وقت گذاشتین و این 55 مورد رو نوشتین برامون
    خیلی عالی بود ممنونم
    در ابتدا سخت , در میانه آشفته , در انتها زیبا

  10. 13 کاربر برای این پست سودمند از rezajaryan عزیز تشکر کرده اند:


  11. #1036

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,456 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    همه چیز به باورهایتان بستگی دارد ...


    عقایدتان بر رفتارهایتان تاثیر میگذارند ، پس اگر از زندگیتان راضی نیستید و احساس میکنید به آنچه می خواهید دست نیافته اید باید باورهای خود را تغییر دهید

    1) سالها قبل برای مشاهده تاثیر قدرت فکر و باور بر انسان ، آزمایشی روی تعدادی از زندانیان داوطلب انجام شد . در این آزمایش ، نخست چاقوی چوبی را روی پشت زندانی ها کشیدند . زندانیان نمیدانستند که جنس چاقو از چوب است و برنده نیست . سپس مایعی به رنگ خون بر پشت آنها ریختند و زندانی ها تصور کردند که خون از جراحت آنان روان شده است . بسیاری از آنها از هوش رفتند ...
    2)به تازگی تحقیق مهمی در زمینه بیماری شیزوفرنی انجام شده است . یکی از موضوعات مورد بررسی زنی بود که شخصیت دوگانه داشت . قند خون وی در حالت عادی طبیعی بود ولی پس از اینکه معتقد شد دارای بیماری قند خون است کلیه مشخصات و علایم بیماری دیابتی را پیدا کرد و عقیده در او به صورت واقعیت درآمد .
    3)مورد مشابه دیگری که بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است این است که یخ را با بدن شخص در حال خواب مغناطیسی آشنا کرده و با قدرت تلقین آن را فلز قداخته وانمود ساخته اند و همیشه در محل تماس یخ ، تاول و آثار سوختگی مشاهده شده است .
    نکته :
    فردی که هیپنوتیزم میشود هیچ گونه اراده و اختیاری از خود ندارد و مستقیما بر اساس القائات فر هیپنوتیزم کننده عمل میکند . اما آیا می دانستید همه ما انسانها در تمام طول زندگی خود در حالت هیپنوتیزم شدگی قرار داریم ؟ نیرویی وجود دارد که همیشه ما از او دستور میگیریم و بر اساس فرمانهای او زندگی میکنیم . این نیروست که به ما میگوید کجا برویم و چه کار بکنیم . بله ، هر انسانی توسط نیروی باور و اندیشه هایش هیپنوتیزم شده است و در واقع اعتقادات و افکار ماست که با تسلط بر ما سرشته زندگی مارا به دست گرفته اند .
    این حقیقت شاید تصویری ناامید کننده از آزادی انسانی ما به نمایش بگذارد اما حقیقت الهام بخش این است که ما در انتخاب نوع باور و اندیشه های خود آزادیم و ما هستیم که تعیین میکنیم چه افکار و پندارهایی را به فرماندهی خود برگزینیم . پس اندیشه هایی را انتخاب کنیم که در میدان نبرد زندگی ما را به جلو و پیشروی تشویق کند نه باورهایی که مدام در گوش ما شک و ترس را زمزمه میکند ، به صورتی که دلهره ، تردید و محدودیت و شکست تمام آن چیزی باشد که در کارزار زندگی تجربه کنیم .زیرا فرجام هر ترسی شکست است . همیشه گفته ام ((شک)) همیشه و همه جا مقدمه شکست است ، اگر باور ندارید قلمی بردارید و بنویسید ((شکست)) حتی برای نوشتن شکست نیز باید با ((شک)) آغاز کرد .


