چون هنگام مدیتیشن چندین برابر احساس میکنم این را.
البته شاید دلیل کافی نباشه که از مدیتیشنه
ولی قبل مدیتیشن اصلا همچین چیزی تجربه نکردم.
و یه چیز های دیگه هم هست که نمیشه بگی چون امکان داره
برداشت اشتباه بشه.
قبل مدیتیشن اصلا اینجور نبودم
@memo
نمایش نسخه قابل چاپ
روانشناسی موفقیت5 : تکنیک شماره 3 : زندگی یک بازی است
اشتیاق سوزان برای انجام کار مثل سوخت برای ماشین هست
5 درصد افراد با اشتیاق کار خودشان را شروع میکنند(جلسه اول)و 95 درصد افراد که برای رسیدن به هدفشان حاظر نیستن کارهایی که دوست ندارد انجام دهد(تکنیک در تنگنا قرار دادن خود و....)
نکته : افرادی که کاری را با اشتیاق شروع میکنند و یا افرادی که تکنیک در تنگنا قرار دادن خود را انجام می دهند ،من اهمیتی نمیدهم که شما کاری راکه انجام میدهید چقدر دوست دارید و چه مدت زمانی را صرف کارهای خسته کننده میکنید یا کارهایی را انجام می دهید که حوصلشونو ندارید حتی اگر ما در حرفه ای باشیم که عاشق آن هستیم یا برای رسیدن به هدف،خودتان را در تنگنا قرار میدهید یا در هر حالتی که کارهایی را باید انجام بدهید اما علاقه ای برای انجام آن ندارید
یک واقعیت وجود دارد که خیلی ها این واقعیت را به شما شاید نمی گویند: به مروز زمان انجام کار ها می تواند خسته کننده باشد
به مرور زمان انجام کارها حتی کارهایی که شما برای انجام آن اشتیاق دارید و به مرور زمان ممکنه خسته کننده و تکراری و ملال آور و کسل کننده بشود،نکته مهم اینکه نه تنها در مورد کار کردن درسته بلکه در رابطه با تمام مواردی که نیاز به نظم دارد هم صادق هست همانطور که گفتیم انجام هر نظمی نیاز به انرژی دارد و نظم لازمه ی موفقیته
حالا تصور کنید اگر انجام این کارها و نظم ها ملال آور نباشه ،سخت و کسل کننده نباشد،کاری نباشه که به صورت ناخودآگاه بخواهید آن را به تعویق بندازید چی میشه انجام کاری که قبلا سخت بود الان برای شما لذت بخش بشه و شما برای انجام دادنش لحظه شماری کنید ، چی میشه اگر بجای اینکه از انجام کارهایی که باید انجام بدید بترسید الان با شادی بخواهید آن ها را انجام دهید،به نظرتان این تغییر چطوری و چقدر زندگی شما را تحت تاثییر قرار میدهد به این تغییر کمی فکر کنید چون به طور قابل توجهی توانایی شما را افزایش می دهد و انجام کارها را برایتان لذت بخش میکند به نظر شما چطور یک فرد می تواند به این توانایی برسد این دقیقا تکنیکی هست که در این فایل با شما به اشتراک می گذاریم
تکنیک شماره 3 :زندگی یک بازی است
زندگی یک بازی است اطمینان حاصل کنید که در آن بازی میکنید،همانطور که گفتیم ما برای رسیدن به اهدافمان نیاز به انجام کارهایی داریم که اصلا دوستشون نداریم که با این تکنیک انجام کارهای ملال آور را به کاری لذت بخش تبدیل کنید،اگر آن را تبدیل به بازی کنید وآن را چالشی انجام دهید این می تونه همه چیز را تغییر بده ،به نظر شما این تغییر کجا شکل میگیرد؟؟؟؟؟؟ این تغییر درون ذهن شما شکل می گیرد این یک تغییر ذهنی است
