سلام خدمت دوستان عزیز
من میخوام یه خاطره و تجربه جالبی که در مواجهه با این بازی داشتم خدمتتون عرض کنم
من این بازی رو چند بار انجام دادم که دفعات اول به خاطر فراموشی مجبور شدم از اول شروع کنم اما تجربه آخرم توی بازی اینجوری نبود و واقعا به یه سد ذهنی خوردم که سوالات فلسفی زیادی رو توی ذهنم به شکلی که تمام بدنم و نه فقط بخشی از مغزم درگیر این مسله شد
همین اول باید بگم که من یکی از قوانین بازی فروانی رو به اشتباه متوجه شدم بودم اونم اینکه به جای اضاف شدن درامد اولیه به درامد روز قبل ، واریزی دوبرابر در آمد روز قبل می شد و با این تفاسیر من سی و چهار روز بازی رو ادامه دادم و به رقمی نزدیک به ۸۲ هزار میلیارد تومان رسیدم که و این رقم رو مثل رقم های قبل از اون روز خرج کردم اما دیگه کاری بنظرم نیومد که برام لذت بخش باشه چرا که احساس می کردم هر کاری که به ذهنم می رسید انجام دادم(البته که کارهایی هم میتونست انجام بشه که من الان هم درگیر این مسله ام که واقعا چه کار دیگه ای میشه انجام داد)
اما نکته جالب این قضیه تا به اینجا برای من این بود که :
- چی میشه اگر تمام ثروت های دنیا دست من بود؟(واقعا)
- چی میشه اگر توانایی هزینه کردن چیز هایی رو داشته باشی که همه چیز بر میل و خواسته تو بچرخه؟ (واقعا)
- این قضیه قطعا انتها نداره چرا که دنیا و وجود انسان انتها نداره؛ با این حساب چی میشه که یه انسان از لحاظ وجودی ثروتمند میشه؟ و حتی به ثروتی از جنس ثروتمندی خداوند؟ چی جوری میشه بهش دست پیدا کرد؟
@
amino