سلام تارخ جان امیدوارم حالتون عالی باشه
میون این همه پستی که بوی نرفتن به خدمت رو میداد خواستم اینو بگم خدمتتون که خدمت برای من مساوی شد با دوستی با یه هم خدمتی و آشنایی با فارکس و مسیر زندگیم عوض شد ...
قبل خدمت همه بد میگفتن ازش ولی خداروشکر زمان آموزشی شدم مقسم غذا(غذا تقسیم میکردیم) و اینقدر غذا خوردیم که من بعد آموزشی اضافه وزن پیدا کرده بودم(حق کسی رو نمیخوردیما غذا زیاد بود) انتهای آموزشی بازم موج منفی شکل گرفت و همه گفتن یگان میافتیم فلان جا و میریم روی برجک پست میدیدم و اونجا یه کم استرس کشیدم اما تهش افتادم تو یگانی که با لباس شخصی میرفتم و میومدم و صد البته با موهای خودم;)(از کچل کردن خبری نبود)یه تلفن یک طرفه هم در اختیارمون بود تا با هرکی میخوایم صحبت کنیم !!!؟؟؟
و از همه جالبتر اینکه روز اولی که به یگان معرفی شدم همه برج بالاهای اونجا رفته بودن پایان دوره و من از روز اول و ساعت اول شدم برج بالا واسه خودم:o
به هر بهونه ای هم بهمون کارت هدیه 500 تومنی میدادن(از عید ها بگیر تا روز جوان و روز سرباز و ...)
افسر نگهبانام هم یکی از یکی بهتر (هرجا هستند خدا حفظشون کنه)
همه میگفتن با پارتی رفتی اونجا اما خودم و خدای خودم میدونیم که هیییچ پارتی ای نداشتم و مثل یه مرد 21 ماه خدمت کردم و پایان دوره هم یه هفته بردنمون قم و کلی عشق کردیم ...
و جالبتر اینکه ما جزو آخرین دوره هایی بودیم که اون یگان سرباز میگرفت و الان دیگه سرباز نمیگیرن
اینا رو گفتم که بگم خدمت مثل بقیه اتفاقاتی که تو زندگی باید باهاشون روبرو شیم به خودیه خود بد نیست و مهم نوع نگاه ما بهشه که تعیین میکنه خوب باشه یا بد
پ.ن:شما که اینقدر استرس دارید چرا دنبال کسری خدمت نمیافتید ؟؟(با پروژه ای چیزی که دقیق نمیدونم مراحلشو اما میدونم هست/یا کارت بسیج و این چیزا)
ببخشید که نظرمو گفتم فقط خواستم تجربه خودمو به اشتراک گذاشته باشم باهاتون
ارادت