این تکنیک می تواند زندگی ملال آور انسان ها را تبدیل یک خوشی دائمی و پر از چالش های هیجان انگیز بکند، نکته ی جالبش همینه که همش بازی ذهن شما است در این تکنیک برای هر فعالیتی باید یک بازی یا چالش طراحی کنیم و این این بازی باید اینقدر جذاب باشه که برای انجام دادنش نتوانیم صبر کنیم،خیلی ها فکر می کندد وقتی می گوییم فعالیت های روزمره را تبدیل به یک بازی بکنیم این معنی را می دهد که زیاد نباید جدیش بگریم و یا آن ها را زیاد مهم تلقی نکنیم و این کاملا اشتباهه
کودکان و بچه ها را دیدید طوری به بازی اتش دارند و اونقدر از تمام وجودشون در بازی مایه میزارن که هیچ بزرگ سالی اینقدر در انجام کارهاش مصمم نیست آن ها هیچوقت از بازی کردن خسته نمی شوند با تمام انرژیشان بازی میکنند و سعی میکنند آن را به بهترین نحوه ممکن انجام میدهند و بارها و بارها شکست میخورن اما باز هم بازی میکنن تا بهترین باشند ،وقتی فعالیت های روزمره را که برای رسیدن به هدف انجام میدیم را تبدیل به یک بازی بکنیم اینقدر برایمان هیجان زده میشه که شب ها مثل بچه ها حتی خوابمون نبره و ثانیه شماری کنیم که کی صبح بشه و ما بخواهیم بازهایمان را شروع کنیم
مثال: اضافه کردن تکنیک بازی به کار ها یا تبدیل نحوه انجام کار به یک چالش یا بازی
بازی سرعت و زمان
شما می توانید بازی سرعت را به تمام کارهایتان اضافه کنید ،مثلا در ذهنتان تایم قرار دهید و کارتان را تبدیل به یک چالش یا مسابقه کنید،جدا از اینکه چقدر این کار سخته و اصلا دوست ندارید آن را انجام دهید که باعث ایجاد هیجان می شود تا کار را در مدت زمان تعیین شده انجام دهید شما می توانید حتی یک جایزه برای خودتان تعیین کنید.
این بازی تغییری در ذهن شما ایجاد می کند،ذهنتان بجای تمرکز روی سخت بودن کار یا خسته کننده بودن کار،تمرکز را بر روی انجام این کار در مدت زمان تعیین شده می گذارد و هیجانی را در شما ایجاد میکند که تمام توانایی هایتان را برای انجام آن کار لحاظ میکنید .
حتی شما می تواندی به خودتان مسابقه بدهید و به خودتان بگید این کار را به بهترین شکل ممکن در چه مدت زمانی انجام دهید رکورد های جدیدی را برای خودتان ثبت کنید و اگر قرار هست روز بعد هم اینکار را انجام دهید سعی کنید در روز بعد رکورد خود را بزنید
مثلا در مورد ترید کردن که چطور می توانم در مدت زمان کمتری نسبت به روز قبل تمام کارهامو به صورتی دقیق انجام بدم که گام خودمو(هدف روزانه)در سریع ترین زمان ممکن و بهترین شکل ممکن بگیرم
یا انجام کارهای روزانه مثل نوشتن چک لیست،تمرین مستمر به صورت روزانه،نوشتن ژورنال تریدری و بررسی پوزیشن های روز قبل،بررسی همیشگی استراتژی برای بهینه کردن آن،ورزش کردن،تغذیه مناسب و میزان خواب مناسب و تمام کارهایی که منجر میشد من تریدر بسیار حرفه ای بشم بسیار سخت بود اما بعد از اضافه کردن این بازی تمام این کارها تبدیل به یک مسابقه و چالش شد و از انجامش بسیار لذت ببرم چرا انجام این کار ها قبل از انجام بازی بسیار سخت بود؟؟؟ چون ذهنم فقط روی سختی کار متمرکز بود و من باید و مجبورم که انجام بدهم و بعد از انجام بازی تمام تمرکزم برای زدن رکورد خودم و بازی های جدید و چالش های جدید در زمینه ی خودم شده بود مثلا بازی و چالش آقای امینو زدن تمام رکورد های آقای گن
