سلام مجدد
جالبه چون خود استاد هم بارها گفتن که دارن روی ناخوداگاه ما کار میکنن و سعی میکنن اونو اموزش بدن.پس منظورشون همین پیام های مخفی میتونه باشه
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام وقت بخیر جناب هاشمی
قسمت play list باز کنید سمینارها دسته بندی شده کامل بار گذاری شدن اونهایی هم که تکمیل نیستن به مرور بار گذاری میشن
اینکه این مطالب سودی برای ما دارن یا نه تشخیصش با شخص شماست.
بعنوان مثال ما در این این شغل دانما در معرض استرس و ترس و انواع و اقسام هیجانات دیگه قرار داریم که هم بر عملکرد سیستم ایمنی بدنمون تاثیر مستقیم داره وهم به عملکرد سیستم معاملاتیمون
مطالب و راهکارهایی که در سمینار جوشش سر زندکی ارانه شده بسیار راهکشا ست.
شاد باشید
سلام و وقت بخیر خدمت همه دوستان و اساتید
اخیرا یک مستند ۴ قسمتی دیدم با عنوان «دنیاهای درون دنیاهای بیرون» که قوانین معنوی حاکم بر جهان رو از دید عرفان و ادیان مختلف و همپوشانی اونها با علم مورد بررسی قرار میده و با تصاویر عجیب و دیدنی به نمایش میذاره.
اگه تمایل دارید درباره فراکتال ها، مارپیچ ها و میدان انرژی کیهانی بیشتر بدونید پیشنهاد میکنم از دستش ندید. به نظرم ارزش چند بار دیدن داره.
پر سود باشید.
فایل پیوست 489333
قسمت اول: آکاشا
http://dl.rastmard.com//vids/[email protected]
قسمت دوم: مارپیچ ها
http://dl.rastmard.com/vids/[email protected]
قسمت سوم: مار و نیلوفر آبی
http://dl.rastmard.com/vids/[email protected]
قسمت چهارم: فراسوی تفکر
http://dl.rastmard.com/vids/[email protected]
پ.ن: نمیدونم این مستند قبلا توسط بقیه دوستان معرفی شده یا نه، در هر صورت به خاطر تکرار مکررات عذر میخوام.
قاعده چهارم:باور
هرچیزی را که عمیقا باور داشته باشید، واقعیت زندگی شما خواهد شد.
زندگی خروسی:
در بالای یک کوه بلند لانه ی عقابی قرار داشت که چهار تخم درآن بود.روزی زلزله ای کوه را به لرزه درآورد و یکی از تخم ها از لانه بیرون افتاد و به پایین کوه غلتید،تا اینکه به مرزعه ای رسید که پراز مرغ و خروس بود. مرغ و خروس ها تصمیم گرفتند از تخم مراقبت کنند و مرغ پیری داوطلب شد روی آن بنشیند و تخم را گرم نگه دارد تا جوجه ی آن به دنیا بیاید.بالاخره یک روز تخم شکست و جوجه عقاب از آن بیرون آمد.جوجه عقاب مانند جوجه های دیگر پرورش یافت و طولی نکشید که باور کرد چیزی جز یک جوجه خروس نیست. او زندگی و خانواده اش را دوست داشت. اما همیشه چیزی از درون او فریاد می زد که تو بیش از این هستی.یک روز که مشغول بازی در مرزعه بود چند عقاب را دید که در آسمان اوج می گرفتند و پرواز می کردند.جوجه عقاب آهی کشید و گفت :ای کاش من هم می توانستم مانند آنها پرواز کنم. مرغ و خروس ها خندیدند و به او گفتند:تو یک خروس هستی و یک خروس هرگز نمی تواند پرواز کند. اما جوجه عقاب باز هم به خانواده ی واقعی اش که درآسمان پرواز می کردند،خیره ماند و در آرزوی پرواز به سر برد.هربارکه عقاب از رویایش سخن می گفت ، مرغ و خروس ها به او می گفتند: رویای تو به حقیقت نمی پیوندد. عقاب هم کم کم باور کرد.پس از مدتی او دیگر به پرواز فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سال ها زندگی خروسی از دنیا رفت.