    دوستای گل آکادمی مواظب باورها و افکار و حرفهایی که دارید میزنید باشید



    آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  12. 25 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  13. #1037

    Mr_510 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2020
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    340
    تشکر
    1,714
    3,391 بار در 353 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 13 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط kamanche نمایش پست ها
    متن زير يك متن خلاصه و ساده سازي شده از پله هاي طي شده توسط جان پايپر تا رسیدن به جائي كه اكنون در آن قرار دارد مي باشد كه تمامي تريدرها تقريبا همه اين پله ها و يا اكثريت آنها را بايد طي كنند تا به مرحله اي برسند كه بتوانند خود را تريدربنامند.
    1. كنجكاوي ما باعث مي شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه اي را انجام دهيم.
    2. يك يا دو كتاب و چند گزارش و مجله مي خريم.
    3. چیزهائي از بازار كه به نظر هم دوست داشتني مي رسند شما را ترغیب به تحقیق مي كنند.
    4. علاقه اي سطحي به بازار و تريدهاي هر از گاهي و عموما از دست دادن پول و گاهي هم موفقیت هاي تصادفي را در اين مرحله تجربه مي كنیم.
    5. عموما شكستهاي خود را فراموش كرده و به موفقیتهاي خود مي بالیم و خودمان را تشويق و متقاعد مي كنیم كه اگر اين تكنیك ها را ياد بگیريم به پايان راه رسیده و موفقیتهاي زيادي بدست خواهيم آورد.
    6. چارتهاي مخصوص به خودمان را را كه احیانا بزرگتر از حد معمول هم هستند و چند انديكاتور هم روي آنها رسم شده براي خود تهيه مي كنیم.
    7. روشي را براي ورود به بازار تهيه كرده و فكر میكنیم كه اين روش جز موفقیت چاره ديگري ندارد!
    8. به صورت فعالي معاملات خود را آغاز میكنیم.
    9. نتايج بما گوشزد میكنند كه به همان سادگي كه فكر میكنیم نیست و چند نكته را بايستي مراعات كرد.
    10. به تريدهايمان ادامه مي دهيم و نتايج نسبتا (بد) متفاوتي ايجاد مي شوند ولي نه آنچنانكه علاقه مارا از بین ببرند.
    11. همچنان نتايج خوب را انتظار می كشیم.
    12. حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنها افزايش مي يابند.
    13. مطالعه و خواندن گزارشات ادامه مي يابند اما اينها جز به تنیدگي بیشتر اوضاع نمي انجامند. هنوز نمیدانیم كه چه بايد بخواهيم.
    14. نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما كمبود مهارت هاي معاملاتي ما منجر به عدم بهره گیري و كسب سود شايسته از بازار مي شود.
    15. بتدريج ترس از بازار در ذهن ما جاي مي گیرد ولي هنوز اندر خم يك كوچه ايم.
    16. به همان روال قبل معامله مي كنیم و به تعداد زياد معامله كرده و از قانون معدل گیري گريزانیم. فقط موضوع مهم زمان است.
    17. يك سود بزرگ براي خود ثبت كرده و احساس اينكه همه چیز خوب پیش مي رود در ما به اعتماد به نفس زياد از حد منجر مي شود.
    18. يك ضرر بزرگ مي كنیم. از نظر رواني مساله شروع به بزرگ شدن مي كند.
    19. يك كامپیوتر مي خريم و شروع به بررسي انديكاتورهاي ديگر مي كنیم.
    20. به ديگر بازارها و روشها نیز سرك مي كشیم.
    21. بالاخره همه پول خود را از دست مي دهيم.
    22. بوضوح مي فهمیم كه به همان سادگي كه مي بینیم نیست.
    23. به نظر مي رسد كه به اين شیوه نمي توانیم ادامه دهيم.
    24. در مي يابیم كه اطلاعات كافي براي كسانیكه مي خواهند از اين بازار كسب در امد كنند كافي نیست.
    25. براي پر كردن اين خلا سعي مي كنیم كه يك سیستم گزارش نويسي ايجاد كرده تا چگونگي اوضاع را به ما بگويد.
    26. يك آنالیست را به همكاري دعوت مي كنیم. توجه داشته باشید كه اين بدترين كاري است كه شما مي كنید و بهترين كار آن است كه يك نفر تريدر را به كمك بطلبید.
    27. به تريد كردن ادامه مي دهيم اما در سطوح پائین تر.
