سلام تارخ عزیز
من تو تاپیک ها پیام های شما رو همیشه میبینم و کاملا مشخصه که هم زمان میزارین و هم همیشه در تلاشید دوست من تبریک میگم بهتون
امیدوارم همیشه شاد و موفق باشید
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام علی عزیز
امیدوارم همیشه شاد و موفق و سالم باشید
شما با کمک ها و پیشنهاد هایی که به ما میکنین (مخصوصا تو این تاپیک (من اگه بیام تو این تاپیک قبلش میگم برم ببینم علی و محمد @MEMO چه پستی گذاشتن) که همیشه فعالین و واسه من به شخصه خیلی مفیده )
بدون شک انرژی مثبت هاشو دریافت میکنی
امیدوارم به هرچی میخاین برسین که مطمعنم میرسین :o
سلام و وقتتون بخیر حسین آقا
امیدوارم حالتون خوب باشه :)
به شخصه از شما خیلی درس و آموزش گرفتم و از شما تشکر میکنم
حسین جان اینهایی که نوشتی فقط و فقط مربوط میشه به بخش ذهنی ، تکنیکهاش خیلی زیاده برا همین اینجا نمیشه یکی یکی نوشت و خیلی هم راحت و آسون فقط نیاز به عمل داره ، لطفا کتاب ذهن خود را پاکسازی کنید رو مطالع کنید و تمریناتش رو انجام بدید و نتایجش رو در مرور زمان میبینید .
چند صفحه اول کتاب
فایل پیوست 379419
فایل پیوست 379422
فایل پیوست 379423
فایل پیوست 379436
بهنترینهارو آرزو دارم برا هممون :o
سلام و وقتتون بخیر
میدونم عالی هستی علی جان :)پس امیدوارم از اینی که هست بهتر بشی
ممنونم از لطف و محبت شما تک تک دوستان ، انشالله همه باهم و کمک هم بتونیم دنیارو عوض کنیم و این انرژی رو پخش کنیم و ممنونم از جمله زیباتون در حق من خواستین (امیدوارم به هرچی میخاین برسین که مطمعنم میرسین:o)
بهترینهارو آرزو دارم برا هممون :o
سلام وقتتون بخیر، چندوقتی بود پستها رو میخوندم و این پست برام جالب بود چون فکر کنم مشکیله که همه باهاش درگیر هستن،
بله یه چیز عادیه و برای همه هست اما دلیلش چیه؟ یه جمع بعدی از تمام صحبتهای جناب امین و چند کتاب و دوره رو خدمتتون میگم چون خودم دنبال دلیلش بودم، به صورت کوتاه دلیلش بخش باستانی مغز ما(لیمبیک) هست،
همیشه گفته میشه سخترین مرحله ابندایی ترین مرحله هست، دلیلی هم که به صورت کلی میشه براش تعریف کرد اینه که ما داریم خلاف باور ها و عقاید و عادت های قدیمیمون که ثبت شده عمل میکنیم، در واقع بخش باستانی مغز یعنی لیمبیک که کار اصلیش حفظ بقا هست به دلایل مختلف نمیخواد تغییری ایجاد بشه، و حین ایجاد تغییرشروع به ترشح هورمون هایی مثل کورتیزول میکنه( هورمون واکنش به ترس و استرس) همون حالت واکنش به ترس، یعنی فرار، مبارزه و یا میخکوب شدن در ما ایجاد میشه، به همین دلیل یعنی ترس و استرس تمام عوامل حواس پرتی رو قبول میکنیم حتی اگه 1 دقیقه باعث حواس پرتی بشه برای اینکه در برابر اون حس احساس بهتری داشته باشیم، برای همینم وقتی کاری نمیکنید احساس ارامش بیشتری دارید،
اما راه حلش چیه، واقعا راه حل خیلی مشخصی نداره، دقیقا مثل دوستانی که از جناب امین میپرسن نمیتونیم به چک لیست پایبند باشیم یا بعد از 3 درصد از مارکت خارج شیم جواب میگیرن که خب سعی کن خارج شی یا پایبند باشی، تنها راهش اگاهی داشتن نسبت بهش و مبارزه کردن با اونه، یجورایی تمرکز روی هدف نهایی و ادامه دادن حتی با وجود احساس ترس و وحشت در درونه، دقیقا همون تایمیه که همه باز هم به تغییر مسیر( مثل تغییر سیستم) به جای ادامه دادن و اصلاح مشکل فکر میکنن،بعد از یک مدت که ادامه بدیم و نتیجه مثبت رو شاهد باشیم کورتیزول جای خودش رو به دوپامین و سروتونین میده و در واقع اتصالات عصبی جدیدی شروع به شکل گرفتن میکنه(ایجاد عادات جدید)،
این موارد رو جناب امینو خودشون بخش زیادیش رو گفتن اما بنظرم مرور و بحثش خالی از لطف نیست:)
امیدوارم براتون مفید باشه.
سلام حسین جان جسارت بنده رو ببخشید بنده در حد توصیه به افراد با تجربه آکادمی نیستم
اما موردی هست که به قول دوستان اکثرا باهاش درگیر هستیم و صرفا راهکار و تجربه شخصی رو میگم بلکه کمک کوچکی کرده باشم
تمرین های خود آگاهی که استاد ابتدای دوره پرایس گفتن بسیار کمک کننده هست(انجام کار با دست مخالف و ...)
کتاب قدرت نیروی حال بسیار بسیار زیاد کمک کرد به من واقعا کتاب پر محتوا و بی نظیری هست (اگر خوندید تکرارش کنید و توصیه هاش رو انجام بدید)
ما با یک ذهن تمرین ندیده و آموزش ندیده یک وزنه سنگین رو میخوایم بلند کنیم و قطعا از پس این کار بر نمیاد و میخواد از زیر فشار فرار کنه پس باید به مرور پیش بریم
توجه به احساس درون به جای توجه به تفکرات و ساخته های ذهن خیلی کمک میکنه (از توصیه های کتاب قدرت نیروی حال هست)
در ابتدا شاید چند ثانیه بشه از بازی ذهن رهایی پیدا کرد اما به مرور بیشتر و لذت بخش تر میشه و فراموش نکنید که سخت ترین قسمت مراحل ابتدایی هست
تقدیم با عشق فراوان