بدترین باورهایی که ممکن است شما داشته باشید باورهای محدود کننده اند. این باورها مانند ترمزی برای توانایی های شما هستند و مانع رشد شما می شوند.باورهای محدود کننده، باعث به وجود آمدن دو دشمن موفقیت فردی، یعنی تردید و ترس می شوند.این باورها شما را فلج می کنند و باعث تردید شما در پذیرفتن ریسک های معقولی می شوند که برای شکوفایی توانایی های شما الزامی است.
سلام خدمت دوستان عزیز.یه سری سوالات و ابهامات تو ذهنمه ممنون میشم راهنمایی کنید
اول اینکه ایمان چجوری به دست میاد؟
استاد تو وبینار ها تاکید بر تمرین و تکرار دارن تا اینکه بالخره اون ایمانه بدست بیاد
اما تو ترید هایی که زدن و دیدیم مثلا استاد دنبال ۳ درصد هستن میشه ۲۰۰۰ دلار ۸۰۰۰ هزار دلار میره تو ضرر و میگن من ایمان دارم اون تی پی زده خواهد شد
یا تو یکی از وبینارها تو طلا بود فک کنم فقط سل زده بودن قیمت رفته بود بالا بعد میگن که من باور داشتم که این میریزه چون تایم های بالا دایورجنس داشتم و خلاصه با سود بسته شده بودن
اما چیزی که تو دوره به ما حداق یاد میدن میگن استاپ بالای های یا لوو ولی قیمت خیلی رفته بود بالا حتی بیش از ۱۵۰ و ۱۰۰ اصلاح که صد بار باس استاپ میخورد ولی بحث استاد اینکه من ایمان دارم اون میریریخت!!
من یه تناقض و تضادی تو ذهنم میاد
که آیا اسم این ایمان هستش یا پشتوانه مالی
به این صورت که آیا استاد ده دلار داشت که فقط همین ده دلار کل سرمایشه اینجوری ترید میتونست بزنه (بعله دیدم استاد تو ترید هاشون ده دلارم افزایش دادن اون هیچ)
سوال من اینکه اگر اون ده دلار پول و کل زندگیش باشه میتونه باز چنین معاملاتی بزنه یا اینکه مثلا میگه من هزار تا دارم ده که چیزی نیست راحت ترید میزنم
چارت میخ نمیره که بالا بالخره از یه جایی میریزه و کسی که ده ساله بیست ساله تو بازاره یه دانشی داره دیگه چون پول هست وارد پوزیشن میشه
جمع بندی میکنم
سوال من اینکه ترید استاد بر حسب ایمان هستش که تو دوره ها هم میگه یا نه پشتوانه مالیه
#آمینو
سلام و درود جناب کمانچه
در اینکه این مطالب برای ما مفبد باشن که شکی نیست و ما باید به نحوه عملکرد ذهنمون کاملا اگاه باشیم منظور من ناقص بودن فایلها بود چون توی یکی از سمینارها که درباره ذهن بود میگفت که چندتا توصیه عملی بهتون میگم که انجام بدید ولی فیلم تموم شد به همین خاطر فکر میکنم که قسمت هایی از سمینارهاشون رو قرار میدن تا کسانی که علاقه دارن برن و در سمینارها شرکت کنن.سمینار جوشش سر زندکی رو هم حتما نگاه میکنم و سپاس فراوان از شما بابت معرفی و وقتی که میذارید
سلام و درود بر شما جناب مجتبی رضایی عزیزم امیدوارم که حال دلت عالی باشه :o
چقدر متن هایی که میذارید به دلم میشینه من با سرچ هایی که تو نت میزنم به پست های شما برخورد میکنم اما شما به زیبایی با ترکیب با متن های دیگه جلوه قشنگتری بهشون میدید و این عالیه:)
ازتون سپاسگزارم دوست گلم و بی صبرانه منتظر ادامه ی قاعده پنجم هستم :rolleyes:
لطفا در این زمینه فعالیتتون رودر تاپیک داشته باشید
موفق باشی رفیق:cool:
سلام دوست من. امیدوارم خوب و خوش باشید.