مثال: مثلا شما برای رسیدن به هدفتان هر چیزی که هست ما قضاوت نمی کنیم مثلا به انجام کارهایی فیزیکی که اصلا دوست ندارد مثلا در یک انبار میخواهید کار کنید،که آقای امینو همین کار را انجام دادند که اگر اونروز گفته میشد این کار را در شان مانیست و چه کار سختی هست که چرا اینجوری شده و این چه وضعشه و.... خلاصه برای غر زدن همیشه دلیلی دارید
به خاطر دلایلی اونجا کار میکردم و آن کار پول مورد نیاز آن زمان من را تامین میکرد، کاری که کردیم و بازی ای که طراحی کردیم کار خودمان را تبدیل کردیم به قوی ترین مردان(برنامه مردان آهنین) و اسم هایی را به خودمان انتخاب کردیم و با هم رقابت میکردیم ورکورد میزدیم وثبت میشد و اینکار بسیار لذت بخش برای ما شده بود نتیجه آن تبدیل شده به یک رقابت سخت که برای آن لحظه شماری میکردیم
مثلا اگر قرار هست هر روز میزکارم را مرتب کنم و لباس هامو مرتب کنم می تونم اینو تبدیل کنم به بازی بهترین طراح داخلی جهان در این صورت حتی ممکنه بشینید و در اینترنت سرچ کنید بهترین چیدمان به چه شکل هست و چگونه می توانید بهترین باشد خیلی ها ممکنه این نوع تکنیک و استفاده از آن را ساده لوحانه ببینند اما من به شما میگم این دنیا یک بازیه و شما باید مطمئن بشید دارید بازی میکنید نه اینکه سخت دارید تلاش میکنید
این تکنیک و ایجاد فضای رقابتی و هیجانات آن باعث ایجاد ترشح دوپامین می شود باعث ایجاد احساس رضایت و پاداش می شود و باعث می شود آن کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم
شما هیچ نیازی با داروی خاضی برای دوپامین ندارید بلکه منبع بسیار زیادی درون خودتان هست که باید مقداری ازش را آزاد کنید و هیچ چیزی در دنیا مثل بازی کردن انسان را درگیر خودش نمی کند در بازی خیلی از توانایی های شما فعال می شود
دربازی رقابت ،انگیزه،پاداش،امید و خلاقیت داریم و در زمان بازی مقدار زیادی شور و هیجان هست که باعث ترشح دوپامین میشه و باعث احساس رضایت و پاداش می شود و از انجام آن لذت می بریم.
برای همین هست در ورزش هایی مثل فوتبال و بازی کامپیوتر باعث ترشح دوپامین می شود
زندگی یک بازی است اطمینان حاصل کنید که بازی میکنید
کاری که خودم انجام دادم ابن بود:
برای تبدیل یک کار به بازی: 1-معیار اندازه گیری (نمره یا.....) 2 -معیار رکورد (هر روز 3 درصد بهتر عمل کنید) 3-معیار رشد هفتگی 4-معیار پاداش (یه خودتان بابت این رشد جایزه بدهید) 5-و....
برای مثال : خواندن کتاب 1-حداقل تعداد صفحه 10 2-روز بعد سه درصد رشد 13 صفحه تا به حداکثر پتانسیل تعداد صفحه در روز مثلا 50 یا ....هست برسید 3-پایان ماه حداقل تعداد صفحه در روز 20 صفحه با رشد 100 درصدی 4-یک پاداش برای این موفقیت انتخاب کنید : مثلا رستوارن رفتن و خوردن غذای مورد علاقه یا خرید کتاب جدید یا....
و معیار های دیگه ای که می تواند بازی را جذاب کند مثلا معیار سرعت عمل چقدر سریع می شود یک کتاب را خواند و....
