با درود
ممنون از یاد آوری این پست.
راستش نمیدونم این موضوع رو از کجا شروع کنم و چطور ادامه بدم.انقدر که مبحث مدیریت سرمایه پیچیده است و انقدر که وابسته به سیستم معاملاتی است.
این نظر شخصی من هست البته.
واقعا بعد از این همه وقت گذاشتن برای فارکس، آموزش دیدن روش های مختلف و ترید فول تایم به این نتیجه رسیدم که مدیریت سرمایه در درجه اول ارتباط مستقیم به سیستم معاملاتی داره و همینطور ارتباط مستقیم و بسیار جدی با روحیه افراد داره. به نوعی میشه گفت روانشناسی، سیستم معاملاتی و مدیریت سرمایه اصلا از هم جدا نیستن و هر کدوم به شدت روی دیگری تاثیرگذاره.
این جهان کوه است و فعلِ ما ندا ... سوی ما آید نداها را صدا
با سلام مجدد خدمت دوستان انجمن و عرض ادب و احترام
در این پست قصد داریم در مورد نحوه محاسبه حجم ورود (Entry Lotage ) و نحوه محاسبه آن صحبت کنیم
در پست قبل گفتیم که اصل در مدیریت سرمایه وقوع بدترین حالت است ، اگر آن را کنترل کنیم حالت های دیگر در دست ماست و این اصل در تمامی محاسبات کاربرد دارد از جمله محاسبه حجم ورود
قبل از این که بخواهیم به طور فرمولی این بحث را بررسی کنیم ابتدا نحوه محاسبه آن و بعضی از مفاهیم را بررسی می کنیم.
حدضرر : حد ضرر یعنی قیمتی که پس از آن معامله گر به این نتیجه میرسد که تحلیل او از اعتبار برخوردار نیست و قیمت در جهت مخالف تحلیل به حرکت در آمده پس باید از معامله خروج کند. بدیهی است که با توجه به استراتژی و سیستم معاملاتی هر شخص میتواند متفاوت باشد
درصد ریسک : درصد ریسک با توجه به مقدار تحمل افت سرمایه محاسبه میشود و بر طبق آن حجم ورود را محاسبه میکنیم
پس نتیجه میگیریم که زمانی که قیمت معامله به قیمت حد ضرر رسید و ضرر شد با یاید به میزان ریسک ثابت ضرر کنیم( پیچیده شد ). یعنی فرض کنید که من معامله گری هستم که یک درصد ریسک در هر معامله را پذیرفتم پس باید اگر ( خدایی نکرده ) در معامله ایی ضرر کردم به میزان یک درصد از سرمایه مد نظر خود را از دست بدهم.
مثال: ( در این مثال فرض بر این است که ضریب اهرم 1:1000 و میزان ریسک در هر معامله یک درصد و سرمایه من یک میلیون دلار است و من انسان پولداری هستم )
اگر در معامله ایی حد ضرر برابر باشد با 1000Point و یا 100Pip من باید با حجم 10 لات وارد معامله شوم ( یا خود خدا 10 لات ) بطوری که اگر 1000Point ضرر کردم 10,000 دلار که معادل یک درصد از کل سرمایه هست را از دست بدهم
همنطور که میبینید اگر من با حجم 0.01 لات وارد معامله شوم در حق خودم و بازار و پولم ظلم جبران ناپذیری کرده بودم و دچار هزینه فرصت شده بودم
حالا میرسیم سراغ فرمول محاسبه آن
بازم عرض میکنم که ضریب اهرمی بازار به صورت پیش فرض 1:1000 در نظر گرفته شده است. با یک تغییر کوچیک در فرمول میشه ضریب اهرمی متفاوت هم محاسبه کرد
با تشکر از همه دوستان
مهرداد
سلام و عرض ادب و احترام خدمت تمامی دوستان انجمن
امروز میخوام برخی از مفاهیم که در مدیریت سرمایه نقش دارند را با یکدیگر بررسی کنیم
- تحلیلگر کیست ؟ معامله گر کیست؟ تفاوت این دو بزرگوار
تحلیلگر:این بزرگوار فقط در مورد بازار و حرکت های آن پیش بینی انجام میدهد و سخنوری میکند، برای مثال می گوید فلان چارت تا فلان قیمت باید پیش برود، اما هیچ اقدامی انجام نمیدهد.