    28. گزارش نويسی روزانه را آغاز مي كنیم كه يك موفقیت فوري محسوب مي شود.
    29. تمام اينها نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزهاي شخصي زيادي است اما باز هم هنوز بر ما روشن نیست كه تريد كردن يك امر ذهني است و ساير مقولات بیروني ( شامل روشها كامپیوترها و كارگزاران و...) تقريبا همه نامربوط هستند البته تا وقتیكه شما از نظر ذهني آماده نباشید.
    30. ترس بر ما مستولي شده و هنوز هم شیوه خاصي نداريم.
    31. مي فهمیم كه تريد منطقي بدون داشتن يك شیوه مناسب نتیجه اي جز ناكامي ندارد.
    32. بدنبال يك روش مي گرديد.
    33. روشهاي موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحي يك روش مخصوص به خود مي كنید.
    34. با روش خود شروع به تريد مي كنیم كه البته كاري بس سخت است.
    35. ما به دلايل قانع كننده اي براي تريدهاي خود نمي رسیم (چیزي كه قبل از داشتن روش نیز به آن دچار بوديم)اما در مي يابیم كه قبلا راجع به آن بررسي كرده ايم. جريانات دروني شما بكار مي افتند.
    36. مي فهمیم كه نكته اصلي در تريد كردن همانا ذهن ماست.حال مي توانیم پیشرفت واقعي را شروع كنیم
    37. شروع به تكمیل استراتژي خود كرده و با يك سايز مناسب تريد مي كنیم.
    38. اما هنوز هم دچار ترس هستیم و اين به مساله بزرگي تبديل مي شود. قبلا ياد گرفتیم كه كاهش ضررها ضروري است و اما بخش دوم (حفظ جريان سود ده)را با وجود ترس نمي توانیم به آن دست پیدا كنیم.
    39. به تريد كردن خود ادامه مي دهيم و به خود امیدواريم كه خوب شود. بتدريج ترس رخت بر مي بندد.
    40. ضربه بزرگ ديگري مي خوريم.
    41. احساس بدي پیدا كرده و فكر مي كنیم كه بهتر است تسلیم شويم و يا شايد بهتر بود همان مرتبه اول و چند سال پیش كه براي اولین بار كال شديم تسلیم مي شديم.
    42. به تريد خود ادامه داده و سعي مي كنیم كه از اعتماد به نفس زيادي پرهيز كنیم. خودمان را به سیستم مديريت استرس مسلح كرده به زودي ياد مي گیريم كه مراقبه كنیم( چیزي كه براي هر تريدري ضروري است) و در مي يابیم كه همیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالي باشیم. اگر شما از خودتان پر باشید جائي براي يادگیري باقي نمي گذاريد.
    43. يك تريدر ديگر را به عنوان راهنما انتخاب كرده و او نیز يك روش را به شما معرفي مي كند كه بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن هم وضعیت مناسب(ذهني)شماست.
    44. سیستم خودمان را مي سازيم و آنرا توسعه داده كه منجر به بهتر شدن نتايج و وضعیت ذهني ما مي شود. ديگر ترس مساله مهمي نیست.
    45. تصمیم به ملاقات با يك مربي روانشناس معاملات مي گیريم.
    46. سود بزرگي را به دلیل اجازه دادن به جريان سود ده در يك معامله به ثبت مي رسانیم. ما همان كاري را مي كنیم كه هر تريدر موفقي انجام مي دهد. آيا دوباره هم اين ترفند را مي توانیم بكار ببنديم؟
    47. شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ريسك محوري مي كنیم.
    48. مي فهمیم كه وضعیت ذهني همه چیز است و آرامش داشتن امري حیاتي است و باز هم سايز پوزيشنهاي خود را كم مي كنیم.
    49. چند روزي را با گروه معاملاتي مربي روانشناس خود بسر مي بريم.
    50. شروع به سود كردن با روش پايدار مي كنیم.
    51. باز كمي به خودمان غره مي شويم! اما اين بار مي فهمیم كه اشتباه كرده و با ضرر كمي آنرا محدود مي كنیم و باز به خودمان يادآوري مي كنیم كه متواضع بمانیم.
    52. بعضا به صورت ناخودآگاه تريد مي كنیم. در اين كار داريم حرفه اي مي شويم.
    53. مي دانیم كه چالشهاي زيادي پیشرو داريم اما با اعتماد به نفس آنها را رفع مي كنیم.
    54. متوقف كردن پول يك مساله مي شود. حقیقتا ما در يك دنیاي پر از فراواني زندگي مي كنیم.
    55. در مي بابیم كه زندگي ما بواسطه تريد كردن بهتر شده و در بسیاري از زمینه هاي زندگي به خواسته هايمان مي رسیم.