معیار سرعت عمل وقتی تسلط پیدا کنیم خیلی عالی عمل میکند
روانشناسی معامله گری: تکنیک شماره سوم " بازی سازی" آکادمی ویو - YouTube
https://www.youtube.com/watch?v=aj5Y...ndex=5&pp=iAQB
روانشناسی موفقیت6 : عادت ها و تغییر آن ها ، برداشت ما از اتفاقات، مفهوم رنج وسختی، بهترین منبع برای بررسی روانشناسی ترید
اتفاقات همیشه اتفاق می افتند که برداشت ما از اتفاق هست که باعث به وجود آمدن یک عادت یا محدودیت یا افتخار میشود
عادت ها و تغییر آن ها
تمرین اینکه قاشق و چنگال را برای 21 روز خلاف این مدتی که استفاده میکردید استفاده کنید یعنی جای قاشق و چنگال عوض کنید بعد از مدتی متوجه میشید که عادت ها را میشه تغییر داد و بعد از تثبیت اون دیگر نیاز به فکر نیست خودش انجام میشود
عادت های ترید را کجا می بینیم ؟؟ از هیستوری اکانت ، نوع پوزیشن ها بای و سل ، میزان پیپ نشاندهنده عدد ذهنی در هر پوزیشن ، ورود و خروج ، حد ضرر و حد سود ، اگر تعداد پوزیشن ضرر ده نگاه کنیم اگر خیلی بیشتر از پوزیشن سود ده شما را وارد ضرر کرده این نشاندهنده ی داشتن امید واهی است
فرض کنید چند دانشمند روی میز مطالعه و وسایل عجیب و غریب دارند و درمورد خاصیت اتم بررسی میکنند حالا پله پله به عقب برمیگردیم و نتیجه این بود انسان ها از اندام ها و سپس بافت هاو....و درنهایت اتم ها تشکیل شده اند که نشان دهند ه ی این است که یک سری اتم در مورد رفتار اتم های دیگر تحقیق میکردند (تصویر از خودشناسی) بهترین روش برای شناخت رفتار یک تریدر خودش هست
باور ها یا دستورالعمل های ذهن چگونه عمل میکند؟؟
طبق یک آزمایش اگر قد انسانی 80/1 باشد و یک سوزن به کف پای او زده شود ( برای مثال70/1 از کف چا تا سر ماهیچه عصبی وجود دارد) وسرعت انتقال اطلاعات در عصب هم مشخص هست وقتی برای اولین بار اتفاق می افتد سرعت واکنش با سرعت واکنش عصب ها یکی هست اما وقتی برای 100امین بار تکرار میشود دیده میشود سرعت عملکرد بسیار سریع تر از سرعتی است که نیاز است اطلاعات از طریق عصب به مغز برسید واین نشان میدهد که تجربه و عادت ها بسیار سریع عمل میکنند حتی سریع تر از اینکه منتظر باشی تا ذهن دستور دهد به ماهیچه ها تا عملی شود
برای مثال: تعداد ضربه ایستگاهی دیوید بکام یا عملکرد سریع مسی در حساس ترین شرایط یا.....
زمانی که عملی را بدن شدن سریع تر از مغز شما عکس العمل نشان دهد میشود عادت
تمام اعضای شما دارای حافظه هستند از تجربیاتی که اتفاق افتاده برای مثال زمانی که دست شما به بخاری یا ذغال میخورد اگر قرار باشه اطلاعات از طریق اعصاب با همان سرعت به مغز برسه و مغز به ماهیچه ها دستور دهد که منقبض شوند و دست کشیده شود دست میسوزد
کسب یه عادت مثل احداث کارخانه هست که وقتی احداث شد خودش برای تو کار میکنه و میشه رفت سراغ عادت بعدی عادت ها کار میکنند چه ما بخواهیم یا نخواهیم یا به وجود آوردیم یا برامون به وجود آوردن(خانواده ومحیط)
مفهوم رنج وسختی
رنج و سختی از انسان جدا نشدنی هستند شما در نهایت یاد میگیرید چجوری رنج بکشید
طبق صحبت حضرت مسیح : انسان هایی که می دونن چجوری رنج بکشن رنج نمی کشن
در کتاب مقدس قرآن آمده ما شما را در رنج آفریده ایم اگربدونیم چجوری رنج بکشیم دیگه رنج نمیکشیم