معامله گر: شخص زحمت کشی است که با استفاده از تحلیل تحلیلگر و پول سرمایه گذار معامله انجام می دهد. او باید بر روی مباحث روانشناسی بازار و فردی مسلط باشد و همچنین مدیریت سرمایه نیز بداند
تفاوت این دو بزرگوار : تحلیل گر صرفا میگوید که قیمت باید به فلان جا برسد. این که کی برسد، با چه حجمی برسد، چگونه ورود کند، چگونه خروج کند، احساسات بازار چگونه است و ... بر عهده شخص زحمت کش معامله گر است.
( بگذریم که ما هم تحلیلگر هستیم ، هم معامله گر ، هم سرمایه گذار و تازه قهوه هم خودمون درست میکنیم تا موقع ترید بخوریم )
- معامله: گرفتن پوزیشن خرید و یا فروش در بازار گفته می شود
- حد ضرر: نقطه ایی که در صورت رسیدن قیمت به آن فرض اولیه زیر سئوال میرود
- حد سود: نقطه ایی است که فرض میکنیم، با رسیدن قیمت به آن دیگر فرض اولیه ما کامل شده است.
- سود مرکب: اگر سود معامله را دوباره سرمایه گذاری کنیم سود مرکب به دست آورده ایم.
- ورود پله ای: در برخی از سیستم های معاملاتی برای اینکه ورود ها مطمئن تر شود و یا سود بیشتری عاید ما شود با رعایت ثابت بودن ریسک در هر معامله چند ورود خواهیم داشت.
- خروج پله ایی: خروج قسمتی از حجم معامله در قیمت های مختلف
ممنون و متشکر هستم از توجه شما معامله گران ادامه تعریف ها در پست بعدی خدمت شما ارائه خواهم داد
با تشکر
مهرداد
ویرایش توسط mehrdad : 07-10-2020 در ساعت 20:16
سلام ماشین حساب مدیریت سرمایه امینو رو از کجا دانلود کنم ؟؟
شادی سلامت ثروت
سلام منم نتونستم پیداش کنم هنوز
باسلام...بنظر من مدیریت سرمایه ارتباطمستقیم دارد با تسلت فرد بروی کل مارکت واموزش های ان.وقتی من تسلت داشته باشم وایمان به معامله خودم بنابر این بدونه ترس واسترس با بالانس بالا وارد معامله میشوم.وبه نتیجه میرسم.اما برعکسش اگر شک داشته باشم حد ضرر نقص میگذارم یا از نظر روانی درگیر میشوم یا زود یا دیر از معامله خارج میشوم ومتحمل ضرر میشوم ...بنابر این همانطور که استاد معامله میکنند نیاز به تسلت بالا است...
اما ما هنوز به واردی ایشان نرسیده ایم پس چکنیم بنظر من از بالانس کم شروع کرده وبه قول استاد قبلیم اگر ته بیابان هم میگذاری یک حد ضرر بگذار واحتمالات رو در نظر بگیر...
فرمول اینکه اگر شما ۱۰۰ دلار داشته باشید و هفته ای سه درصد سود کنید بعد از ۳۰ هفته پول شما با سود چقدر میشود ؟
میدونم ماشین حسابش هست که راحت در اختیارتون بزاره، اما من خواستم فرمولش رو در اختیارتون بزارم چون شاید شما هم کنجکاو باشید مثل من که چطور ماشین حساب این محاسبه رو انجام میده
https://uploadkon.ir/uploads/882313_...213-120215.jpg
شما فقط کافیه عدد دنباله دار سودتونو پیدا کنید مثل اینجا که عدد دنبال دار 100 دلار شده 3.09 حالا این عدد دنباله دار رو کافیه ضرب کنید با تعداد روز یا هفته یا ماه بعد جمع ببندید با 100 دلار
موفق باشید
ویرایش توسط { iNf } [BehnaM] : 02-13-2024 در ساعت 22:58
با عرض سلام و ادب و احترام
- تعریف شما از مدیریت سرمایه چیست؟تعریف خودم از مدیریت سرمایه در بازارهای مالی را با یک مثال توضیح میدهم، تصور بفرمایید که بازارهای یک میدان جنگ تمام عیار است. معاملات شما همچون سربازان و حجم معامله به مثال ادوات جنگی و شما فرمانده این جنگ هستید آیا در این صورت تمام ادوات و جنگ افزارهای را خود را در اختیار یک سرباز قرار می دهید و دیگری را دست خالی رهسپار نبرد می کنید؟ و یا آیا تسلیحات خود را ذخیره کرده و سربازان خود را با حداقل امکانات رها میکنید؟ بدون شک بدیهی است که در صورت وقوع چنین اتفاقی بازنده جنگ خواهید بود.مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه همچون مثال بالا که عرض شد می باشد ، معاملات با ریسک یکسان و معقول به طوری که در صورت متضرر شدن آسیب جدی به سرمایه ما وارد نشود.
