سلام
عذر میخوام که سوال میکنم. به نظرم اومد که جملات آخر رو از کتابی نقل کردید.
کلمه ی «حقیقت» رو درست نقل کردید؟ یا «واقعیت» بوده و شما «حقیقت» عنوانش کردید؟
قصدم ایراد گرفتن نیست و برام مهمه که بدونم.
ممنون از وقتی که میذارید.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام خدمت دوستان
روز نوزدهم بازی فراوانی هستم.
شک ندارم 90 روز و حتی یک سال این بازی رو بدون مشکل انجام خواهم داد.
کارخونه ساخته شده ( ایجاد عادت ) و داره کار خودش رو میکنه
از نظر من یکی از مهم ترین کارهایی که یک تریدر باید انجام بده کتاب خوندن هست مخصوصا در زمینه موفقیت و روانشناسی
البته در زمینه ترید هم مهمه ولی خب مطالب استاد انقدر کامل هست که کمتر نیاز میبینم مگر اینکه خود ایشون کتابی رو پیشنهاد دهند.
در حال مطالعه کتاب بخواهید تا به شما داده شود اثراستر هیکس هستم.
اگر دوستان مطالعه داشتن ممنون میشم تجربشون رو بفرمایند.
سلام دوست خوبم
تسلیت عرض میکنم
من روز 55 این بازی رو سپری کردم و ظاهرا در یک شرایط هستیم
باید بدونید نیازی به این نیست که از اول شروع کنید
چرا که این سوال رو یکی از بچه ها در یک وبینار از جناب امینو پرسیدند حدودا دو ماه گذشته و جواب ایشون این بود
چنانچه شرایطی پیش بیاد که تعادل برنامه های شما به هم بخوره مثلا مریضی که همه برنامه هاتون رو دستخوش تغییر میده یا همین واقعه ناگوار فوت کردن یکی از بستگان نیازی نیست که از ابتدا شروع کنید و بازی رو ادامه بدی
سلام
محمد هستم.
و این تجربه من از نودمین روز زیستن فراوانی هست.
توهمی به اسم قیمت
بعد از نود روز، به نظر می رسه که قیمت یک واقعیت نیست. یک تصویر از نیاز و خواست منه که در عالم بیرون، راهی جز قیمت برای بیان خودش پیدا نکرده. نه به این دلیل که بهترین بیانه. چون من این مسیر بد رو براش تعریف کردم. یکی از کژپنداری های عمومی ما، وصل کردن قیمت به ارزش چیزهاست. این پیوستگی محدود کننده در این بازی کمرنگ می شه.
چرا محدود کننده؟ چون جلوی لذت بردن از داشته ها رو می گیره. وقتی از بستنی قیفی لذت می برم، چرا باید بستنی مخصوص بخرم که گرون تره و فکر می کنم خوشمزه تره؟
برداشتن مرز قیمت در زندگی، یک آزادی بی نظیره.
برگشتن به حال
عاشق سرمایه گذاری کردن هستم. چون معتقدم امروز من نتیجه تصمیمات دیروزه و اگر امروز برای فردا کاری نکنم، فردای خوبی وجود نداره.
اما این همه داستان نیست. امروز بالذات و به عنوان یک فرصت بینظیر و غیر قابل تکرار، خودش لایق بیشترین توجه هم هست. وقتی نمی شه پول رو سرمایه گذاری و پس انداز کرد، همه تمرکز بر لذت بردن از لحظه جاری و آنچه دارم خواهد بود. برآورده کردن این نیاز یک روی سکه است. بخش جالب تر ماجرا برای من پیدا کردن نیاز بود.
چرا؟
روزهای اول فهرست بلندی از نیازها رو دارم که در گذشته زندگی من شکل گرفته و به راحتی می شه رفت سراغشون و برآورده شون کرد.