مثلا:شما یا رنج آموزش اصولی را میپذیرید یا رنج شکست خوردن در مارکت یا رنج چاقی و اضافه وزن را تحمیل می کنید یا رنج باشگاه رفتن و تمرین کردن یا رنج بی سوادی یا رنجش یادگرفتن آموزش در هر دو صورت رنج میکشید اما وقتی بدونید چجوری رنج بکشید دیگر رنج نمیکشیم
این تصور که به خودتان بگویید در زندگی میخواهم به جایی برسم که رنج و سختی نکشم بزارید کنار تصمیم بگیرید که با این سختی عادت های خوبی ایجاد کنید و بعد سمت سختی دیگه ای برید که آن ها نتایج خیلی عالی به دست می اورید ومتوجه میشوید که دیگر رنج نمیکشید بلکه در جهت بهتر شدن قدم بر میدارید
کسایی که منتظرن تا موقعیت خوب ایجاد بشود تا کاری کنند هیچوقت موفق نمی شوند چون فرصت خوب هیچوقت ایجاد نمیشود همیشه همه فرصت ها خوب هستند یا استفاده میکنید یا نمی کنید مهم شروع کردن هست
مثال موفقیت وسختی : مثل گل کلمی است لایه های تودرتو که سختی و موفقیت در دل اونه اگر سختی کشیدن را بتوانید درک کنید و چجوری فرمت اون را برای خودتان تغییر دهید دیگر چیزی بنام شکست و سختی وجود ندارد
معرفی کتاب : کتاب روانشناسی تصویری ذهنی تصور ما از اتفاق و اینکه تصور چه باوری میتواند ایجاد کند و باور چه عادت هایی می تواند بسازد که عادت ما را موفق یا ناموفق کند
کتاب روانشناسی تصویری ذهنی
کسانی که بعد از تصادف عمل زیبایی میکردن بعد از عمل خیلی در کارشان موفق میشدند تغییر چهره باعث تغییر چهره ذهن میشه که باور ها تغییر میکنه و موفق میشوند
مثال افسری که در جنگ زخمی در صورتش بود که باعث افتخار خودش میدونست
که یا دو دیدگاه نشاندهنده ی این است که برداشت ما از اتفاق است که باعث میشه باوری ایجاد کند که یا در جهت رشد هست یا ما را منزوی میکنند
اتفاقات نه خوب اند نه بد برداشت ما از اتفاق هست که باعث میشه باوری ایجاد کند که یا در جهت رشد هست یا ما را منزوی میکنند
شما چیزی را برداشت میکنید که می کارید
اگر از چیزی که هستید ناراضی هستید باید تغییر ایجاد کنید باید ظرفیت تغییر کند
تغییر ندادن عادت ها مثل این میمونه یک ظرف یک لیتری تهیه کردیم و انتظار داریم 2 لیتر بگیرد در صورتی که ما آن ظرف را فقط ضخیم تر کردیم به عبارتی با اطلاعات زیاد فقط داریم ظاهر بیرونی ظرف را زیبا تر میکنیم و تصور این را داریم که تغییر کرده ایم در صورتی که ظرفیت درونی ما همان یک لیتر هست و توهم داریم که از داخل هم تغییر کرده ایم تغییرات می تواند شما را بهتر یا بد تر کند این ذات تغییر هست
هدف مهم هست تا هدف نداشته باشید نمی دانید چه عادت یا باوری ایجاد کنید باید باور بشناسید و بر اساس آن عادت ایجاد کند بهترین سوال ها بهترین جواب ها را به شما میدهد
تمرین : عادت های روزانه خود را بنویسید و بعد بررسی کنید چه باور و ذهنیتی پشت هر عادت وجو دارد؟
روانشناسی بازار فارکس عادت ها و تغییر آنها - YouTube
https://www.youtube.com/watch?v=to8x...ndex=6&pp=iAQB
روانشناسی موفقیت 7 : بخش پایانی اشتیاق سوزان
اشتیاق به چه معنا است ؟
یک کلمه یونانی هست و به معنی دل بستن به خداست و وقتی کسی به چیزی دلبسته می شود از همین کلمه اشتیاق استفاده می شود کلمه دلبسته زمانی استفاده می شود که ما نسبت به خدا یا شخص خاصی ،یک مذهب ،یک جامعه و هر چیز دیگری احساس فوران یافته با شعله وری داشته باشیم در واقع اشتیاق یک حس درونی است