- این بخش از سیستم چقدر در موفقیت تریدر تاثیر گذار است؟به نظر من رعایت مدیریت سرمایه 30 تا 40 درصد در موفقیت معامله گر تاثیر گذار است اما اگررعایت نشود شکست معامله گر حتمی است.
- مدیریت سرمایه معقول چیست؟ مباحث مدیریت سرمایه در کنار مباحث روانشناسی فردی و روانشناسی بازار می تواند عملکرد معقولی داشته باشد، با یک مثال منظورم را توضیح دهم، فرض بفرمایید که با توجه به حد ضرر حجم را محاسبه و به معامله ورود کردید، اگر حد ضرر خود را جابجا کنید( به سمت مخالف پوزیشن) و مدیریت روانشاسی فردی را در نظر نگیرید با اینکه مدیریت سرمایه را به درستی انجام دادید اما شکست شما حتمی است.
- آیا تنها با رعایت مدیریت سرمایه میتوان به سوددهی مستمر در بازار رسید؟ قطعاً خیر زیرا مدیریت سرمایه و مدیریت روانشناسی فردی و بازار و استراتژی سه ضلع مثلث معامله گری میباشد.
- مدیریت سرمایه به چه عواملی متکی است؟ عوامل و فاکتور های زیادی در مدیریت سرمایه دخیل هستند که همگی بستگی به مدیریت روانشناسی و استراتژی معامله گری دارند که باید تحت یک سیستم معاملاتی مکتوب باشد
- مدیریت سرمایه برای یک ترید با توجه به بالانس و موجودی حساب چگونه است؟ در پست قبلی خدمت دوستان توضیح دادم( البته اگر اشتباه نباشد)
مباحثی که عرض کردم صرفاً نظر شخصی و یافته های فردی است اگر مطلب و یا مطالبی را اشتباه عرض کردم خوشحال میشم گوش زد بفرمایید
با تشکر
مهرداد
ویرایش توسط mehrdad : 05-31-2020 در ساعت 23:18
سلام و عرض ادب و احترام خدمت تمامی دوستان انجمن
دوباره در خدمت شما هستم با ادامه بحث مدیریت سرمایه و برخی مفاهیم
- تحلیل بنیادی: تحلیل بازار با استفاده از داده های اقتصادی و یا صورت های مالی شرکتها
- تحلیل نموداری و یا تکنیکال: تحلیل فنی با استفاده از بررسی روند ، حرکت و یا تغییرات قیمت که شامل سه اصل اولیه می باشد:
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است
- قیمت ها بر اساس روند ها حرکت می کنند
- تاریخ تکرار می شود
- روانشناسی بازار: یعنی شناخت و نحوه تفکر و واکنش برآیند معامله گران و سرمایه گذاران یک بازار که امری بومی بوده و مختص ر بازار و فرهنگ اقتصادی است.
- روانشناسی معاملات و معامله گری: هیجانات ، ترس ، طمع ، رضایتمندی ، دانش و به طور کلی احساسات انسانی و فردی را شامل می شود که به دلیل تغییرات قیمت رخ میدهد
- رفتار هیجانی بازار: حرکتی تند و همراه با حجم بالا است که معمولاً و برای مثال در اخبار و تغییرات بنیادی رخ میدهد.
- رفتار روندی: حرکت جهت دار قیمت است که با حجمی متناسب و به صورت متعادل ، با ایجاد سقف و کف اتفاق می افتد
- کال مارجین : در بازار های دارای ضریب اهرمی، معامله گر با سرمایه ای بیشتر از سرمایه خود معامله می کند؛ بنابراین زمانی که مجموع ضرر های او از میزان سرمایه او پیشی گیرد، کارگزاری برای اینکه ضرر های معامله گر متوجه او ( کارگزاری) نشود معاملات معامله گر را می ببند و معامله گر کال مارجین می شود
بدیهی است که تعریف های فوق بسیار کلی بوده و در ادامه مطالب با جزئیات بیشتری ارائه خواهد شد
با تشکر
مهرداد
از گذشته های دنیا برای باقیمانده ی آن عبرت آموز، زیرا پاره های دنیا شبیه یکدیگرند. (نامه 69 نهج البلاغه)
در حال حاضر 10 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 10 مهمان ها)