ایمانی که اینجا صحبت ازش هستش با "ایمان و باور به آینده ای نامعلوم (یا ایمان به غیب)" کمی متفاوت هستش. شما اگر یک بار با سنگ بزنید به یک شیشه، شیشه میشکنه و این اتفاق یادتون میمونه. اگر 100 بار این کار رو انجام بدید دیگه کاملا میدونید که هر بار به شیشه سنگ بزنیم میشکنه. اگر 1000 بار انجام بدید دیگه بدون فکر و با باور کامل، به این نتیجه رسیدید که اگر سنگی با اون جرم به شیشه ای با اون ضخامت، با سرعت پرتاب برخورد کنه، شیشه میشکنه. به این میگن تسلط. تسلط در زدن سنگ به شیشه به نحوی که شیشه بشکنه. من به جرات میگم استاد هر سیستمشون رو بالای 10 هزار بار تست کردن (و هزاران هزار بار همون استاپی که میفرمایید در معاملات ایشون تاچ شده) و وقتی که میگن "ایمان دارم که تی پی میخوره"، این ایمان به واسطه ی تسلط هستش نه چیز دیگه ای. یعنی 10 هزار بار تست کردم و مثلا 9980 بار نتیجه گرفتم. بعد دوباره تغییراتی دادم و 10 هزار بار تست کردم و این بار در هر 10 هزار بارش نتیجه گرفتم. دیگه برای من از روز روشن تر هستش و مطمئنم که جواب میده. این باور نتیجه ی ساعت ها، ماه ها و سالها تمرین و تسلط هستش و نه ایمانی که از جایی انتقال داده شده (مثل ایمان دینی).
حالا، این باوری که ازش صحبت کردیم (حاصل از تسلط) در قسمت نئوکورتکس مغز قرار داره. جوان ترین و کم زور ترین قسمت مغز نسبت به قسمت های قبلی. مغز در طبقه بندی تکاملی دارای 3 قسمت هستش که به مرور زمان تکامل پیدا کردن. مغز خزنده، مغز پستانداری و مغز انسانی (همون نئوکورتکس). قوی ترین قسمت همون مغز خزنده هستش که ترس در اونجا قرار داره و حرفش همیشه به کرسی میشینه مگر در افرادی که به واسطه ی سالهای زیادی از تمرکز و مراقبه، جهت صدور دستور در مغز رو تغییر داده باشن. شما فرض کنید که هر روز به مدت 5 سال روی جدول های کنار خیابون قدم زدید (که با یک قدم اشتباه شاید پاتون به خیابون یا جوی آب برسه و مشکل خاصی به وجود نمیاد) و در این کار کاملا به تسلط 100% رسیدید و حتی میتونید چند قدم هم چشم بسته برید. هیچ مشکلی نیست. دارید روی جدول راه میرید و ایمان دارید که سقوط نمیکنید و حتی در حال راه رفتن دارید به اینکه شام چی بخورید هم فکر میکنید (نشان از تسلط). حالا همین جدول رو بدون هیچ تغییری ببریم به ارتفاع 3 کیلومتری از سطح زمین. قدم زدن روش تقریبا غیر ممکن هستش. نئوکورتکس شما کاملا میدونه و ایمان داره و تسلط داره به اینکه شما میتونید این مسیر رو طی کنید ولی بادامه ی مغز اجازه ی قدم گذاشتن در مسیر رو نمیده به دلیل اینکه یک قدم اشتباه مساویست با مرگ. شاید اصلا شما قدم اشتباهی برندارید و روی این کار هم تسلط کامل دارید، ولی همونطور که گفتم، تصمیم بادامه ی مغز یعنی تصمیم نهایی (مگر برای مدیتیتر های قهار). حالا اگه یه چتر نجاتی به شما بدن، شما میتونید از تسلطتون استفاده کنید و با ایمان به اینکه اون چتر در ارتفاع باز خواهد شد، مسیر رو طی کنید.
قضیه معامله گری هم همونه. تسلط یک جای کار هستش و پشتوانه ی مالی (همون چتر نجات) هم یک جای دیگه از کار. همگی رو باید با هم داشت. خیلی بعیده استاد بیان با تمام داراییشون در یک معامله ورود کنن و حد ضرری نزارن چون این کاملا بر خلاف روانشناسی معامله گری هستش. در عوض با حجم کم ولی ایمان کامل به تسلطشون، به پوزیشن وارد میشن. (مثل ما که میتونیم در ارتفاع 10 سانتیمنتری ولی با ایمان کامل به قدمهامون، روی جدول راه بریم).
موفق تر باشید.