علت اصلی شکست افراد که نمی توانند به اهدافشان برسند اینکه آن ها کاراهایی که برای رسیدن به هدفشان لازم هست انجام نمی دهند دلیل انجام ندادن آن کار ها این نیست که بلد نیستن آن کارها را انجام دهند و یا ضعف آموزش دارند بلکه به این خاطر است که هدفشان را به شدت کافی نمی خواهندیا انگیزه لازم را برای رسیدن به هدف ندارند در واقع آن ها اشتیاق درونی لازم برای رسیدن به هدفشان را ندارند
داستان : روزی یک شخص نزد یک مربی می رود و می گوید من دوست دارم پولدار بشوم اما هر کاری میکنم موفق نمی شوم ،مربی میگه فراد صبح بیا کنار دریا، شخص به خودش میگه من شنا کردن نمی خواهم یاد بگیریم و دوباره به مربی میگه که من دوست دارم پولدار بشوم و مربی همان جواب را میدهد و شخص فردای آن روز کنار دریا می روند و وارود دریا می شوند و تا آنجایی وارد آب می شوند که فقط سرشان بیرون آب است، مربی سر شخص را زیر آب می برد و نگه می دارد و به حدی نگه می دارد که شخص احساس خفگی میکند و نزدیک بود خفه بشود و به محض اینکه سر شخص را از آب بیرون می آورد و مربی از شخص می پرسد آن مدتی که زیر آب بودی و احساس خفگی میکردی به چه چیزی فکر میکردی چه چیزی نیاز داشتی؟؟؟؟؟ شخص جواب داد: فقط و فقط داشتم به این فکر میکردم که نفس بکشم استاد جواب داد : رمز موفقیت در هر زمینه ای هست که تو هر چیزی که میخوای باید با تمام فکر و جونت بخوای و مثل این نفس کشیدن طوری باشد که به تو جان بدهد اگه تو اینطور هدفت بخوای قطعا موفق می شود
هدف: 1-دانش : اینکه بدانیم دقیقا چه کاری میخواهیم بکنیم بخش ارائه اطلاعات 2-مهارت : بدانیم چجور ی و با چه روشی آن کار را انجام دهید که در آکادمی ویو بخش تسلط هست که با تمرین کردن و تاپیک ترید و.....به این سطح می رسیم 3-اشتیاق : میل شدید به انجام کار مثل سوخت میمونه که در کنار دو مورد بالا موفق می شود
علاقه و اشتیاق بسیار زیاد به یک فرد دیگر می تونه انجام کارها را برای شما بسیار آسان و سخت بکند وقتی که شما به یک شخص اشتیاق دارید به چگونگی انجام فکر نمیکنید و فقط انجام میدهید خیلی ها اسم این را عشق می گذارند که زندگی شما را معنا دار تر میکند
زندگی نامه نیوتن : پدر نیوتن قبل از به دنیا آمدنش فوت کرد و مادرش تنها سه سال ازش مراقبت کرد و بعد ازدواج کرد و رفت و هیچ برادر و خواهری نداشت و بسیار ضعیف بود و نارس به دنیا آمده بود و مردم گریز بود و.. و فقط یکی دلیل ها می تواند کافی باشد تا ما دست از تلاش برداریم .در دبستان و دبیرستان شاگرد خوبی نبود و عموی نیوتن عضو تربیتی کالج کمبریج بود و آن را به کمریج فرستاد و توانست پیشرفت خوبی کند،هنوز دوسال از تحصیلاتش نگذشته بود که بیماری طاعون کل لندن را گرفته بود و همه موسسات آموزشی تعطیل شدند مثل همین دوران کرونایی و نیوتن مجبور شد به یکی از روستا های لندن برود و به صورت تصادفی یک دانشجوی دیگری بنام آنا آمده بود که دانشجوی حقوق و علوم انسانی بود و باهم آشنا شدند که خانوم آنا عامل اشتیاق سوزان نیوتن شد و قرار گذاشتند هر شب همدیگر را ببینند و در مورد مباحث علمی با همدیگر صحبت کنند و اینکه نیتون یکی از آثار علمی را بخواندوخلاصه کند و برای آنا توضیح دهد و آنا هم آثار کلاسیک