ولی بعد از یکی دو ماه، باید کنکاش می کردم که الان چه چیزی می تونه منو خوشحال کنه. چطور می تونم اطرافیانم رو خوشحال کنم. خلاصه، این لحظه رو چطور می شه بهتر زیست؟
پرسیدن هر روزه این سوال که این لحظه رو چطور می شه بهتر زیست، روشنگر، لذت بخش و حتی گاهی دردناکه.
چرا دردناک؟ چون می فهمی عمری دنبال پول بودی و حالا برای بهتر زندگی کردن اصلا به پول بیشتر نیاز نبوده!
آن ها که دوستشان دارم
هدیه زیاد خریدم. و بخش جذاب این فرآیند، فکر کردن درباره این مساله بود که آدم هایی که دوستشون دارم به چه چیزی نیاز دارند؟ چه چیزی اون ها رو خوشحال می کنه؟ این فرآیند باعث شد که کمی بهتر اون ها رو بشناسم.
نظم
هیچوقت در ایجاد نظم مشکلی نداشتم. به همین دلیل در اولین تلاش تونستم 90 روز بازی رو ادامه بدم. حالا شب ها که شروع به تمرین کردن می کنم، قبل از هر کاری دفتر بازی رو پر می کنم.
پیشنهاد: ساعت خاصی برای خرید کردن ها اختصاص بدید. لااقل در یک ماه اول
نگرانی
بازی به من کمک کرد که نگرانی هایی که از آینده در ذهن دارم رو کمی تسکین بدم. ما در ایران دائما نگران آینده اقتصادی خودمون هستیم. این تصویر سازی کمک کرد که دنیا رو بدون فیلتر نگرانی ببینم. این بند، ارتباط زیادی با بند "توهمی به اسم قیمت" داره.
چه کردم؟
شاید بد نباشه به بعضی خریدهایی که داشتم اشاره کنم.
امروز من
- یک کلکسیون از تجهیزات نجومی
- یک باشگاه ورزشی اختصاصی که به تدریج تجهیز شده
- کلکسیون ساعت
- کلکسیون عطر
- کلی لباس عالی
- کلکسیونی از انواع موتور سیکلت
- تجربه سفر به نقاط مختلف دنیا
و ...
دارم.
و امروز در نودمین روز بازی یکی از مهمترین خریدها رو داشتم: نود میلیون تومن کتاب خریدم و پروژه مادام العمر اتاق مطالعه رو استارت زدم. به زودی می رسم سراغ نسخه های اصل و دست نویس و امضا دار!
تجربه فراوانی بیرونی، بخشی از تجربه آزادیه. و آزادی مهمترین اصل زندگیه.
ارادتمند
محمد
سلام
ظهرتون بخیر باشه
چقدر عالی گفتین، چه برنامه ریزی دقیقی داشتین که تونستین اینهمه کلکسیون بینظیر رو استارت بزنید. مبارکتون باشه
دقیقا منم به همین نتیجه رسیده ام (البته از قبل هم میدونستم ولی الان کاملا مطمینم) که پول ملاک لذت بردن از لحظه نیست.
فقط وسیله ایه که بشه به چیزهایی که دوست داریم و دور از دسترسه برسیم. نگرانی های مالی خودمون و اطرافیانمون رو حل کنیم. به اهداف بلند مدتمون، سرمایه ای بشه برای شغل و حرفه ای که بهش علاقمندیم. ایجاد محیط بهتر و درخور شان عزیزانمون و خیلی چیزایی که توی دوره ای که ما زندگی میکنیم با پول در واقع حل و فصل میشه.
شاد و سلامت و ثروتمند باشید
سلام جواد عزیز
یکی از لذت بخش ترین خریدها بود واقعا :o
یک نکته مهم در این مساله هست که شما انگشت روش گذاشتی.
وقتی می دونی فردا 91 میلیون بهت می رسه، چرا نخری؟
اطمینان از این مساله باعث شد چیزهایی رو بخرم که قبل از شروع دوره غیر ممکن محسوب می شدن برام.
احتمالا اگر بازی رو پیش برید مشابه این حس رو تجربه خواهید کرد.
موفق باشید!