    هادی خان عالی بود سپاس واقعا. برای من خیلی انگزه بخش بود. چون شخصا در مرحله 43 هستم و بعد از گذروندن مراحل قبلی، چند وقتیه مثل یه بچه خوب برگشتم و طبق نقشه راه حرکت میکنم خیلی خوشحال شدم وقتی مراحل بعدش رو خوندم
    قلبا کسایی که با حسن نیت ازم ایراد میگرن رو دوست دارم.
    اگه در تحلیل ها و نظراتم ایرادی می بینید بزرگترین لطف رو در حق من میکنید اگه بهم گوشزدش کنید.

    سپاس از نگاه زیباتون.

  14. 15 کاربر برای این پست سودمند از Mr_510 عزیز تشکر کرده اند:


  15. #1038

    Amalphia آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2021
    نوشته ها
    263
    تشکر
    971
    2,920 بار در 270 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط kamanche نمایش پست ها
    متن زير يك متن خلاصه و ساده سازي شده از پله هاي طي شده توسط جان پايپر تا رسیدن به جائي كه اكنون در آن قرار دارد مي باشد كه تمامي تريدرها تقريبا همه اين پله ها و يا اكثريت آنها را بايد طي كنند تا به مرحله اي برسند كه بتوانند خود را تريدربنامند.
    1. كنجكاوي ما باعث مي شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه اي را انجام دهيم.
    2. يك يا دو كتاب و چند گزارش و مجله مي خريم.
    3. چیزهائي از بازار كه به نظر هم دوست داشتني مي رسند شما را ترغیب به تحقیق مي كنند.
    4. علاقه اي سطحي به بازار و تريدهاي هر از گاهي و عموما از دست دادن پول و گاهي هم موفقیت هاي تصادفي را در اين مرحله تجربه مي كنیم.
    5. عموما شكستهاي خود را فراموش كرده و به موفقیتهاي خود مي بالیم و خودمان را تشويق و متقاعد مي كنیم كه اگر اين تكنیك ها را ياد بگیريم به پايان راه رسیده و موفقیتهاي زيادي بدست خواهيم آورد.
    6. چارتهاي مخصوص به خودمان را را كه احیانا بزرگتر از حد معمول هم هستند و چند انديكاتور هم روي آنها رسم شده براي خود تهيه مي كنیم.
    7. روشي را براي ورود به بازار تهيه كرده و فكر میكنیم كه اين روش جز موفقیت چاره ديگري ندارد!
    8. به صورت فعالي معاملات خود را آغاز میكنیم.
    9. نتايج بما گوشزد میكنند كه به همان سادگي كه فكر میكنیم نیست و چند نكته را بايستي مراعات كرد.
    10. به تريدهايمان ادامه مي دهيم و نتايج نسبتا (بد) متفاوتي ايجاد مي شوند ولي نه آنچنانكه علاقه مارا از بین ببرند.
    11. همچنان نتايج خوب را انتظار می كشیم.
    12. حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنها افزايش مي يابند.
    13. مطالعه و خواندن گزارشات ادامه مي يابند اما اينها جز به تنیدگي بیشتر اوضاع نمي انجامند. هنوز نمیدانیم كه چه بايد بخواهيم.