علمی را بخواندوخلاصه کند و برای نیوتن توضیح دهد که اشتیاق سوزان باعث شد که تمام کتاب های رشته خودشان را بخوانند و خلاصه کنند و به یک دیگر توضیح دهند اشتیاق و علاقه سوزان باعث شد که محوتیات کتاب فیزیک و حکمت طبیعی و ریاضی برای جناب نیوتن کاملا جا بیفتد چون مجبور بودند بخوانند وخلاصه کنند و برای یکدیگر بخوانند و بعد از مدتی که با اشتیاق اینکار را انجام دادند متوجه شدند که پاسخ پرسش هایشان در کتاب ها دیگر نیست و اینجا نقطه ی عطف نیوتن بود که به جایی رسیده بود که باعث شد که خودش باید پاسخ را کشف و بیان میکرد. آسیموف : نیوتن در این مدتی که کتاب ها را برای آنا میخواند که مدت 18 ماه طول کشید به تحقیق در باره مسائل علمی پرداخت و هیچ سخنی نزدیک تر از این نیست که گفته بشه این دوران از پر ثمر ترین ادورا خلاق در تاریخ علوم به شمار می رود و حتی کشفیات دوران بعد هم مدیون 18 ماه بود
داستان معلم : سال اول که میخواسم تدریس کنم به محله های پایین شهر تهران انتقال پیدا کردم که بچه های شری بودند و علاقه به درس خوندن ندارند که از بچه ها از آرزوهاشون پرسیدم که توضیح دادند و بهشون گفتم که با پشتکار به اهدافتان می رسید و آخرین نفر از ته کلاس بلند شد شخصی بود قد بلند و چهار شانه که روی صورتش جای زخم بود اسم این شخص عزیز بود گفت که آرزو دارم مادرم را به مکه ببرم ،عزیز میگه پدرم که فوت کرد مادرمان ما را بزرگ کرد و هم پدر بود و هم مادر و خیلی زحمت کشید و در خانه مردم زحمت میکشد تا ما درس بخوانیم و الان مادر من سرطان دارد و تنها آرزوش اینکه توی این یک سالی که وقت داره بره مکه و من میخواهم آرزوهاشو برآورده کنم و معلم میگه درستو بخون اگه کنکور قبول بشی من تو را به یک موسسه می برم تا کار کنی تا پول در بیاری و حقوق یک سال هم پیش می دهیم که مادرتو به مکه ببری پس اشتیاق عزیز مادرش هست که عزیز هدفی دارد وخواسته که مادرش را به مکه ببرد و کارهایی وجود دارد که میتوتند به انجام آن به هدفش برسد و درس خواندن هست که عزیز هیچ تمایلی برای انجام درس خواندن ندارد و از فردای آن روز عزیز جلو میشنه و مرتب و سواالاتشو می پرسه و تمام وقت دنبال درس خوندن وقتی معلم پرسید عزیز چه اتفاقی افتاده که روزی 13 ساعت درس میخونی ،گفت هر موقع خسته می شوم تصویر مادرم جلوی چشمام قرار می گیردو درس میخوانم و معلم میگه شخصی که یه محله ازش می ترسیدند سر مادرشو میگذاشته روی پاش کتاب میزاره روی پای دیگر و روزی 13 تا 15 ساعت مطالعه میکرده و عزیز رتبه 1900 کنکور شد و الان خارج کشور هست و20 روز قبل فوت مادر عزیز ،مادرش را به مکه برد.
پس عشق یا علاقه به یک فرد دیگر می تواند عامل بسیار قوی و اشتیاق سوزان باشد برای کارهای که شما را به هدفتان می رساند
دراین فایل ها یاد گرفتیم که علاقه و اشتیاق هیج ربطی به آن چیزی که انجام میدهیم ندارد شما می تواند اشتیاق بی پایانی برای انجام کارهاتون به دلایل انجام کاره و طرز انجام کارها و حتی کسی که به خاطرش کارهاتونو با اشتیاق انجام میدهید داشته باشید و تاز مانی که کار هاتونو با عشق وعلاقه انجام می دهید مطمئن باشید به اندازه کافی دوپامین ترشح می شود و با سرعت زیاد به سمت موفقیت می روید و هیچ سختی ای نمی تواند جلوی شما را بگیرد .