    14. نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما كمبود مهارت هاي معاملاتي ما منجر به عدم بهره گیري و كسب سود شايسته از بازار مي شود.
    15. بتدريج ترس از بازار در ذهن ما جاي مي گیرد ولي هنوز اندر خم يك كوچه ايم.
    16. به همان روال قبل معامله مي كنیم و به تعداد زياد معامله كرده و از قانون معدل گیري گريزانیم. فقط موضوع مهم زمان است.
    17. يك سود بزرگ براي خود ثبت كرده و احساس اينكه همه چیز خوب پیش مي رود در ما به اعتماد به نفس زياد از حد منجر مي شود.
    18. يك ضرر بزرگ مي كنیم. از نظر رواني مساله شروع به بزرگ شدن مي كند.
    19. يك كامپیوتر مي خريم و شروع به بررسي انديكاتورهاي ديگر مي كنیم.
    20. به ديگر بازارها و روشها نیز سرك مي كشیم.
    21. بالاخره همه پول خود را از دست مي دهيم.
    22. بوضوح مي فهمیم كه به همان سادگي كه مي بینیم نیست.
    23. به نظر مي رسد كه به اين شیوه نمي توانیم ادامه دهيم.
    24. در مي يابیم كه اطلاعات كافي براي كسانیكه مي خواهند از اين بازار كسب در امد كنند كافي نیست.
    25. براي پر كردن اين خلا سعي مي كنیم كه يك سیستم گزارش نويسي ايجاد كرده تا چگونگي اوضاع را به ما بگويد.
    26. يك آنالیست را به همكاري دعوت مي كنیم. توجه داشته باشید كه اين بدترين كاري است كه شما مي كنید و بهترين كار آن است كه يك نفر تريدر را به كمك بطلبید.
    27. به تريد كردن ادامه مي دهيم اما در سطوح پائین تر.
    28. گزارش نويسی روزانه را آغاز مي كنیم كه يك موفقیت فوري محسوب مي شود.
    29. تمام اينها نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزهاي شخصي زيادي است اما باز هم هنوز بر ما روشن نیست كه تريد كردن يك امر ذهني است و ساير مقولات بیروني ( شامل روشها كامپیوترها و كارگزاران و...) تقريبا همه نامربوط هستند البته تا وقتیكه شما از نظر ذهني آماده نباشید.
    30. ترس بر ما مستولي شده و هنوز هم شیوه خاصي نداريم.
    31. مي فهمیم كه تريد منطقي بدون داشتن يك شیوه مناسب نتیجه اي جز ناكامي ندارد.
    32. بدنبال يك روش مي گرديد.
    33. روشهاي موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحي يك روش مخصوص به خود مي كنید.
    34. با روش خود شروع به تريد مي كنیم كه البته كاري بس سخت است.
    35. ما به دلايل قانع كننده اي براي تريدهاي خود نمي رسیم (چیزي كه قبل از داشتن روش نیز به آن دچار بوديم)اما در مي يابیم كه قبلا راجع به آن بررسي كرده ايم. جريانات دروني شما بكار مي افتند.
    36. مي فهمیم كه نكته اصلي در تريد كردن همانا ذهن ماست.حال مي توانیم پیشرفت واقعي را شروع كنیم
    37. شروع به تكمیل استراتژي خود كرده و با يك سايز مناسب تريد مي كنیم.
    38. اما هنوز هم دچار ترس هستیم و اين به مساله بزرگي تبديل مي شود. قبلا ياد گرفتیم كه كاهش ضررها ضروري است و اما بخش دوم (حفظ جريان سود ده)را با وجود ترس نمي توانیم به آن دست پیدا كنیم.
    39. به تريد كردن خود ادامه مي دهيم و به خود امیدواريم كه خوب شود. بتدريج ترس رخت بر مي بندد.
    40. ضربه بزرگ ديگري مي خوريم.
    41. احساس بدي پیدا كرده و فكر مي كنیم كه بهتر است تسلیم شويم و يا شايد بهتر بود همان مرتبه اول و چند سال پیش كه براي اولین بار كال شديم تسلیم مي شديم.
    42. به تريد خود ادامه داده و سعي مي كنیم كه از اعتماد به نفس زيادي پرهيز كنیم. خودمان را به سیستم مديريت استرس مسلح كرده به زودي ياد مي گیريم كه مراقبه كنیم( چیزي كه براي هر تريدري ضروري است) و در مي يابیم كه همیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالي باشیم. اگر شما از خودتان پر باشید جائي براي يادگیري باقي نمي گذاريد.
    43. يك تريدر ديگر را به عنوان راهنما انتخاب كرده و او نیز يك روش را به شما معرفي مي كند كه بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن هم وضعیت مناسب(ذهني)شماست.
    44. سیستم خودمان را مي سازيم و آنرا توسعه داده كه منجر به بهتر شدن نتايج و وضعیت ذهني ما مي شود. ديگر ترس مساله مهمي نیست.
    45. تصمیم به ملاقات با يك مربي روانشناس معاملات مي گیريم.
    46. سود بزرگي را به دلیل اجازه دادن به جريان سود ده در يك معامله به ثبت مي رسانیم. ما همان كاري را مي كنیم كه هر تريدر موفقي انجام مي دهد. آيا دوباره هم اين ترفند را مي توانیم بكار ببنديم؟
    47. شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ريسك محوري مي كنیم.
    48. مي فهمیم كه وضعیت ذهني همه چیز است و آرامش داشتن امري حیاتي است و باز هم سايز پوزيشنهاي خود را كم مي كنیم.
    49. چند روزي را با گروه معاملاتي مربي روانشناس خود بسر مي بريم.
    50. شروع به سود كردن با روش پايدار مي كنیم.
    51. باز كمي به خودمان غره مي شويم! اما اين بار مي فهمیم كه اشتباه كرده و با ضرر كمي آنرا محدود مي كنیم و باز به خودمان يادآوري مي كنیم كه متواضع بمانیم.
    52. بعضا به صورت ناخودآگاه تريد مي كنیم. در اين كار داريم حرفه اي مي شويم.
    53. مي دانیم كه چالشهاي زيادي پیشرو داريم اما با اعتماد به نفس آنها را رفع مي كنیم.
    54. متوقف كردن پول يك مساله مي شود. حقیقتا ما در يك دنیاي پر از فراواني زندگي مي كنیم.
    55. در مي بابیم كه زندگي ما بواسطه تريد كردن بهتر شده و در بسیاري از زمینه هاي زندگي به خواسته هايمان مي رسیم.
    خیلی عالی بود.
    شکست فقط اصلاح مسیر است، به شرط آنکه هدف مشخص باشد