تنها چیزی که افراد موفق را از افراد ناموفق جدا میکند میل و اشتیاق سوزان هست
روانشناسی بازار فارکس- اشتیاق سوزان بخش پایانی آکادمی ویو - YouTube
https://www.youtube.com/watch?v=72Fd...ndex=7&pp=iAQB
روانشناسی موفقیت 8 : بررسی چرخه (تفکر-عملکرد) و (قیمت-زمان)
در خیلی کتاب ها و ویدئو های انگیزشی دیدید که در مورد تفکر و احساس صحبت شده است و با داشتن تفکر مثبت به شما گفته اند که موفق می شوید ولی به شما آن روی سکه را نگفتند چرا نمی گویند چون سخت هست و آن روی سکه عملکرد هست
تفکر و عملکرد کاملا مکمل هم هستند هر عملکردی قطعا یک طرز تفکر به شما میدهد اما هر طرز فکری میتواند یک عملکرد به شما بدهد شما قطعا در زندگیتان افکاری داشتید که عمل نشده و به صورت یک رویا باقی مانده است
آیا عملکردی هست که برای شما تفکر ایجاد نکند؟؟؟ خیر هر عملکرد در شما یک احساس ،تفکر ،عادت،....که می تواند خوب یا بد باشد تفکر باید تبدیل به عملکرد بشود تا موفق بشویم
نکته :اگر شما تفکر مثبت داشته باشید و همواره احساس خوب داشته باشید امکان ندارد که شما را به سمت یک عملکرد سوق ندهد
عملکرد خوب،تفکر مثبت قطعا موفق می شوید عملکرد بد تفکر خوب ، ما را به جایی نمی رساند
شما یک عملکرد خوب دارید اما فکر خوب و احساس خوبی ندارید مثل کار اجباری اما عملکردتان خوب است و ممکنه کند به نتیجه برسد یا اصلا نرسد شما افراد بسیار زیادی را میشناسید که عملکرد خوبی دارند اما احساس و تفکر خوبی ندارند ،عملکرد خوب حتی اگر احساس خوبی نباشد عادت های خوبی را ایجاد میکند که شما را به موفقیت می رساند
شما لازم نیست حتما برای عملکرد خوب میل یا احساس خوب داشته باشید برای مثال روزی نیم ساعت پیاده روی که حس خوبی ندارد و تنبلی میکنیم اما بعد از گذشت 20 روز چون عملکرد خوبی داریم حس خوبی را در ما ایجاد میکند
شما اگر هر شب یک فکر خوب را مرتب تکرار کنید حتما شما را به یک عملکرد خوب سوق می دهد مثال : مثلا شما دوست دارید کتاب بخوانید روز اول فکر تا روز پنجم شاید کتاب نخوانید اما بر میدارید و روز 6ام فکر و روز7ام دوصفحه میخوانید
اگر علاقه به انجام کار ندارید و میدانید آن کار خوب هست و یک تفکر مثبت پشت آن کار قرار دهید شما به آن می رسید
چرخه قیمت و زمان
تریدر هم باید به زمان و هم به قیمت و پرایس اکشن دقت کند اگر فقط به یک مورد دقت کند و پرایس رها شد یک تریدر ضرر ده می شود اما اگر فقط به پرایس دقت کند یک تریدر سود ده می شود و توجه به هر دو یک تریدر فوق حرفه ای می شود
تحلیل زمانی زمانی دقیق عمل میکند که شناخت کافی از پرایس اکشن داشته باشیم و وقتی تحلیل زمانی نشان از ریورس دارد 100درصد درست هست نزول و بعد ادامه نزول یک پترن(i ) هست
آموزش فارکس- روانشناسی بازار سرمایه - YouTube
https://www.youtube.com/watch?v=NhNI...ndex=8&pp=iAQB
صرفا جهت یادآوری:
چه فکر شگفت انگیزیه که برخی از بهترین روزهای زندگی ما هنوز اتفاق نیفتاده:rolleyes:
What a wonderful thought it is that some of the best days of our lives have not even happened yet