    خدایا! نمودار زندگی مرا صعودی و اصلاحات آنرا ختم به هیدن دایورجنس بفرما.

  16. 15 کاربر برای این پست سودمند از Amalphia عزیز تشکر کرده اند:


  17. #1039

    Erfanalk آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2021
    نوشته ها
    2,714
    تشکر
    10,812
    12,917 بار در 2,793 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 2126 پست
    برچسب زده شده
    در 6 تاپیک
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز
    دوستان دوتا سوال دارم
    1)بنده کمی خوابالو هستم و درگیر این عادت بد هستم (البته اسمشو برای خودم عادت بد گزاشتم) و وقتی مثلا زنگ گوشی رو میزارم رو 7 صبح واسه بیدار شدن ولی وقتی صدای زنگ رو میشونم قطع میکنم اما دوباره ساعت 8 خودم به طور عادتی بلند میشم
    زنگ گوشیم به صورتیه که وقتی زنگش میخوره به صورت خیلی عجیبی از جام پرت میشم حالا زنگ های دیگه ای هم انتخاب کردم اما نمیدونم چه چیزی باعث این بیداری با ترس من میشه)
    هدفم اینه که ساعت 6 بیدار شم اما خب کم کم دارم 5 دیقه روزانه به عقب میندازم مثلا امروز 7 باشه فردا 6.55 اما خب انگار خوابم قدرتش از من بیشتره و فعلا منو ناکام گذاشته
    درخواب ظهر هم کمی کسالت دارم و اگه بخوام ساعت 3 بخوابم و تایم خوابم 30 دقیقه باشه 25 دقیقه اول خوابم نمیبره و چون زنگ گوشی رو گزاشتم رو 30 دقیقه بعد 5 دقیقه زنگ میخوره و ا عصابم خورد میشه)
    2)مراقبه دقیقا چی میشه؟(همون مدیتیشن؟) استاد خوبی برای مراقبه یا همون مدیتیشن سراغ دارین؟
    حالا من دیروز دشتم این تاپیک رو مطالعه میکردم غرق مطالب جناب ابی شدم که گزاشته بودن @ebi.for.fx و خب حالم عجیب بود و صبح از ساعت 12 تا 9 شب داشتم اونارو مطالعه میکردم
    3)بعضی عاداتی هست که ترکشون بسیار سخته از دوستان برای ترک این عادات راهنمایی های مربوطه رو میطلبم وتجربیاتشون در رابطه با ترک عادت چندین ساله

    بسیار ممنونم از توجه هم اکادمی های عزیزم

  18. 16 کاربر برای این پست سودمند از Erfanalk عزیز تشکر کرده اند:


  19. #1040


    تاریخ عضویت
    Aug 2021
    نوشته ها
    116
    تشکر
    477
    348 بار در 113 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 4 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Erfanalk نمایش پست ها
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز
    دوستان دوتا سوال دارم
    1)بنده کمی خوابالو هستم و درگیر این عادت بد هستم (البته اسمشو برای خودم عادت بد گزاشتم) و وقتی مثلا زنگ گوشی رو میزارم رو 7 صبح واسه بیدار شدن ولی وقتی صدای زنگ رو میشونم قطع میکنم اما دوباره ساعت 8 خودم به طور عادتی بلند میشم
    زنگ گوشیم به صورتیه که وقتی زنگش میخوره به صورت خیلی عجیبی از جام پرت میشم حالا زنگ های دیگه ای هم انتخاب کردم اما نمیدونم چه چیزی باعث این بیداری با ترس من میشه)
    هدفم اینه که ساعت 6 بیدار شم اما خب کم کم دارم 5 دیقه روزانه به عقب میندازم مثلا امروز 7 باشه فردا 6.55 اما خب انگار خوابم قدرتش از من بیشتره و فعلا منو ناکام گذاشته
    درخواب ظهر هم کمی کسالت دارم و اگه بخوام ساعت 3 بخوابم و تایم خوابم 30 دقیقه باشه 25 دقیقه اول خوابم نمیبره و چون زنگ گوشی رو گزاشتم رو 30 دقیقه بعد 5 دقیقه زنگ میخوره و ا عصابم خورد میشه)
    2)مراقبه دقیقا چی میشه؟(همون مدیتیشن؟) استاد خوبی برای مراقبه یا همون مدیتیشن سراغ دارین؟
    حالا من دیروز دشتم این تاپیک رو مطالعه میکردم غرق مطالب جناب ابی شدم که گزاشته بودن @ebi.for.fx و خب حالم عجیب بود و صبح از ساعت 12 تا 9 شب داشتم اونارو مطالعه میکردم
    3)بعضی عاداتی هست که ترکشون بسیار سخته از دوستان برای ترک این عادات راهنمایی های مربوطه رو میطلبم وتجربیاتشون در رابطه با ترک عادت چندین ساله

    بسیار ممنونم از توجه هم اکادمی های عزیزم
    سلام عرفان جان
    تو مورد اول این فایل میتونه بدردتون بخوره
    https://sookhtejet.com/%d8%ac%d8%a7%...8%d8%a7%d8%a8/

  20. 13 کاربر برای این پست سودمند از boika عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 40 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 40 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •